Mehrbod نوشته: شاید کسی با خوراکی خواندن ماست هم مخالف بود, ولی این مخالفت بیگمان از خوراکی بودن آن جلوگیری نمیکند!!
خوب پس همان شد که ما میگفتیم دیگر
Mehrbod نوشته: ردهبندیِ کارگران در سامانهیِ سرمایهداری نیز به ما یاری میرساند ببینیم چگونه از کارگر بهرهکشی میشود, اگرنه کارکرد دیگری ندارد! ((:
کارکرد که خیلی دارد !
طبقه کارگر (همان برده ها و رعیت که توی سرشان میزنیم تا مفت مفت برایمان کار کنند)
کارگر ماهر (کارگرهایی که نظرشون به نظر آغا استالین نزدیک تر است)
طبقه کارگر متوسط (کارگرانی که زیر دست کارگر ماهر نظرشان به نظر آغا استالین نزدیک تر است)
دهقانان راضی (کسانی که باید زمینهایشان را مصادره کرد)
دهقانان ناراضی (کسانی که در عین مصادره زمین میشود به بردگی سیستم درشان آورد)
سرمایه دار (کسی که باید بریزیم مال و اموالش را صاحب شویم)
از بقیه بیشتر فهیم (همونهایی که قراره حکومت را در دست بگیرند و بشوند لنین و استالین و مستر ایل)
بهره کشانِ مفت خور یا باقی مانده سرمایه داری (برچسبی که به هر مخالفی زده خواهد شد و بعد شخص خودکشی خواهد شد) .
برای اینکه یک مقداری خفن پفن تر بنماییم بهتر است از واژه های قلنبه و کلی تر استفاده کنیم مانند :
پرولتاریا (رعیت ، عوام ، زیر دستی ها) یا به قول شما طبقه کارگر :))
بورژوازی ، بورژوا (دُژمن)
خرده بورژوا (دُژمن ضعیف ، باقیمانده دُژمن ، مخالف)
بلشویک (همون صاحبین قدرت)
منشویک (امثال کروبی و منتظری و موسوی در جمهوری اسلامی)
میبینید که خیلی هم کاربرد دارد !!!! چون نظام کمونیستی ماهیت وجودی اش بر پایه برقراری دیکتاتوریست و دیکتاتور بدون اینها توان زیستن ندارد . حالا یک دیکتاتوری میشود استالین اون یکی میشود صدام . ولی هر دو به واژه های بالا حالا با یک اسم دیگر حتمن نیاز دارند .
خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری