sonixax نوشته: نرم افزارهای آزاد و متن باز به خودی خود ارزشمند نیستند، زمانی ارزش پیدا میکنند که کاربرد و ساپورت درست و حسابی داشته باشند! وقتی نداشته باشند دو زار هم نمی ارزند!
خب این همه نرم افزار آزاد الان دارن نصف دنیا رو اداره میکنن!
امروزه تقریبا هرجا بری اثری از نرم افزارهای آزاد/بازمتن پیدا میکنی. بعضی جاها خیلی هم زیاد.
نقل قول:به نظر من نتیجه Unix که خیلی قبل تر از جنبش نرم افزارهای آزاد و استالمن و ... وجود داشته خیلی خیلی بیشتر از نرم افزارهای آزاد بوده! چون اساس همین نرم افزارهای آزادی که میفرمایید با شکل و شمایل امروزیش بر روی کدهایی بنا شده که اصلن آزاد نبوده اند!
جان؟!
نقل قول:کار Bell Systems خیلی با ارزش تر از کار استالمن بوده قطعن و حتمن. استالمن هم این وسط آمده برای خودش چریده یک سری تفکرات کمونیستی را به دنیای کامپیوتر تزریق کرده و همین الان داریم میبینیم که همین نرم افزارهای آزاد و متن باز رفته رفته دارند دو نسخه ای میشند! یک نسخه متن باز (جهت تبلیغ و بازاریابی) و یک نسخه انحصاری جهت فروش و پول درآوردن! چرا که احمق ترین انسان روی کره زمین هم دیر یا زود خواهد فهمید که برو فکر نان باش که خربزه آب است جانم !!!
کم آوردی و یکسری مبهمات و ادعاهای کلی غیرقابل اثبات میکنی!
نرم افزارهای دو نسخه ای که از خیلی وقت پیش بودن و چیز جدیدی نیست! آمار و اثبات خاصی هم داری که نشون بده این مسئله از نظر درصد حجمی نرم افزارهای آزاد رشد زیادی رو نشون میده بفرمایید ارائه کنید و بعد بریم سر بقیش، وگرنه دیگه ادعای بی مایه نکن! تازه بنظر من دو نسخه ای شدن هم لزوما به معنای تحلیل رفتن و شکست خوردن نرم افزار آزاد نیست! این قضیه تحلیل و ظرایف خودش رو داره و به این سادگی نیست قضاوت کردن درموردش.
روی یکسری نظرات خشک مغز خودت پافشاری میکنی و چشمات رو به روی تمام واقعیت ها میبندی و زرت و زرت بدون هیچ احساس مسئولیت و قاعده ای هر داستان و ادعا و دروغی از خودت میسازی و بیرون میدی و لابد پیش خودت میگی خب طرف که اینقدر وقت و حوصله نداره نمیتونه بره دنبالش ثابت کنه!
دوست عزیز این چیزهایی که میگی بدون آمار و تحلیل و اثبات روشن و محکم و دقیق همش یک مشت حرف و ادعای توخالی بی ارزشه! اونم وقتی داری با کسی که خودش رشتش اینه تخصص و علاقمندیش اینه حرف میزنی! این ادعاهای صدمن یک غاز غیرقابل اثبات و روی هوا رو بریز دور. ببین واقعیت در حال حاضر چیه. آینده رو الان هیچکس نمیتونه به روشنی و قاطعیت زیاد پیشبینی کنه. چیزی که ما از شروع جنبش نرم افزار آزاد تاحالا شاهد بودیم یک پیشرفت و فراگیر شدن روشن و بزرگ بوده. حالا این وسط بعضی مسیرهای فرعی و ابهامات و مشکلات و محدودیت های ذاتی یا غیرذاتی هم بوده و هست و فراز و نشیب های طبیعی و مقطعی، این کل مسئله رو لزوما عوض نمیکنه و چیزی رو در این وادی ثابت یا رد نمیکنه. همونطور که نرم افزارهای انحصاری هم به همین شکل مسائل و فراز و نشیب و محدودیت های ذاتی و غیرذاتی خودشون رو داشتن و دارن و یکی از دلایلی که در خیلی حیطه ها نرم افزارهای آزاد و بازمتن اینقدر نفوذ کردن همین مسائل بوده. اینکه شرکتهای بزرگ خیلی سایتها و پروژه های بزرگ بازمتن رو به نرم افزارهای انحصاری ترجیح میدن بخاطر چیه؟ چرا فیسبوک و خیلی های دیگه، منجمله گوگل، روی بازمتن اینقدر سرمایه گذاری کردن و مشکلی هم ندارن خیلی هم موفق بودن. چرا این همه سرورهای اینترنت لینوکسه؟ چرا ابررایانه ها دارن با لینوکس و BSD کار میکنن و نه ویندوز و مک؟
من همهء اینا رو قبلا بارها برات گفتم، اما باز انگار نه انگار میای یک مشت استدلال مسخره بی پایه و ادعاهای کلی و مبهم و غیرقابل اثبات رو طرح میکنی.
ضمنا من مثل تو مطلق گرایانه فکر و ادعا نمیکنم که نیازی به اغراق داشته باشم! از نظر من هیچ اشکالی نداره و لزوما ربطی نداره و نفی موجودیت و فواید و کاربردهای نرم افزار آزاد نمیشه اگر نسخه های پیشرفته تر غیربازمتن هم وجود داشته باشن. اصلا از تقریبا ابتدای تاریخ نرم افزار آزاد و بازمتن این مسئله بوده و در کل خیلی هم به پیشرفت بازمتن کمک کرده که مثلا شرکتهای تجاری بزرگ آمدن و یکسری محصولات قدیمی تر یا کم امکانات تر، کمتر پیشرفته، خودشون رو بازمتن کردن. یه چیز مفتی بوده و چیز بزرگ و مفیدی هم بوده. حالا مگه حتما باید آخرین محصولات آخرین و پیشرفته ترین باشه تا مفید باشه و به درد بخوره؟ همون مواردی که آزاد کردن هم بسیار مفید بوده و برای خیلی کاربردها کافی و حتی زیادتر از کافی هم بوده و کار راه انداخته، بعدشم بعضی موارد جامعهء بازمتن اومدن بر اساس همونا توسعه دادن و پیشرفت کردن. این سناریو و واقعیت ها اتفاقا بهتر نشون میدن که نرم افزارهای آزاد و بازمتن حتی با مدل تجاری و انحصاری و کمپانی های بزرگ هم قابل آشتی هستن و میتونن توسط اونا پشتیبانی بشن که این جز بقا و شانس و قدرت بیشتر برای نرم افزار آزاد و بازمتن نیست و نشون میده حتی این کمپانی ها هم ارزش و اهمیت و فواید بازمتن رو درک میکنن یا شاید هم بهرحال منافعی برای خودشون درش میبینن! اینکه منفعت اونا هم در این مدل باشه لزوما به معنای شکست و تضعیف بازمتن نیست بلکه میتونن کاملا بعکس عمل کنه! اینکه ما 50% از آزادی خودمون رو داشته باشیم بازم خیلی بهتر از اینه که 5% داشته باشیم! من مطلق گرا نیستم میدونم که در دنیا همه چیز ایدئال و مطلق نمیشه لزوما، که حتی سرمایه داری و تجارت و مدل نرم افزارهای انحصاری هم به هیچ وجه اینطور مطلق مفید و بدون اشکال و بدون نقص و ضعف نیستن.
نقل قول:تفکری که کمونیستی باشد محکوم به فناست! چه زیر سیبیل استالین باشد! چه کنار یک مشت شپش درون ریشهای استالمن!!!
این کینه ای که شما از واقعیتی که در عمل محک خورده و جهانیان اون رو پسندیدن داری، بیشتر نابخردی خودت رو میرسونه تا چیز دیگه.
شما هرچیزی که از نظرت خودت بقدر کافی با سرمایه داری موافق نباشه و مجیزش رو نگه برچسب کمونیستی میزنی بهش و گرچه موفق باشه و شواهد عینی قابلیت بقا و پذیرش اون رو نشون بدن شما میای یه حرفهای خلافش رو میزنی گرچه واضحا از نظر استدلال و سند سست و مسخره باشن! هرچیزی که تهدیدی برای سرمایه داری عزیزت بنظرت بیاد، میبندی به رگبار و برچسب و ادعاها و اتهامات و دروغهای بی پایه!
اینه که میبینیم این مطلق گراییه که از هرچیزی بدتره حالا میخواد در قالب سرمایه داری باشه میخواد در قالب کمونیسم باشه. اصولا کمونیسم هم بخاطر مطلق گرایی بی پایهء خودش شکست خورد. سرمایه داری موند چون به انسانها آزادی و نقش و اختیار تصمیمگیری بیشتری میداد و به این شکل اگر خودش هم نقص و اشتباهی داشت ولی بوسیلهء اختیارات و تصمیمات عموم تاحد زیادی از تبعات اون و ناشناخته موندن و رفع نشدن اشکالات جلوگیری میشد.
نحوهء تفکر و مرام امثال تو خودتون اندازهء کمونیست ها خطرناک و مضر هستید! درواقع خودت هم از همون اصل و اساس جنس هستی که دروغ و خطرناک میدونی. حالا چون الان توی نظام سرمایه داری به کام خودت رسیدی منافعت در اینه، از سرمایه داری بصورت افراطی و مطلق دفاع میکنی و بعکس هرچیزی رو که در ظاهر هم کوچکترین شباهتی به دشمنان سرمایه داری داشته باشه بدون قید و شرط و رعایت انصاف و اصول منطقی و خردمندانه میکوبی!
نقل قول:جوک جالبی بود!
چون یک نرم افزار متن باز خوبه! پس همه نرم افزارهای متن باز خوبند :)))
شما هنوز این توانایی ذهنی رو نداری که درک کنی کمتر از 2% از بیشتر از 80% خیلی خیلی کوچکتر هستش :)))) و این آمار برای یک برنامه به قول شما آزاد و رایگان فاجعه هستش!!! و همین به تنهایی سیفون رو میکشه به تمام استدلالهاتون در مورد خوب بودن و کاربرپسند بودن لینوکس و .... هر وقت فهمیدی بیا با هم ادامه میدیم بحث رو :))
جان؟
2% چی؟
منظورت کاربران دسکتاپه؟
بازم سوزنت گیر کرد روی این؟ :e057:
شما چیزی که خوشت نیاد فقط میری دنبال اسناد و دلایل ضدش و نیمهء خالی لیوان! اما این ترفندها دیگه قدیمی شده من یکی رو که گمراه نمیکنه!! اون ضعف ها رو بزرگ میکنی و تمام یا بخش عمده تر اولویت ها و چیزهای مهم نشون میدی. اما من تمام واقعیت و برایند کلی رو همونطور که واقعا هست میبینم. اینکه لینوکس و نرم افزارهای بازمتن در کل، نه فقط در فیلد دسکتاپ، بسیار موفق و مفید بودن. ضمنا این تفکر هم که بگیم فلان چیز چون از نظر درصد حجمی کمه پس اهمیت و ارزش نداره و مفید بلکه حیاتی نیست، باز یک تفکر احمقانه مال آدمهای کم سواد و سطحیه! خیلی چیزها در دنیای ما اهمیت زیادی دارن بلکه حیاتی هستن، حالا میخواد سهم حجمی و ظاهری اون 1% باش! توی بدن شما هم یک نوع ویتامین خاص از نظر حجمی/وزنی شاید خیلی ناچیز باشه، ولی برای سلامتی شما حیاتیه.
دلت رو خوش کردی به یک مشت آمار خشک محدود که فقط بتونی با کلیشه های ذهنی خودت تطبیق بدی و چیزی رو که میخوای القا کنی. اما باید بگم زپلشک
دوست عزیز چشمات رو باز کن! این طرز استدلال کردن اینقدر اصرار بچه گانه و لجبازی و دروغگویی و فریب برای چیه واقعا؟ اینقدر اغراق اینقدر یک طرفه به قاضی رفتن و مطلق گرایی!
نقل قول:کسی که مالکیت افراد بر چیزی که خودشون خلق کرند رو غیر اخلاقی میدونه یک دزد بی پدر و مادر کمونیست بیش نیست!! حالا هر کسی میخواد باشه!!!
حالا هرکس که هست، استدلالهای خودش رو داره که بنظر بعضیا درسته بنظر بعضیا هم درست نیست. به شما چه ربطی داره؟ کسی جلوی حرف یا کار شما رو گرفته؟ منم بحثی باهات در این زمینه ندارم. تو همش دنبال منحرف کردن بحث و مغلطه های پرداختن به شخصیت و این حرفا هستی. کلا از ترکیبی از ترفندهای مختلف استفاده میکنی و همش شلوغ بازی بیخودی! این حرفا دوزار ارزش نداره. برو بحث کمونیسم رو با مزدک و کسانی بکن که مدعی و پشتیبان صریح کمونیسمه و دستاوردهای بزرگی هم برای بشریت نداشتن. من استالمن رو آدم خوبی میدونم چون خودم نوشته هاش رو خوندم دلایل و نیت خودش رو گفته برای جنبش نرم افزار آزاد و بنظر درست و مفید بوده، حالا شاید در بعضی جهات افراط و اشتباهاتی هم داشته باشه، شاید اصلا بقول تو یک کمونیسم مخفی باشه، ولی من به این حرفاش کاری ندارم من دارم میبینم بهم ثابت شده خودم لمس میکنم عقل و وجدانم تجربیات خودم داره میگه که جنبش نرم افزار آزاد پدیدهء بسیار ارزشمندی فلسفه و دیدگاه بسیار ارزشمند و مفیدی بوده و هست و بنابراین طرفدارش هستم چون بنظر من آیندهء بشریت به سمت سیستم خیلی انسانی تر و موفق تری هدایت کرده و خواهد کرد. اگر اینطور جنبش ها اینطور افراد نبودن، انحصار و فساد سرمایه دارها و تجارت و اینکه تجارت و پول رو به هر بهایی بر همه چیز اولویت میدن، بشریت رو خفه میکرد و ما شاهد دنیای دیگری بودیم! من این انحصار و جو غیرانسانی رو بارها تجربه کردم آدمهایی دیدم که کوچکترین چیز رو ازت دریغ میکنن بهت یاد نمیدن نمیذارن استفاده کنی نمیذارن حتی قوی بشی فردا برای منافع خودشون رقیبی بشی. این آدمها تنفرانگیز هستن! حالا میخواد اسمشون سرمایه دار و تاجر موفق و تولیدکنندهء ثروت باشه! چیزی که استالمن نشون داد این بود که ما لزوما برای همه چیز نیاز به این سیستم و این افراد نداریم، و حداقلی هم که در عمل ثابت شد این بود که میشه یک سیستم خیلی متعادل تر و ترکیبی و انسانی تری داشت و نیازی به این همه انحصار و سرمایه داری مطلق نیست. هزاران و صدها هزار انسان در سراسر کرهء زمین تونستن برای اولین بار در تاریخ جدای از محدودیت مرزها و سیاست و خواست حکومت ها و قدرتمندان با هم همکاری کنن از نظر انسانی به هم نزدیک بشن به یکدیگر کمک کنن و نشون بدن که این یکسری صاحبان منافع هم هستن که عمدا انسانها رو از هم دور نگه داشتن و میخوان همه فکر کنن دشمن و رقیب هم هستن و باید صرفا بر اساس منافع تجاری و پول توی سر و کلهء هم بزنن!
نقل قول:این همه زیاده گویی برای اینکه ناتوانی خود را در کرک کردن یک رشته ساده MD5 بپوشانید ؟!
پس یا کما فی السابق ادعای دروغ کردید! یا ....
من توضیح کافی دادم. دیگه نمیفهمی یا خودت رو میزنی به نفهمیدن، خوانندگان خودشون قضاوت کنن.
رفرنس و سند هم که توی نت ریخته و اینا حرف من نیست! چند مورد برات گذاشتم، به خودت زحمت بدی دوتا سرچ کنی دوتا منبع رو نگاه کنی جایی بپرسی احیانا میفهمی که چقدر در این زمینه ها بی اطلاع بودی.
نقل قول:پردازش کردن اطلاعات یک مساله هستش! انتقال اطلاعات یک مساله دیگه!!!
در حال حاضر تا جایی که من میدونم سریع ترین روش انتقال اطلاعات فیبرهای نوری هست! شما حتا درون خود سخت افزار هم با محدودیتهای جدی برای جابجایی اطلاعات روبرو هستید! پس اگر حجم اطلاعات شما از یک حدی بزرگتر باشه یا کلید شما خیلی بزرگ بشه فقط برای انتقال اطلاعات مربوط به کلید با کلی مشکل روبرو خواهید شد! پردازششون پیشکش!!
یعنی اگر شما پردازنده ای بسازی که بتونه تمام محاسبات عالم رو هم در یک لحظه انجام بده! اگر پلتفرم مناسب برای انتقال تمام اون اطلاعات رو در اختیار نداشته باشی پردازنده ات نهایتن کمی بیشتر از سریع ترین پردازنده های امروزی کارایی داره!
اگر شما مثل من بری دو تا پردازنده Xeon E5-2690 16 هسته ای بذاری روی کامپیوترت ولی به جاش از هاردهای IDE قدیمی استفاده کنی! ریدی به قدرت پردازش پردازنده هات!!! یعنی مجبوری بری Corsair Dominator 2400 گیگاهرتزی در کنار SSD Samsung 850 Pro داشته باشی تا گند نزنی به قدرت پردازش پردازنده هات! دو تا GTX 690 هم میذاری که سر بازی کلی حال کنی که به زودی به TITAN X ارتقاع پیدا خواهند کرد! به همین سادگی!
گفتم که اصولا حرف زدن از کلیدهای در حد گیگابایت بخاطر عمدم اطلاعات و احاطهء شما به علم رمزنگاری است.
در این باره میتونی تحقیق کنی بری بپرسی.
تاجاییکه علم و واقعیت های امروز برای ما شناخته شده است، ما هیچوقت به چنان کلیدهای حجیمی نیاز نخواهیم داشت. حتی در زمان رایانه های کوانتمی هم این قضیه صدق میکنه و گرچه کلیدها بزرگتر میشن اما این بزرگتر شدن درحد خیلی محدودی هست (رمزنگاری های متقارن طول کلیدشون دو برابر میشه).
نقل قول:شما که خدای تخصص هستید که زیر دیکد کردن یک Md5 که مدعی هستید زرتش قمسور شده زرد کردید :))
اون وقت این متخصصان کیا هستند دقیقن ؟! کسانی که مدعی هستند MD5 رو میتونند بشکونند ولی سر عمل که میشه شروع میکنند به سخنرانی ؟! نه عزیزم این مدل متخصصین به درد همون عمه جان من میخورند!!
lol
چی میگی بابا جان یخورده اون منابع نت رو بررسی کنی ببین چه خبره! سخنرانی هم چیه، نمونه عملی دادن کار مدتها پیش ثابت و تموم شده شما هنوز داری میگی لیلی زن بود یا مرد :e057:
شما برو مثلا برای sha256 بگرد تو تا دیتا پیدا کن که هش یکسانی داشته باشن! اگر تونستی!!
ولی برای برای md5 الان کلی از اینا هست و هرچی بخوای میشه تولید کرد توی منابع هم که باید دیده باشی چندتا نمونه هاش هست. اینو بهش میگن collision. اونی که جنابعالی میگه یک خصیصهء دیگر هست که توضیح دادم و کسی ادعای شکستنش رو نکرده.
خنده داره اینجا داری به من این حرفا رو میزنی چون یه نفر هستم و اینجا هم متخصص و مطلع دیگری در این امور نداریم؛ جرات داری برو توی یه جای تخصصی که دو نفر آدم مطلع هست، مثلا crypto.stackexchange.com، همچین حرفایی بزن تا بفهمی چه خبره!
اینو بهت بگم که شاید من یکی از متخصصان اول ایران در زمینهء علم رمزنگاری باشم! چون حتی در کل ایران هم افرادی ندیدم که اینقدر در این زمینه تحقیق و مطالعه و دانش تخصصی داشته باشن.
این الگوریتم ها الکی نیستن پشتش کی علم و تئوری پیشرفته است در طول سالها تجربه توسط افرادی با هوش و دانش تخصصی بالا طراحی شدن. کسانی که اگر بررسی کنی میبینی رشته های دانشگاهی اونا اکثرا ریاضی و فیزیکه. چیزی که درست کردن، حتی همین md5 که درپیت ترینشونه، چیزی نیست که آدم معمولی بتونه درست کنه یا بشکنه! همین حد هم که سوراخ شده و یک یا دو خصیصهء اون خدشه دار شده تا این حد، پدیده ای هست برای خودش و فقط از عهدهء آدمهای متخصص و خبرهء این کار برمیاد. اهمیتش هم بسیاره، چون در خیلی کاربردها این خصیصه ها مهم و اساسی هستن.
بله اطلاعات عموم و مثلا اکثر برنامه نویسان عادی در همون حده که میدونن الگوریتم هش یعنی اینکه از هش نمیشه به دیتای اولیه رسید! اینو هرکس میتونه ببینه بفهمه. ولی اونی که مثل من اطلاعات تخصصی گسترده داره میدونه که این فقط یک بخش کوچک و شروع داستانه و الگوریتم های هش چندین خصیصه و کاربرد مهم دیگه غیر از این هم دارن!
نقل قول:پس یعنی پیدا نشده!
میشه اینجور هم گفت!
بازم اینجا قدرت نظریه پردازان و طراحان این الگوریتم رو شاهد هستیم که چه الگوریتمی درست کردن که سالهاست اساسش همچنان استوار باقی مانده و کسی راه شکستش رو پیدا نکرده. این الگوریتم shor هم بر اساس رایانه های کوانتمیه که خواص استثنایی دارن و بنابراین میشه گفت در اصل ضعفی در الگوریتم اصلی نیست بلکه یک پدیدهء غیرمنتظره و جدید که خارج از دانش و پیشبینی بشر بوده باعث شده امروزه RSA قابل شکست بنظر بیاد. ولی فعلا که رایانه های کوانتمی هم خودشون معلوم نیست در اون مقیاس و قدرت واقعی و همه کاره شدنی باشن و چه زمانی، و بخاطر همین هنوز از RSA و دیگر الگوریتم های بر همون پایه های تئوریک بصورت گسترده استفاده میشه و متخصصان در این زمینه نگرانی چندانی ندارن.
نقل قول:زرشک :)))
ما فکر میکردیم میدانید چرا کسی برای لینوکس ویروس نمینویسد!!!
عزیز من نوشتن ویروس برای سیتم عاملی که بیشتر سرورهای دنیا روش راه اندازی شده که خیلی به صرفه تره!
دلیل اینکه کسی دنبال نوشتن ویروس برای لینوکس نمیره اینه :
1 - در لینوکس برای همر عملی نیاز به مجوز دارید (بر خلاف ویندوز)
2 - به فرض که بتونید مجوزها رو دور بزنید باید کامپایلر رو فراخوانی کنید (چون هر توزیع با اون یکی کلی فرق داره و N تا توزیع داریم! فکر کنید بخواید سورس ویروستون رو کامپایل کنید قبلش)
3 - به فرض که این همه جر خوردید! نهایتن فقط اطلاعات و محیط مربوط به همون کاربر خاص رو آلوده کردید!!
پس اصلن صرف نمیکنه زور بزنید برای لینوکس ویروس یا بدافزار بنویسید! (که البته هست براش مثل Alaeda یا BadBunny )
اینا رو که میدونم و توی نت از قدیم پر مقاله و ادعا هست در این زمینه. من به پارامترهایی اشاره کردم که کمتر بهشون اشاره شده اما واقعی و موثر هستن. حالا طرفداران لینوکس اکثرا اینا رو نگفتن یا خیلی کمتر بهش بها دادن و مطرح کردن چون تعصب دارن، ولی من از اون حد و مرز تعصب دیگه مدتی میشه گذشتم، چون دانش و بینش و واقعیت گرایی من خیلی پیشرفت کرده. یه زمانی جوون بودیم تازه کار بودیم ما هم تعصب داشتیم و طرفداری غیرمنصفانه هم میکردیم.
نقل قول:من دارم میگم وسایلی که پیچیدگی کمتری دارند! به همون نسبت هم خرابی کمتری دارند بعد شما داری از ساخت سفینه فضایی با لامپ خلاء برای ما جوک تعریف میکنی ؟!
اصولن جناب گودرز چه ربطی به سرکار خانم شقایق دارند جانم ؟!
خب حالا که چی!
حرف من اینه که وسایل جدید به این نسبتی که پیچیده هستن و اجزاء و امکانات و کیفیت و کارایی و مزایای مختلف دیگه دارن، بازم نرخ خرابی اونا رو قیاس کنی با وسایل و فناوریهای قدیمی تر، خب پیشرفت و برتری واضح و بزرگی دیده میشه! شما میخواستی با اون فناوری قدیمی مثلا لامپ خلاء، یک تلویزیون با کیفیت و امکانات امروزی درست کنی، یا مثال خیلی بهترش همین رایانه های خودمون، هم حجمش خیلی بیشتر میشد هم مصرفش و هم خرابیش! همونطور که درمورد رایانه های اولیه اینطور بوده که توی منابع در این مورد بعضا به این موارد هم اشاره شده. چند میلیارد ترانزیستور دارن توی رایانهء من و شما، توی گوشی من شما، سالها کار میکنن بدون اینکه خراب بشن، ولی اگر میخواستن با لامپ خلاء چنین چیزهای پیچیده و پیشرفته و قدرتمندی درست کنن شاید کاملا غیرممکن میشد (حالا گذشته از حجم و وزن و مصرفش) چون هر ثانیه یک قطعه میخواست خراب بشه!
تازه این وسایل که دست عموم هست گفتم که اینا برای مصرف کننده های عادیه و بر اساس قیمت و طول عمر محدود و همچنین شاید سیاست های تجاری خودشون اینطور برنامه ریزی و در این حد کار و دقت و هزینه شده روشون. وگرنه مثلا همون قطعات نیمه های برای تجهیزات نظامی هم ساخته میشه با کیفیت و طول عمر بیشتر، مقاومت بیشتر در برابر شرایط محیطی و غیره. یا اونی که توی سفینه های فضایی هست طبیعتا.
حالا شما هی بگو ساده تر، خب که چی آخه؟ ربط به کاربردش به بحث ما چی بود؟ الان که هیچکس دیگه نمیخواد و اگر هم بخواد نمیتونه به این سادگی ها برگرده به گذشته و از فناوریهای ساده تر استفاده کنه که چه شود مثلا!
همون فناوریهای سادهء گذشته رو هم امروز میتونن با قطعات و علم جدیدتر، با طول عمر و کیفیت و مقاومت بیشتر تولید کنن اگر بخوان. این یک مسئله روشن و معقولی بنظر میاد. غیر از اینه؟ ولی خب اگر در مواردی اینطور نیست دلایل دیگر داره، نه اینکه نشه. مثلا امروز میتونن فولاد و آلیاژهای خیلی دقیقتر و با کیفیت تری تولید کنن که طبیعتا استحکام سازه ها رو بالاتر میبره. الان علم و قدرت هست. حالا شما میگی قدیما وسایل ساده تر بودن بهتر بود مقاوم تر بودن عمرشون بیشتر بود، خب پس برو از همون ساده ها استفاده کن اگر راست میگی از رایانه از کارت اعتباری و هزار و یک ملزومات زندگی مدرن امروزی استفاده نکن!
اون بحث شاتل هم که چرند بود! تو میگی شاتل پیچیده تره، خب چقدر؟ دلیل و سندی منبعی براش داری که روشن و دقیق و معتبر باشه؟ یعنی واقعا اونقدر پیچیدگی بیشتر که باوجودی که آمریکا 100 سال از بقیه جلوتره، بازم اینقدر نرخ خرابی و حادثه داشته باشه؟ بعد این پیچیدگی بیشتر اونوقت برای چه امکانات اعجاب آوری چه مزایای بزرگی که موشک ها و سفینه های کشورهای دیگر ندارن بوجود آمده؟ میشه ازشون مثال بزنی؟ مثلا توی سفینه های آمریکا لابد جاذبهء مصنوعی درست کردن!
نقل قول:الان دور و بر من کلی مانیتور و تلویزیون Full HD هستش! یک پاک کن بکوبی توی صفحه اشون مرخصند باید بندازیشون دور!!! ولی اون هیتاچیه توی لامپش یک لیوان هم بکوبی لیوانه پودر میشه ولی تلویزیون آخ نمیگه :))) یک بار از دستم افتاد زمین با لامپش خورد زمین هیچ چیش نشد!!!
اگر روی بتونند این طوری LED ها و LCD های ضد ضربه درست کنند خوب پیشرفت خوبی کردند البته :))
پلاسما رو هم که بهتره کلن بشاشی توش! اغلب بیشتر از یک هفته دوام نمیاره صفحه نمایشش و جای لوگوی کانال مورد علاقه اون گوشه روی صفحه میسوزه :)))
بخوان میتونن، ولی صرف نمیکنه!
مثلا اون رو دوباره میذارن توی یه محفظه با شیشهء ضدضربه! ولی اینطوری خب حجم و وزنش زیاد میشه. پس اینجا ما یک مصالحه داریم بین یکسری مزایا و یکسری مزایای دیگر.
حالا شما دلت خوش باشه که لیوان بشکنی با تلویزیونت! خب که چه شود؟ منکه توی عمرم یک بار هم یادم نمیاد وسیله ایمون بر اثر اینطور ضربه ها خراب شده باشه و ضرر کرده باشیم.
نقل قول:داشتن حتا یک بمب اتمی میتونه هر کشوری از فکر حمله به صاحب بمب منصرف کنه! شاید تحریمش کنند ولی بهش حمله نمیکنند!!!
اگر کره شمالی به جای اینکه بالا سر کره جنوبی باشه! لب خلیج فارس میبود! هرگز وضعیت فعلی رو پیدا نمیکرد! چون موقعیت اعمال فشار رو هم داشت.
هدف ایران هم از اول تولید سلاح هسته ای بوده! هنوز هم هست وگرنه نیازی به این همه مخفی کاری و غنی سازی تا 20% و این حجم از غنی سازی و راکتور آب سنگین و ... نمیداشت!!! مابقی استدلالها در مورد این که ایران دنبال بمب نیست همگی کس شر و غیر قابل قبول هستند کما ایکه غرب هم این ادعاها و استدلالهای آبکی رو قبول نکرد و انقدر ایران رو تحریم کرد تا جمهوری اسلامی رو یک مقداری عقب روند!
والا من دیگه نمیدونم! برام مهم هم نیست.
بهرحال بله تولید اورانیوم با غنا و خلوص کافی به میزان کافی برای بمب اتمی کار راحتی نیست و زمان میبره. خود آمریکا مدتها در منهتن پروژهء فوق محرمانه بزرگی داشت تا تونست مقدار کافی مواد اتمی تولید کنه. ولی البته الان فناوری پیشرفت کرده و بیشتر در دسترس هست و فکر نمیکنم دیگه اونقدر سخت باشه و اونقدر زمان ببره. کشورهای زیادی هم یحتمل از عهدش برمیان.
از اون طرف بنظر میرسه، با توجه به اخبار و تاریخچه و حوادثی که مستند بوده و هست، که بدست آوردن بمب اتمی، به تعداد و قدرت محدود البته، یا بدست آوردن مواد اتمی لازم برای ساختش، نباید آنچنان کار نشدنی ای هم باشه. در همین جریان فروپاشی شوروی تا مدتی بعدش میگن کلی از چنین موادی گم شده که برای ساخت چندین بمب کافیه! امروزه روز اگر حتی بمب های اتمی کوچکی دست تروریست های بزرگ هم پیدا بشه زیاد جای تعجب نداره! تاجاییکه میدونم این مواد و سلاحهای اتمی از خیلی وقت پیش حساب و کتاب دقیقش از دست در رفته و یه تعدادی گم و گور شده! (البته احتمالش زیاده بعدا توسط سازمانهای اطلاعاتی مخفیانه ردگیری و جمع آوری شده باشن - البته قبل از اینکه دست کشورهای خاصی بیفته!) فقط بعنوان تکمیل مطلب بگم که یکسری بمب ها هم که البته در جریان سقوط هواپیما و امثالهم گم و گور شدن در نقاط مختلف دنیا و هیچوقت پیدا نشدن.
ضمنا بمب اتمی با قدرتهای پایین هم زیاد هست که اینطور نیست که توی جنگ یکی دوتاش به تنهایی بتونه خیلی سرنوشت ساز باشه!
کلا بنظر من این داستان و بحث موازنهء قدرت و بازدارندگی بحث پیچیده تر از این حرفهاست و باید بیشتر روش فکر و تحلیل کرد که من دلیل و حوصلش رو ندارم الان. خود قدرتهای اتمی هزار و یک تئوری و داستان و سیستم پیاده کردن تا به قدرت بازدارندگی و موازنه نسبی رسیدن. اینکه یکی فقط چندتا بمب اتمی یا حتی کلاهک روی موشک داشته باشه با قدرت کم و نسبتا کم، با اون کشورهای پیشرفته که یک سیستم عریض و طویل و کاملی دارن با اون همه موشک های قاره پیمای دقیق و زیردریایی های اتمی و بمب ها و موشک های تاکتیکی از چند ده کیلوتن قدرت (حتی موشک های ضدهوایی با کلاهک اتمی وجود دارن!) تا بمب ها و کلاهک های هیدروژنی مگاتنی و موشک های قاره پیما که همزمان مثلا ده تا کلاهک حمل میکنه هرکدام رو به یک هدف میفرسته (MIRV)، خب خیلی فرق میکنه داستانش.
ضمنا حتی انفجار اتمی هم یا باید خیلی قوی باشه یا اینکه اصابت اون به هدف بقدر کافی دقیق باشه تا تخریب موثری صورت بده (مگر اینکه فله ای بزنن وسط شهر بزرگی چیزی برای کشتار غیرنظامی). بنابراین حتی اینجا هم پیشرفتگی فناوری و امکانات مهمه. موشک های دقیق قاره پیما یا دوربرد، کلاهک های مگاتنی، MIRV اینها همه مهم هستن و هرکدوم برای خودشون داستان و تشکیلات عریض و طویل دارن. یک کشور درصورتی توان نظامی اتمی کامل و موثری داره (در برابر ابرقدرت ها بخصوص) و بازدارندگی، که تمام یا حداقل بخش موثری از این سیستمها رو در یک کیفیت و تعداد حداقلی هم که شده داشته باشه، نه اینکه حالا مثلا دوتا بمب و کلاهک با قدرت محدود درست کرده با دوتا موشک که حداقل چند صد متر اونم در بردی نه چندان زیاد خطا دارن، بعد ابرقدرت ها برای چی باید ازش بترسن؟ میخواد نهایت چکار کنه؟ هزینه و ریسک هرچی هم که باشه، برای یک ابرقدرت در شرایط بحرانی بازدارنده نیست. تازه اگر پیش از اینکه فرصت کنن اون سلاح ها رو استفاده کنن، روی زمین یا هوا منهدمشون نکنن!
راستی من یه داستانی از یه منبع نسبتا مطلع شنیدم که میگفت یدونه از این بمب های اتمی کیفی رو بردن توی خلیج نمیدونم کدوم شهر آمریکا و فیلم برداری کردن دورنمای شهر رو نشون دادن بمب رو نشون دادن و گفتن این بمب رو یجایی پنهان میکنیم که هر وقت بخوایم میتونیم منفجرش کنیم! میگفت بدجوری این آمریکایی ها ولوله افتاده توشون و دنبالش هستن.
خلاصه سیاست و مسائل پنهانی امروزه زیاد هست دست کم نگیر. اینطور نیست که دیگران هم نتونن هیچ کاری بکنن و بیکار نشسته باشن. خیلی چیزها هست بین عموم و توی رسانه ها مطرح نمیکنن ولی هست و رخ داده. مواد اتمی گم شده، قاچاق شده، بازار سیاه داره، بمب های کوچک اتمی دست عده ای هست، حتی ممکنه در خاک آمریکا پنهان شده باشن و دارن به این شکل از حکومت آمریکا باج خواهی میکنن.
وقتی خود دانشمندان آمریکایی محاسبه احتمالات کردن گفتن احتمال اینکه نمیدونم در چند سال آینده یک حملهء اتمی تروریستی در آمریکا رخ بده 50% است (البته برای این سند ندارم اما قبلا یادمه جایی چیزی در این مورد خوندم یا شنیدم)، پس میفهمیم که همه چیز اونقدری هم که ما فکر میکنیم یا شاید ادعا و تبلیغات بشه، تحت کنترل و تضمین شدنی نیست. یک دلیلش هم بنظر من واضحه که زیاد بودن این مواد و سلاحها در سراسر دنیاست که احتمال از کنترل خارج شدن اونا رو خیلی بیشتر میکنه. شاید خیلی موارد پشت پرده حوادثی رخ دادن مثلا مواردی از گم شدن و قاچاق شدن، که صداش رو هیچوقت درنیاوردن! هیچ بعید نیست. بخصوص در قدیم ترها. یه زمانی میگن سلاح های اتمی انگلیس تنها مکانیزم امنیتی که داشتن یک قفل دوچرخه بوده!!
البته همهء اینا بهرحال در پشت پرده بازیه و سیاست کار خودش رو پشت پرده میکنه! ولی بهرحال میخوام بگم که داستان پیچیده ای داره و خیلی سناریوها و احتمالات و مسائل پنهان هم هست.
ایران اگر خیلی شانش بیاره چندتا بمب اتمی کوچک درست کنه بازم شانس بیاره تا اسرائیل برسه و از گنبد آهنین هم رد بشه بزنه چند صدهزار اسرائیلی رو بکشه، یا بزنه چندتا ناو آمریکا رو غرق کنه، که همهء این کارها بیشتر شبیه دیوانگیه و خودش میخواد چه آخر و عاقبتی داشته باشه از این کارها به کجا برسه نمیدونم! مگر در شرایطی که دیگه آخرین راه باشه موجودیت خودش در خطر جدی باشه، که اونم من فکر میکنم همین الان با همین موشک های با کلاهک متعارف اگر تعداد کافی درست کنه و آماده داشته باشه در سراسر کشور توزیع کنه خودش بازدارندگی خوبی داره نسبت به اینکه با این همه ریسک و هزینه بخواد دوتا بمب اتمی کوچک درست کنه که احتمال اینکه سالم بمونن و نهایت به هدف برسن و کار کنن خودش محل ابهام و تردید زیادی هست.
آمریکا هم حمله کنه دقیق و با حساب کار میکنه. اسرائیل هم همینطور.
بنظر من همین سلاحهای متعارف و قوی کردن متعادل قوای نظامی در تمامی ابعاد، گزینهء معقول تریه و بیشتر به نفع همه هست. موشک دوربرد باشه، اژدر باشه، ضد کشتی، ضد هواپیما، ناو، ... این همه هزینه و ریسک برای دوتا بمب و کلاهک اتمی آیا میتونه بهتر از این گزینه ها باشه؟ الان میبینیم با همین تحریم ها دمار از روزگار درمیارن، نه با قدرت نظامی. قدرت نظامی هم لازمه، ولی باید معقول تر بود و بخاطر دوتا بمب اتم همه چیز رو فدا نکرد. این کارها به درد کشورهایی مثل ما فکر نمیکنم بخوره! حداقل نه در حال حاضر و نه به این زودیها!