نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کافه دومگو

Rationalist نوشته: @Dariush البته که همه ی کتاب های شوپنهاورِ مایوس را می خواهم!
آیا ترجمه فارسی آنها را نامناسب می دانید؟! و لازم است دوباره ترجمه انگلیسی آنها را مطالعه کنم؟
من به عنوان یک موجود پَست بیولوژیکی، در جنگی درونی در خویشتن خویش، می خواهم از شما فلسفه بیاموزم!
پس اگر مایل هستید، و می دانید که چیزی می دانید؛ به پست های من در جستار هایم پاسخ دهید!
موفق باشید!
درود؛
نخست آنکه شوپنهاور همه جا اکیدا توصیه می‌کند که کتاب‌های فلسفی را تا آنجا که می‌شود به همان زبانِ اصلی‌شان بخوانید. کلامِ شوپنهاور بسیار درخشان و ظریف است و این بیمی که او از بابتِ زائل شدنِ ظرافت‌های کلامی و مهم‌تر از آن شفافیتِ معناییِ اثر خویش داشت، بی‌جهت نیست و کاملا قابلِ درک است. او همه‌ی عمر، هنر و نبوغ خویش را برای کتابِ «جهان چون خواست و بازنمود» سرمایه‌گزاری کرد و تماما به او حق می‌دهم که از سرسری خواندن و کژ فهمیدنِ اثرِش در آینده عصبانی شود. از آنجا که شهامتِ بالایی در بیان اندیشه‌هایش داشت (اندیشه‌هایی که عمیقا در تضاد با جریان‌های نوی فلسفی در عصر او بود از جمله فلسفه‌ی هگل) و از آنجا که او سخنِ نداشته‌ی خویش را پشت عبارت‌پردازی‌های بی‌مغز پنهان نمی‌کند و هر آنچه که دارد را به روشنی و در نهایت شفافیت بیان می‌کند، قدری دشوار است که بتوان کسی را که فلسفه‌ی او را به آنچه که نیست تفسیر کرده توجیه کرد. اما به هر جهت کمتر کسی در ایران زبانِ آلمانی می‌داند و به ناچار باید با ترجمه‌های آن سر کرد. من توصیه میکنم تا آنجا که می‌توانید ترجمه‌ی انگلیسیِ این کتاب را بخوانید اما چون خواندنِ چنین کتابهایی نیاز به توانایی‌های بالا برای درک زبان انگلیسی دارند، ممکن است خواندن‌اش تبدیل به یک کابوس شود (چنانکه برای من تقریبا چنین شد!)؛ وفور استعاره‌ها، دشواری‌های کلامی، واژگانِ نامانوس و غریب و ضرب‌المثل‌ها که در زبان طنزآلودِ شوپنهاور فراوان یافت می‌شود، همگی باعث می‌شوند که شما به راحتی نتوانید این کتاب را به سادگی بخوانید. بنابراین در کنارِ آن، ترجمه‌ی فارسی آن را تهیه کنید. من ترجمه‌ی فارسیِ این کتاب را دیده‌ام که کار رضا ولی‌یاری‌ست؛ ترجمه‌ی خوب و بادقتی بود. اما ترجمه‌ای از روی ترجمه‌ی انگلیسی بود که خب همین خودش گویاست که چه خسران‌هایی احتمالا بر کتاب وارد آمده است.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

Dariush نوشته: کتابِ «جهان چون خواست و بازنمود»
Die Welt als Wille und Vorstellung
http://www.schopenhauer-web.org/textos/MVR.pdf

خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
پاسخ

مزدك بامداد نوشته: Die Welt als Wille und Vorstellung
http://www.schopenhauer-web.org/textos/MVR.pdf
این کتاب چند ترجمه به زبانِ انگلیسی دارد که بهترینِ آنها ترجمه‌ی Payne است. اگر کسی این کتاب را خواست و آن را در اینترنت نیافت، بگوید تا برایش آپلود کنم.

کسشر هم تعاونی؟!
پاسخ

براستی برای من گیراست انگلیسی‌ها این اندازه باهوش هستند. در دنباله‌یِ این پیک روبرو باید بگویم همین David Cameron پیشتر نیز مرا در هم‌اندیشی‌ای که با «نسیم طالب» داشت شِکیبانده بود: گفتگو پیرامون فمینیسم - برگ 48

نیمی از جهان هنوز نمیدانستند نسیم طالب کیست, در آمریکا هنوز به ریش او میخندیدند, ولی در اینورْ نُخست وزیر UK درباره‌یِ
«پادشکنندگی» و اینکه چگونه انگاره‌هایِ طالب را میتوان و میباید در همبود و زیرساختارهایِ آن پی‌ریخت, اینچنین هوشمندانه گفتگو میکرد!


YouTube - David Cameron in conversation with Nassim Taleb


پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

sonixax نوشته: به جز رمان و داستان و این مدل دری وری جات چه کتابهایی را میپسندید ؟

؟!
توضیح بدهید.

پی‌نوشت: بازهم دنبال تالاری می‌گشتم که آن را از ناکجا یافتم! (فلسفه و منطق)

Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
پاسخ

Alice نوشته: ؟!
توضیح بدهید.

چیو ؟

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

sonixax نوشته: چیو ؟

در گفتاورد که درشت کردم!
اینکه چرا رمان و داستان دری‌وریجات است؟!

Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
پاسخ

Alice نوشته: در گفتاورد که درشت کردم!
اینکه چرا رمان و داستان دری‌وریجات است؟!

نظر شخصی منه E00e

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

sonixax نوشته: نظر شخصی منه

به نظر من زمانیکه ادبیات نمایشی یا بطور خاص صنعت "سینما" پا به عرصه نهاد، هم‌زمان ادبیات داستانی
و شاید نثر ادبی منقرض شد. سینما که بر اساس سناریو طراحی می‌شود، نسخه‌ی متکامل و پیشرفته‌ی
داستان و ناول و یکی از انواع ادبی است. به زعم من "موسیقی مدرن" هم شعر سنتی را از میان برد!
موسیقی چنان کاخ بلندی بر ویرا‌نه‌های شعر سنتی برپا کرد که جای هیچ مجالی نگذاشت، برای همین امروز
مردم ما چیزکی از شعرای قدیم و جدید که نامی برای ایران و ایرانی به ارمغان آوردند نمی‌دانند، به جای آن
مغز خود را پر از شاهین نجفی و حسین تتلو امثالهم کرده اند.

Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
پاسخ

iranbanoo نوشته: اینجاست که به یقین میرسم تفکر غرب چه قدر فردیت رو ارزشمند تر از اجتماع میدونه و این قابل ستایشه....

من همیشه تصوری خلاف این رو داشتم! که تفکر غرب اجتماع رو ارزشمندتر از فردیت میدونه و این قابل ستایشه..!
حتی مطلبی هم نوشتم. شاید مثالی خوب برای این نوع تفکرات غرب باشه.

مستند - خاطره - نوستالوژی - تفاوت فرهنگها

نظر دوستان چیه؟ جوامع متمدن فردیت رو ارزشمند میدونن یا اجتماع؟

فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!


پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان