با درود، بعد از گذشت چند سال از بی‌اعتقادیم یکسری دغدغه‌های فکری دارم که گفتم با شما در میون بزارم.
خب من اوایل که ازدواج کردم مسلمان در پیت بودم و حجاب زن برام جزو اولویت‌ها بود اصلا هیچ فکرشو نمیکردم زمانی میرسه که من بی‌دین و خداناباور میشم، بعد هم به تقلید از سنت پدرانمان گاگولی وار زندگی میکردم و مثل میمون تقلید میکردم.
همین خوردن مشروب رو هم چند وقت پیش بهاش در میون گذاشتم بعد از فهمیدن موضوع کلی بهم بد و بیراه گفت و حرف از طلاق زد و گریه میکرد، من که از خنده ترکیدم گفتم برای این موضوع بی‌ارزش گریه میکنی؟ اگر ضرر داشته باشه یا بقول تو حروم باشه گناهش گردن من به کسی ربطی نداره. هیچی نمیشه نترس. تازه باید از من ممنون باشی که من انقدر با تو صداقت دارم و اومدم بهات در میون بزارم میتونستم در خفا بخورم و اصلا هم چیزی بهت نگم! تا اینکه آروم آروم براش جا افتاد و یک مسئله پیش پا افتاده شد.
دوتا بچه کوچیک هم به لطف سنت محمد هم زدم که الان خیلی پشیمونم هم از وضعیت بد فرهنگی و هم اینکه تو دست و پان :e416::e416::e416: هر چند که من براشون کم نزاشتم و هیچوقت همچین حسی رو بهشون منتقل نکردم و به زنم گفتم تربیت اینها به عهده من اصلا حرفی از اسلام و دین بهشون نزن نمیخوام مثل ما دین رو به ارث ببرن خودشون بزرگ میشن و انتخاب میکنند
و اما مشکل من حجاب زنم هستش این یکی حل بشه فکر کنم دیگه مشکل خاصی نداشته باشم.
من دوست ندارم زنم با حجاب باشه دوست دارم لباسای خوش تیپ بپوشه موهاشو بریزه بیرون و آرایش بکنه، تیپ های ناز بزنه که هر کی زن منو ببینه بهم افتخار کنه و مایه خجالتم نباشه.
دیگه همون مسلمونای درحد اسم و مدعی هم حداقل موهاشون رو میریزن بیرون اما زن من با حجاب و چادر :e407:
پیشنهاد بدین باید چیکار کرد؟ فکر کنم اینم راه حل داشته باشه، اما هر چی فکرشو میکنم سخته من دارم توی یک خانواده مذهبی متعصب زندگی میکنم که اگر زنم رو با این وضع ببینن مشکلات من دو چندان میشه هر چند که من کاری به حرفای دیگران ندارم. اما با این حال!

دوستم بارها بهم گفته تو با همچین طرز تفکری و درآمدت و وضع مناسب مالی که هیچی تو زندگیت کم نداری هر زنی رو میتونی بگیری با این حرفا بیشتر عصبی میشم! :e416:
آخه من از لحاظ ماشین مسکن هیچی کم ندارم و از لحاظ خورد و خوراک، لباس حتی مشروب از مرغوبت‌ترین و لوکس‌ترین اجناس تهیه و استفاده میکنم حیف نیست از زندگیم لذت نبرم؟

Timsar نوشته: پیشنهاد بدین باید چیکار کرد؟ فکر کنم اینم راه حل داشته باشه، اما هر چی فکرشو میکنم سخته

یه مقدار که بزرگتر شدی مشکل حل می شه

صبر کن سنت از چهل سال بگذره کم کم می فهمی چه بلایی سر خودت و زندگیت آوردی.

به شناسه خداوند مهرگستر خیلی مهربان
".. ﻭَﺇِﻥِ ﺍﻣْﺮَﺃَﺓٌ ﺧَﺎﻓَﺖْ ﻣِﻦ ﺑَﻌْﻠِﻬَﺎ ﻧُﺸُﻮﺯﺍً ﺃَﻭْ ﺇِﻋْﺮَﺍﺿﺎً ﻓَﻼَ ﺟُﻨَﺎْﺡَ ﻋَﻠَﻴْﻬِﻤَﺎ ﺃَﻥ ﻳُﺼْﻠِﺤَﺎ ﺑَﻴْﻨَﻬُﻤَﺎ ﺻُﻠْﺤﺎً ﻭَﺍﻟﺼُّﻠْﺢُ ﺧَﻴْﺮٌ ﻭَﺃُﺣْﻀِﺮَﺕِ ﺍﻷَﻧﻔُﺲُ ﺍﻟﺸُّﺢَّ ﻭَﺇِﻥ ﺗُﺤْﺴِﻨُﻮﺍْ ﻭَﺗَﺘَّﻘُﻮﺍْ ﻓَﺈِﻥَّ ﺍﻟﻠّﻪَ ﻛَﺎﻥَ ﺑِﻤَﺎ ﺗَﻌْﻤَﻠُﻮﻥَ ﺧَﺒِﻴﺮﺍً 128 ﻭَﻟَﻦ ﺗَﺴْﺘَﻄِﻴﻌُﻮﺍْ ﺃَﻥ ﺗَﻌْﺪِﻟُﻮﺍْ ﺑَﻴْﻦَ ﺍﻟﻨِّﺴَﺎﺀ ﻭَﻟَﻮْ ﺣَﺮَﺻْﺘُﻢْ ﻓَﻼَ ﺗَﻤِﻴﻠُﻮﺍْ ﻛُﻞَّ ﺍﻟْﻤَﻴْﻞِ ﻓَﺘَﺬَﺭُﻭﻫَﺎ ﻛَﺎﻟْﻤُﻌَﻠَّﻘَﺔِ ﻭَﺇِﻥ ﺗُﺼْﻠِﺤُﻮﺍْ ﻭَﺗَﺘَّﻘُﻮﺍْ ﻓَﺈِﻥَّ ﺍﻟﻠّﻪَ ﻛَﺎﻥَ ﻏَﻔُﻮﺭﺍً ﺭَّﺣِﻴﻤﺎً 129 ﻭَﺇِﻥ ﻳَﺘَﻔَﺮَّﻗَﺎ ﻳُﻐْﻦِ ﺍﻟﻠّﻪُ ﻛُﻼًّ ﻣِّﻦ ﺳَﻌَﺘِﻪِ ﻭَﻛَﺎﻥَ ﺍﻟﻠّﻪُ ﻭَﺍﺳِﻌﺎً ﺣَﻜِﻴﻤﺎً.. 130 "
" ..هم اگر زنی ترسید از شویش برآمدن تندی یا فراخ رَوی باز نیست بالی بَرِشان که میسازند میانشان سازشیُ سازش بِهیُ فراهم آمده تنها تنگنا هم اگر نیکو میکنیدُ بیم میدارید باز اگرِ خداوند به چه کار میکنید آگاهی 128 هم نبوده میخواهید چند فرمان بَرید برابری رفتار میکنید میانِ خانمها هم تا یا آز داشتید باز نه میکشانید همه کششُ باز رها میسازیدش جورِ آویزان گشته ای هم اگر میسازیدُ بیم دار میشوید باز اگرِ خداوند بود خیلی درست سازی مهرآوری 129 هم اگر چند فراز میشوند بهرمند میسازد خداوند هریکی از گشایشش هم بود خداوند گشاینده ای دانایی 130 .."
ببینید هم اکنون این آقا برآمده تندی رفتار با زنش هم دوری کردن باهاش شاید در پیش گرفته اینچنین زمانها خداوند گفته یکی بایستی میان این دو سازش برپا سازد یک داور فرمانرانی از خانواده آقا هم دیگری داور فرمانرانی از خانواده خانم که آقا هم خانم دچار تنگ نگری هستند هم اگر سازش رخ داد پاس خداوند که بی هزینه رخ داد، هم اگر نشده سازشی برپا بایستی روند جاهای هم اندیشی مشاوره تا فهمیده شود ریشهء این ناسازگاری کجاست اگر دو سمت خواهان سازشند چه بهتر وگرنه جدا میشوند که جدایی هم رخ داد باز خداوند هر کدامُ بهرمند میکند از بیشتری اش،خداوندا کسی باورمندُ زیر دست ناباور به خودت میانداز هم ما باورمندها را خانواده ای آرامشساز گذار هم برپاساز پیوست نماز

Timsar نوشته: با درود، بعد از گذشت چند سال از بی‌اعتقادیم یکسری دغدغه‌های فکری دارم که گفتم با شما در میون بزارم.
خب من اوایل که ازدواج کردم مسلمان در پیت بودم و حجاب زن برام جزو اولویت‌ها بود اصلا هیچ فکرشو نمیکردم زمانی میرسه که من بی‌دین و خداناباور میشم، بعد هم به تقلید از سنت پدرانمان گاگولی وار زندگی میکردم و مثل میمون تقلید میکردم.
همین خوردن مشروب رو هم چند وقت پیش بهاش در میون گذاشتم بعد از فهمیدن موضوع کلی بهم بد و بیراه گفت و حرف از طلاق زد و گریه میکرد، من که از خنده ترکیدم گفتم برای این موضوع بی‌ارزش گریه میکنی؟ اگر ضرر داشته باشه یا بقول تو حروم باشه گناهش گردن من به کسی ربطی نداره. هیچی نمیشه نترس. تازه باید از من ممنون باشی که من انقدر با تو صداقت دارم و اومدم بهات در میون بزارم میتونستم در خفا بخورم و اصلا هم چیزی بهت نگم! تا اینکه آروم آروم براش جا افتاد و یک مسئله پیش پا افتاده شد.
دوتا بچه کوچیک هم به لطف سنت محمد هم زدم که الان خیلی پشیمونم هم از وضعیت بد فرهنگی و هم اینکه تو دست و پان :e416::e416::e416: هر چند که من براشون کم نزاشتم و هیچوقت همچین حسی رو بهشون منتقل نکردم و به زنم گفتم تربیت اینها به عهده من اصلا حرفی از اسلام و دین بهشون نزن نمیخوام مثل ما دین رو به ارث ببرن خودشون بزرگ میشن و انتخاب میکنند
و اما مشکل من حجاب زنم هستش این یکی حل بشه فکر کنم دیگه مشکل خاصی نداشته باشم.
من دوست ندارم زنم با حجاب باشه دوست دارم لباسای خوش تیپ بپوشه موهاشو بریزه بیرون و آرایش بکنه، تیپ های ناز بزنه که هر کی زن منو ببینه بهم افتخار کنه و مایه خجالتم نباشه.
دیگه همون مسلمونای درحد اسم و مدعی هم حداقل موهاشون رو میریزن بیرون اما زن من با حجاب و چادر :e407:
پیشنهاد بدین باید چیکار کرد؟ فکر کنم اینم راه حل داشته باشه، اما هر چی فکرشو میکنم سخته من دارم توی یک خانواده مذهبی متعصب زندگی میکنم که اگر زنم رو با این وضع ببینن مشکلات من دو چندان میشه هر چند که من کاری به حرفای دیگران ندارم. اما با این حال!

دوست گرامی براساس اونچه شما اینجا مطرح کردید باید عرض کنم که شما حالا خیلی جای مطالعه و فکر دارید و باید خیلی بیشتر از اینها ساختار فکریتان تغییر کند. اگر دنبال راهنمایی میگردید راهنمایی بنده به شما این هست که فعلا به جای اینکه از بی دین و بی خدا شدن، مشروب خوری و بی حجاب کردن همسر گرامیتان را یاد بگیرید برای مثال به دنبال مطالعه در زمینه اخلاق بروید یا ساختارهای اجتماعی و رفتاری را یاد بگیرید. از نظر علمی عرض میکنم. بی حجاب کردن همسرتان نه نشانه ی فرهنگ بالا است نه نشانه ی شیک بودن است و نه هیچ چیز دیگری. صرفا نشان دهنده ی بسته بودن فکر شماست. شما دین را کنار گذاشته اید و حالا از چاله به چاه افتاده اید. این متاسفانه مشکلی است که برای افرادی که ساختارهای اخلاقی آنها را دین مشخص می کند بعد از بی دینی و بی خدایی به وجود می آید.

Timsar نوشته: دوستم بارها بهم گفته تو با همچین طرز تفکری و درآمدت و وضع مناسب مالی که هیچی تو زندگیت کم نداری هر زنی رو میتونی بگیری با این حرفا بیشتر عصبی میشم! :e416:
آخه من از لحاظ ماشین مسکن هیچی کم ندارم و از لحاظ خورد و خوراک، لباس حتی مشروب از مرغوبت‌ترین و لوکس‌ترین اجناس تهیه و استفاده میکنم حیف نیست از زندگیم لذت نبرم؟

جدا برای این تصمیم گیری ها هنوز خیلی خیلی زود است. جدا عرض میکنم.


بیخیال شوید!!

این waffen راست میگه والا. آخه این چه سوال تخمیه که ذهن تو رو درگیر خودش کرده؟ بیا زنت رو بده به من همچین دگرگونش میکنم برات که حجاب هیچی اصن کل روز لخت بچرخه و برقصه برات. در ضمن اگر خونوادت زیادی گیرن، پا شو نقل مکان کن بیا نزدیک ما خونه بگیر که هم من هم تو و هم از همه مهمتر خانومت راحت باشیم. والا به خدا با این نوناشون

Timsar نوشته: دوستم بارها بهم گفته تو با همچین طرز تفکری و درآمدت و وضع مناسب مالی که هیچی تو زندگیت کم نداری هر زنی رو میتونی بگیری با این حرفا بیشتر عصبی میشم! :e416:
آخه من از لحاظ ماشین مسکن هیچی کم ندارم و از لحاظ خورد و خوراک، لباس حتی مشروب از مرغوبت‌ترین و لوکس‌ترین اجناس تهیه و استفاده میکنم حیف نیست از زندگیم لذت نبرم؟

با این شیوه‌یِ نگرش هرگز از زندگی لذّت نخواهید برد ...

نقل قول:دوست گرامی براساس اونچه شما اینجا مطرح کردید باید عرض کنم که شما حالا خیلی جای مطالعه و فکر دارید و باید خیلی بیشتر از اینها ساختار فکریتان تغییر کند.

پس اینجا با مشتی پرفسور و دانشمند سرکار داشتیم و خود نمیدانستیم :e057::e140:

Waffen نوشته: اگر دنبال راهنمایی میگردید راهنمایی بنده به شما این هست که فعلا به جای اینکه از بی دین و بی خدا شدن، مشروب خوری و بی حجاب کردن همسر گرامیتان را یاد بگیرید برای مثال به دنبال مطالعه در زمینه اخلاق بروید یا ساختارهای اجتماعی و رفتاری را یاد بگیرید. از نظر علمی عرض میکنم. بی حجاب کردن همسرتان نه نشانه ی فرهنگ بالا است نه نشانه ی شیک بودن است و نه هیچ چیز دیگری. صرفا نشان دهنده ی بسته بودن فکر شماست. شما دین را کنار گذاشته اید و حالا از چاله به چاه افتاده اید. این متاسفانه مشکلی است که برای افرادی که ساختارهای اخلاقی آنها را دین مشخص می کند بعد از بی دینی و بی خدایی به وجود می آید.

غیب هم میگویی شما اصلا دلیل بی‌دینی و بی‌خدایی من را میدانی که آمدی اینجا برای من مهمل بافی میکنی؟
اوه اوه شما باهوش هم تشریف داری نکنه خدا هستی که انقدر قاطعانه سخن میگویی؟
نمیدانستم کنار گذاشتن دین از چاله به چاه افتادن است!
مطمئنی خودت نیاز به مطالعه در مورد ادیان و اخلاقیات نداری؟

Rustin نوشته: این waffen راست میگه والا. آخه این چه سوال تخمیه که ذهن تو رو درگیر خودش کرده؟ بیا زنت رو بده به من همچین دگرگونش میکنم برات که حجاب هیچی اصن کل روز لخت بچرخه و برقصه برات. در ضمن اگر خونوادت زیادی گیرن، پا شو نقل مکان کن بیا نزدیک ما خونه بگیر که هم من هم تو و هم از همه مهمتر خانومت راحت باشیم. والا به خدا با این نوناشون

البته حرفام کمی اغراق آمیز بود همچین مسئله پیچیده‌ای نیست که بخواد ذهن منو درگیر کنه ولی گفتم بیام عنوان کنم بینم نظر همفکرای خودم چیه!
ولی مثل اینکه کم‌کم به غلط کردن افتادم با نظرات بعضی از کاربران داعشی دفترچه!
اولا اینکه از بی‌شعوری و بی‌فرهنگی شما هست زنی که حجاب نداشته باشد به دید هرزه و بدکاره به او مینگرید
لابد همان لحظه که این پست را مینوشتید خواهر و مادرتان با چادر و عبا زیر آخوندهای محله‌تان خواب بودن!
پیشنهاد میکنم بمب انتحاریت را در مسجد محله خودتان منفجر کن و بعد بیا اینجا شر ور بگو!