باسلام
در انجمن های متدینین بیدینان حضور ندارند (جهت گرفتن پاسخ)
در اانجمن های خاناباور متدینین حضور ندارند (جهت گرفتن پاسخ)
بنظر شما کدامیک متعصبند یا هر دو ؟

به انحمن خوشامدید گرامی.البته در هر موضعی میشود متعصب بود ولی اگر ملاک تعصب را با میزان آزادی بیان دادن به طرف مقابل و محدود نکردن خود در یک جمع همفکر در نظر بگیریم قطعن انجمنهای دینی از نظر تعصب قابل مقایسه با انجمنهای بی دین نیست.

رهگذر11 نوشته: باسلام
در انجمن های متدینین بیدینان حضور ندارند (جهت گرفتن پاسخ)
در اانجمن های خاناباور متدینین حضور ندارند (جهت گرفتن پاسخ)
بنظر شما کدامیک متعصبند یا هر دو ؟

با خوش‌آمد به شما

طرف متعصب خداباوران و دین‌داران هستند، چراکه ما نمی‌توانیم در انجمن‌های خداباوران آزاد سخن بگوییم،
ولی دین‌داران می‌توانند در انجمن‌های ما هر اندازه و درباره تقریبا هر چیزی که دوست دارند بنویسند.

متعصبین بی‌دین زیادی هم البته هستند، ولی شمار آنها همواره کمتر از سوی دیگر است.

درود بر شما بارها به این موضوع فکر کردم .. من گمان نمی کنم انسان متعصبی باشم ، ولی وقتی در یک محیطی قرار بگیرم که پشت سر هم دروغ بشنوم و به شعورم توهین بشه خب طاقت نمیارم . شاید یکی از دلایل سر نزدن اینجانب به تالارهای قرآنی همین باشه. و یه دلیل دیگه ش بددهن بودن اکثر افراد مذهبی هست که تا در بحث کردن کم میارن شروع به فحاشی می کنند و بارها صابونشون به تن بنده خورده ! اگه مودب بودند و جنبه ی گفتمان رو داشتند شاید راحت تر با همدیگه کنار می اومدیم

ولی در کل این چیز طبیعی هست که هر کسی در میان همفکرانش بیشتر احساس راحتی کنه .. چون احساس می کنه درکی متقابل از هم دارند و همدیگه رو درک می کنند

پ.ن:جسارت نباشه در خط دوم به جای خداناباور نوشته شده خاناباور .. گفتم تا فرصت ویرایش از دست نرفته اصلاحش کنی

این هم مثل تفاهم می مونه .. یک زن و شوهر در حالیکه دیدگاه هاشون 180 درجه با همدیگه توفیر داره تا چه زمانی می تونند با هم زندگی کنند؟ ...گمان نمی کنم مدت زیادی بتونند بدون اختلاف و بگو مگو با همدیگه سر کنند

به قول معروف این دو گروه مورد نظر با باورهایی متفاوت از هم آبشون توی یک جوب نمیره

ولی اگه قرار باشه یک گروه نام برده بشه پرواضح هست که متدین ها از گروه لائیک ها یا آتئیست ها متعصب تر هستند

مهربد نوشته: طرف متعصب خداباوران و دین‌داران هستند، چراکه ما نمی‌توانیم در انجمن‌های خداباوران آزاد سخن بگوییم، ولی دین‌داران می‌توانند در انجمن‌های ما هر اندازه و درباره تقریبا هر چیزی که دوست دارند بنویسند.

کامل تایید میشه ،هزار تا لایک !!

وقتی کسی چیزی رو مقدس میدونه یعنی خط قرمزش هست و هر چیزی رو می پذیره جز زیر سوال رفتن یا شک کردن به اون چیز مقدس و همین باعث میشه شدیدا بهش تعصب داشته باشه...دیگه فرقی نمیکنه طرف مقابلش منطقی داره به اون چیز مقدسش حمله میکنه یا غیر منطقی..سعی میکنه همه جوره حتی به فرض اشتباه بودن تفکرش از اون موضعش عقب نشینی نکنه!!! این چیزی بوده که بارها در مباحثه با دوستان دیندار یا خداباور تجربه کردم.البته نمیگم همشون اما درصد قابل توجهیشون به همین شکل هستن.حتی وقتی ازشون سوال میکنی فرض محال که محال نیست,آیا فکر نمیکنی سر سوزنی ممکنه طرز فکرت اشتباه باشه اصلا زیر بار نمیرن..

با عرض خسته نباشین.

من در گروهی در فیسبوک عضو شدم.
گروه بنا به درخواست عده ای ایجاد شده و هدفش بحث بی دین ها و خدا باور بود.
این گروه از طرف 2 نفر بنا نهاده شد که برای انتخاب مردد بودند. قضیه جدی شد و در آن 5 نفر بی دین فعال بودند(بنده یکی از آنها بودم) و حدود 20 نفر متدین فعال و 100 نفر بیننده فعال.

مرحله اول :
بحث ابتدا به آرامی دنبال شد.
در ابتدا مطالب وبلاگی و دروغین دین داران شروع شد و که تک تک آنها توسط ما ها رد شد. شق القمر، آیت ستاره شناسی، اعجابات عددی، راز خلقت و ... و... و...
موضوع جالب تر شد. چون دینداران عادی هیچی نتونستن برای دفاع بیارن از دین.
مرحله دوم:
یک نفر اومد به نام خدا یکتاست که خودش رو استاد اخلاق اسلامی معرفی میکرد (احتمالا بود)، یکی دیگه که از قرآن حابی حالیش بود.
حالا ما باید دفاع میکردیم و حمله. حملات ادامه داشت آنها هر آیه کثیفی رو با آیه تمیز پاک میکردن.
و اینجا بود آغاز مرحله سوم و جنجال:

تمام گروه نابود شد. چرا ؟
چون دینداران هیچگونه تحملی حمله کتاب الهیشون رو نداشتن. (خودتون اونجا بودین میگفتین کدوم گروه تعصب دارن بوضوح آشکار میشد)

مرحله آخر :
قضیه رسید به سنگسار.
همه دو گروه موافق حجری بودن این قانون بودن.
دو قرآن دان ابتدا انکار کردن که سنگسار در قرآن نیامده و نمیتواند اسلامی باشد.
با اثبات خلاف این موضوع توسط من و نشان دادن اشاره به آن در قرآن و شکسته شدن قداست عدم تحریفی قرآن آنقدر گروه به هم ریخت که من و چند نفر دیگر در پیام گروهی تهدید به مرگ و اعدام زودرس شدیم از طرف همین آقایون به شدت اسلام شناس. (یکی از دلایل قطع 6 ناهه فعالیت من حتی در این سایت)

--------------------
من متدینین رو به چند دسته تقسیم میکنم.
به شدت اسلامی و آگاه از قوانین آن : این دسته فقط سعی میکنن خودشون رو متعصب نشون ندن. ولی به سرعت پشت واژه مغلطه مخفی میشن (در حالی که مغلطه گ واقعی خودشونن)
افراد کمتر متدین : برای اینا قداست مهمه. و آستانه شون در تحمل کمتره.
افرادی که فقط باور دارن : اینا معمولا ذهن آزاد تر دارن چون هیچی از قرآن و تعلیمات نمیدونن.
اونایی که باور دارن ولی اهمیت نمیدن : این دسته بی الگو ترین آدمان به نظر من و هیچ قاعده ای در زندگیشون ندارن.

حالا بی دینان رو:
اونایی که از ابتدا بی دین بودن
اونایی که جدیدا بی دین شدن با بررسی شواهد علمی (که شامل حال بسیاری از ایرانیانه)
اونایی که جدیدا بی دین شدن به دلیل صدمه دیدن از دین

حالا شما تو کدوم دسته این؟ به نظر شما تعصب در دسته ای که تغییر عقیده دادن بیشتره یا اونایی که ثابت موندن؟

شما دسته دیگه ای رو می تونین اضافه کنین هم که بهتر. چون اینا نظر من بودن

matmetal613 نوشته: به شدت اسلامی و آگاه از قوانین آن : این دسته فقط سعی میکنن خودشون رو متعصب نشون ندن. ولی به سرعت پشت واژه مغلطه مخفی میشن (در حالی که مغلطه گ واقعی خودشونن)
افراد کمتر متدین : برای اینا قداست مهمه. و آستانه شون در تحمل کمتره.
افرادی که فقط باور دارن : اینا معمولا ذهن آزاد تر دارن چون هیچی از قرآن و تعلیمات نمیدونن.
اونایی که باور دارن ولی اهمیت نمیدن : این دسته بی الگو ترین آدمان به نظر من و هیچ قاعده ای در زندگیشون ندارن.

روی تجربه شخصی من ایرانی‌ها را اینچنین دیده‌ام:

• به شدت اسلامی و آگاه از قوانین آن 2%
  
• افراد کمتر متدین 19%
  
• افرادی که فقط باور دارن 50%
  
• اونایی که باور دارن ولی اهمیت نمیدن 20%
  
• ناخداباوران 9%
  

matmetal613 نوشته: حالا بی دینان رو:
اونایی که از ابتدا بی دین بودن
اونایی که جدیدا بی دین شدن با بررسی شواهد علمی (که شامل حال بسیاری از ایرانیانه)
اونایی که جدیدا بی دین شدن به دلیل صدمه دیدن از دین

حالا شما تو کدوم دسته این؟ به نظر شما تعصب در دسته ای که تغییر عقیده دادن بیشتره یا اونایی که ثابت موندن؟

شما دسته دیگه ای رو می تونین اضافه کنین هم که بهتر. چون اینا نظر من بودن

من در دسته دوم "اونایی که جدیدا بی دین شدن با بررسی شواهد علمی" جای می‌گیرم.

در جُستار چرا و چگونه به باورهای امروز خود رسیدید؟ بسیاری از هموندان سایت درباره چگونگی رسیدن به باورهای امروزشان نوشته‌اند.
خوشحال می‌شویم اگر شما هم درباره چگونگی آن برایمان بنویسید گرامی، شاید که بتوانیم با گذر زمان راه‌های بهتری در آگاه‌سازی دیگران بیابیم.

جالب است!

ظاهرا باید چون زیست شناسان که محیط زیست بیماری و انواع و رده هایش را بررسی می کند
برای این مبارزات هم علمی برپا کرد که قبل از مواجهه مورد مورد نظر طبقه بندی شود و
بسته به نوع با آنتی بیوتیک مناسب بسویش حمله کرد! برخی این را با روشنگری در اروپا مقایسه می کنند.
مشکل بزرگی که با اسلام وجود دارد همین ادعای تحریف نشدگی اش است و اینکه کلام مستقیم خداست.

اگر مطالعه در کشور ما کمی گسترش می یافت و مردم از خواندن همین قرآن هم که شده شروع می کردند چقدر جلو بودیم.

مهربد نوشته: با خوش‌آمد به شما

طرف متعصب خداباوران و دین‌داران هستند، چراکه ما نمی‌توانیم در انجمن‌های خداباوران آزاد سخن بگوییم،
ولی دین‌داران می‌توانند در انجمن‌های ما هر اندازه و درباره تقریبا هر چیزی که دوست دارند بنویسند.

متعصبین بی‌دین زیادی هم البته هستند، ولی شمار آنها همواره کمتر از سوی دیگر است.

===================================
از نظر من تعصب یعنی عدم تلاش برای درک حقیقت (عدم تلاش یعنی باور دارم که عقیده من درست است)
در سئوال من اکثر دوستان بجای اینکه دنبال رد پای تعصب در عقاید خودشون بگردند دیگری را متهم به تعصب بیشتر می کنند.
چنانچه خود را نیز حتی اندکی متعصب می دانید موارد را ذکر کنید والا تکیه بر تعصب طرف مقابل و شدت و ضعف آن نه تنها دردی از شما دوا نمی کند.بلکه نشانه تعصب شما نیز هست.
نمونه ای از موارد تعصب در این سایت:
تا اونجا که من می دونم هیچکس بطور یقین نتونسته خدا ( محرک اول ؛ بینگ بانگ ....... ) که از نشانه هاش وجود خود انسان ( دارای هوش ؛ ادراک و هدف ....) و دیگر موجودات و ارتباط آنها باهم است رو انکار کنه فقط در ویژگیها (خصوصیات و نوع هدف و مقصود) بحث است. ولی دراینجا تقریبا در نظرات اکثر دوستان وجود محرک اول و هوشمندی و هدفدار بودن آن نفی میشه یا حداقل نشون داده می شه یادمه حدود 10 سال پیش فردی بنام مستعار ابوجهل ( استاد فیزیک) مانند شما بحث هایی را راه انداخت و بعداز چندین ماه تازه اعتراف کرد که بله رازی هم درعالم وجود داره (محرک اول)
تبعیض در حمله به دین به ترتیب اولویت ذکر می کنم:

1. اسلام ( به شدت مخالفت میشه)
   
2. مسیحیت ( کمتر مخالفت میشه)
   
3. یهودیت (تقریبا بی تفاوتند یادمه یک دعوایی بین یک اسلام خواه و یک یهودی اتفاق افتاد که تقریبا دخالتی نشد)
   
4. زرتشت ( البته دراین مورد شدت تعصب آنقدر زیاد است که یادمه دراین سایت یک نفر حمله کرد وحتی یک حامی هم نداشت)
   

در پایان لینک هایی که اجازه صحبت به شما در انجمن های آنان (اینترنتی) داده نشده را ذکر بفرمایید





























از نظر من تعصب یعنی عدم تلاش برای درک حقیقت (عدم تلاش یعنی باور دارم که عقیده من درست است)
در سئوال من اکثر دوستان بجای اینکه دنبال رد پای تعصب در عقاید خودشون بگردند دیگری را متهم به تعصب بیشتر می کنند.
چنانچه خود را نیز حتی اندکی متعصب می دانید موارد را ذکر کنید والا تکیه بر تعصب طرف مقابل و شدت و ضعف آن نه تنها دردی از شما دوا نمی کند.بلکه نشانه تعصب شما نیز هست.
نمونه ای از موارد تعصب در این سایت:
تا اونجا که من می دونم هیچکس بطور یقین نتونسته خدا ( محرک اول ؛ بینگ بانگ ....... ) که از نشانه هاش وجود خود انسان ( دارای هوش ؛ ادراک و هدف ....) و دیگر موجودات و ارتباط آنها باهم است رو انکار کنه فقط در ویژگیها (خصوصیات و نوع هدف و مقصود) بحث است. ولی دراینجا تقریبا در نظرات اکثر دوستان وجود محرک اول و هوشمندی و هدفدار بودن آن نفی میشه یا حداقل نشون داده می شه یادمه حدود 10 سال پیش فردی بنام مستعار ابوجهل ( استاد فیزیک) مانند شما بحث هایی را راه انداخت و بعداز چندین ماه تازه اعتراف کرد که بله رازی هم درعالم وجود داره (محرک اول)
تبعیض در حمله به دین به ترتیب اولویت ذکر می کنم:

1. اسلام ( به شدت مخالفت میشه)
   
2. مسیحیت ( کمتر مخالفت میشه)
   
3. یهودیت (تقریبا بی تفاوتند یادمه یک دعوایی بین یک اسلام خواه و یک یهودی اتفاق افتاد که تقریبا دخالتی نشد)
   
4. زرتشت ( البته دراین مورد شدت تعصب آنقدر زیاد است که یادمه دراین سایت یک نفر حمله کرد وحتی یک حامی هم نداشت)
   

در پایان لینک هایی که اجازه صحبت به شما در انجمن های آنان (اینترنتی) داده نشده را ذکر بفرمایید