iranbanoo نوشته: نخست اینکه خنده ندارد ....
تمام داد و فریاد فمینیسم این است که با مردان در تمامی حقوق اجتماعی و... برابر باشد.
حالا شما میگویید راهش اشتباه است حرف دیگریست
مادینگرایی[sup][aname=rpaafe6][[/aname][anchor=paafe6]1][/anchor][/sup] راهش بیراهه نیست, راهش نااخلاقی است!
شما خودتان را بنادرستی ستمدیده گرفتهاید و میکوشید با بالا کشیدن خودتان در ستیز با ستمِ دروغینی که گویا به شما برایِ هزارههایِ دراز از سوی نیاکان نرینه امان میرفته چیزی را تلافی کنید!!
از آنجاییکه شوربختانه چنین ستمی درکار نبوده و نیست, رویکرد شما میشود اینکه بار بیشتری را روی دوش مردان
بدبختی که هماکنون هم کمرشان دارد میشکند سوار میکنید و به پندار پوچ خودتان به "برابری" میرسید و حق مسلم اتان را میگیرد!
iranbanoo نوشته: 1- یک نقل قول از من بیاورید که من صراحتا خود را یک فمنیست دو آتشه بنامم و خود را به یک گروه خاص از آن منتسب کرده باشم
من کاری به
هرفتی[sup][aname=rpa891f][[/aname][anchor=pa891f]2][/anchor][/sup] گرایشهایِ فمینیستی شما ندارم, همینکه بجای
برابریخواه[sup][aname=rpa900a][[/aname][anchor=pa900a]3][/anchor][/sup] خودتان را زنگرا (
مادینگرا[sup][aname=rpa4491][[/aname][anchor=pa4491]4][/anchor][/sup]) مینامید
میبسندد[sup][aname=rpa453d][[/aname][anchor=pa453d]5][/anchor][/sup]!
iranbanoo نوشته: 2-سخن روشن است.تا زن را از قالب های تحمیلی و شاید انتخابی اش در نیاوریم که برابری خواهی اش هم بی معناست.
خب دربیاورید. مگر در
برابریخواهی[sup][aname=rpa7752][[/aname][anchor=pa7752]6][/anchor][/sup] آمده که زنان را قالبهایِ سُنّتی نگه دارید!؟
اگرکه من یک ارزن به این قالبهایِ سُنّتی ارزش بدهم!
iranbanoo نوشته: مثلا اقدس خانوم که کل زندگیش را در آب و جارو کردن خانه و دادن به شوهرش را خلاصه کرده بگوییم بیا و مثلا مثل اصغر آقا کار کن و پول در بیاور تا با او برابر شوی؟
آری.
مگر ببایست باید مانند مادینگرایی بروید زیر گوش زن بدروغ بخوانید که شوهرش یک دیو است که او را دربند کرده و دارد از او بهرهکشی میکند؟
سپس مرد را هم یکی توی سرش بزنید و پس از ٨ ساعت کار بیرون که خسته و کوفته به خانه میاید,
بهش بپرخاشید که در کارهای خانه هم باید به همسرت کمک کنی تا مرد خوبی بوده باشی اگر نه سکس رفت واسه ماه دیگر؟
راه دیگری برای رسیدن به برابری بجز دیوانگاری و فشارآوردن بیشتر به مردان یعنی سراغ ندارید؟ (:
iranbanoo نوشته: شما برایتان مسائل حل شده هستند و فکر میکنید همه جای دنیا هم همه اینطور با مسائل برخورد میکنند.
زنان در تعریف زنانگی خود دچار یک سردرگمی هستند.همینطور مردان !مردان هم از زنان مورد انتظارشان چیز زیادی نمیدانند.اگر زن به حق و حقوق اولیه ی خود برسد و آنگاه آگاه شده پای در عرصه های اجتمای و علمی بگذارد آنگاهست که نگرش مردان را نیز در مورد خود تغییر خواهد داد.
رُم هم یک روزه ساخته نشد. این چیزهای فرهنگی زمانبر هستند. نمیشود که شما ساختارهای
همبودین[sup][aname=rpab937][[/aname][anchor=pab937]7][/anchor][/sup] را همینجوری بفروریزید و زندگی را بر مردان جهنم کنید تا
زنان بهشان بد نگذرد! باید کم کم به زن و مرد, هر یک راههای دیگری برای زیستن نشان داد: زنان را به
همبود[sup][aname=rpa1bd3][[/aname][anchor=pa1bd3]8][/anchor][/sup] کشاند. به مردان آموخت که چشمداشتهایِ دیگری هم بجز سکس از یک زن داشته باشند
و به زنان آموخت که از سکس بهرهبرداریِ شخصی نکنند و همهیِ اینها در
بلند-زمان[sup][aname=rpa2705][[/aname][anchor=pa2705]9][/anchor][/sup] و در کنار هم به همبودی
همگن[sup][aname=rpa7f1b][[/aname][anchor=pa7f1b]10][/anchor][/sup] خواهد رسید که زن و مرد به یک اندازه در آن کوشا و توانا هستند.
برابریخواهی[sup][aname=rpabb4a][[/aname][anchor=pa7752]6][/anchor][/sup] تنها راهِ اخلاقی برای رسیدن به این آینده است, زیرا با نگرش به دشواریهایِ زن و مرد (و نه زنِ تنها) پیشمیرود: سربازی مرد را درست میکند, کارکردن زن را درست میکند. زن را از خانه و خانهداری بیرون میکشد, مرد را از کارگری و عملگی بیرون میکشد. زن را به کارهای سخت میوادارد, مرد را به کارهای نرم آشنا میکند, ...
شما زنان دربرابر هر امتیازی که میگیرد (کار کردن بیرون از خانه) باید امتیازی هم به مردان بدهید, که این را در مادینگرایی[sup][aname=rpaa054][[/aname][anchor=paafe6]1][/anchor][/sup] نداریم زیرا در آن زن خودش
را "طلبکار" از مرد میبیند و "ستمدیده" است و خودش را "مظلوم" میبرشمارد و کوچکترین ارجی به مردان نمیدهد و دشواریهای آنان را به خودش ناوابسته میبیند.
iranbanoo نوشته: وقتی تمامی عرصه ها بر زن تنگ است و او را تحت سیطره ی خود در آورده توان انجام کاری را ندارد.این تعادل باید به نوعی پیشس بیاید یا خیر؟
شما از بیخ اصلا نمیتوانید بیرون از جایگاه زنان هم جهان را انگار ببینید ها ایرانبانو (:
همهیِ عرصهها بر زن تنگ است, انگار که همهیِ عرصهها بر ما مردان گشاد است! :))) مثلا مردیکه میرود آجر بالا
میاندازد دارد در عرصههایِ گشاد و در خوشبختی از زندگی خوشی میبرد یا مردی که شباروز ١٢ ساعت مسافرکشی میکند؟ (:
همین نگرش مادینگرایی است که اندیشهیِ شما را از بیخ و بن سوگیرانه کرده, هر چه میگویید و میاندیشید از دیدگاه "برای زنان چه خوبه" است. به این در
مزداهیک[sup][aname=rpa4d2d][[/aname][anchor=pabb4a]11][/anchor][/sup]
تیلِ[sup][aname=rpaac05][[/aname][anchor=paa054]12][/anchor][/sup]
بازبرد[sup][aname=rpa3f19][[/aname][anchor=pa4d2d]13][/anchor][/sup] یا The Point of Reference میگویند. در اندیشیدن نیز زمانیکه شما میخواهید به چیزی بپردازید یک
بازبردتیل[sup][aname=rpad1ae][[/aname][anchor=paac05]14][/anchor][/sup] میگزینید و از آنجا روند اندیشیدن را میآغازید. هنگامیکه
این بازبرد تیل مادینگرایی باشد, شما نیز خواه ناخواه جهان را از دریچهیِ اینکه چه برای زنان (و تنها زنان) خوبه مینگرید که اندیشههایِ پسین اتان را سوگیرانه و نافرنودین میکند.
----
[aname=paafe6]1[/aname]. ^ [anchor=rpaafe6]آ[/anchor] [anchor=rpaa054]ب[/anchor] mâd+in+gerây+i::Mâdingerâyi || مادینگرایی: فمینیسم feminism
[aname=pa891f]2[/aname]. [anchor=rpa891f]^[/anchor] hereft+i::Herefti || هرفتی: شدتمندی Dehxodâ, Ϣiki-En severity
[aname=pa900a]3[/aname]. [anchor=rpa900a]^[/anchor] bar+â+bar+i+xwâh::Barâbarixwâh || برابریخواه: Ϣiki-En egalitarianist
[aname=pa4491]4[/aname]. [anchor=rpa4491]^[/anchor] mâd+in+gerâ::Mâdingerâ || مادینگرا: فمینیست Ϣiki-En feminist
[aname=pa453d]5[/aname]. [anchor=rpa453d]^[/anchor] basand+idan::Basandidan || بسندیدن: بسنده کردن; کفایت کردن Ϣiki-En to suffice
[aname=pa7752]6[/aname]. ^ [anchor=rpa7752]آ[/anchor] [anchor=rpabb4a]ب[/anchor] bar+â+bar+i+xwâh+i::Barâbarixwâhi || برابریخواهی: انگارهشناسیِ برابریخواهی که در پیِ برابرسازی میان دستهای یا همهیِ مردمان میباشد Ϣiki-En egalitarianism
[aname=pab937]7[/aname]. [anchor=rpab937]^[/anchor] ham+bud+in::Hambudin || همبودین: اجتماعی Ϣiki-En social
[aname=pa1bd3]8[/aname]. [anchor=rpa1bd3]^[/anchor] ham+bud::Hambud || همبود: اجتماع Ϣiki-En society
[aname=pa2705]9[/aname]. [anchor=rpa2705]^[/anchor] Boland-Zamân || بلند-زمان: مدت طولانی long-term
[aname=pa7f1b]10[/aname]. [anchor=rpa7f1b]^[/anchor] ham+gen+idan::Hamgenidan || همگنیدن: همگن کردن to homogenize
[aname=pabb4a]11[/aname]. [anchor=rpa4d2d]^[/anchor] mazdâh+ik::Mazdâhik || مزداهیک: ریاضیات D4f mathematics
[aname=paa054]12[/aname]. [anchor=rpaac05]^[/anchor] Til || تیل: نقطه; مانند تیله Ϣiki-En, fa.wiktionary.org, Ϣiki-Pâ, Dehxodâ point
[aname=pa4d2d]13[/aname]. [anchor=rpa3f19]^[/anchor] bâz+bord::Bâzbord || بازبرد: مرجع Dehxodâ, Ϣiki-En reference
[aname=paac05]14[/aname]. [anchor=rpad1ae]^[/anchor] bâz+bord+til::Bâzbordtil || بازبردتیل: تیلِ بازبرد; نقطهیِ بازگشت Ϣiki-En reference point