08-25-2013, 03:31 PM
Dariush نوشته: میبینیم که مردی که در کودکی رفتارِ خشونتآمیز را از خانواده میآموزد، مردی که خود قربانی رفتارِ تحقیرآمیز میشود و با آن بزرگ میشود، مردی که در اسارتِ سنتهای ضدانسانیِ جامعه پرورانده میشود، مردی که در گرسنگیِ جنسی کنشِ ناهنجار به او آموخته میشود، مردی که به او گفته میشود برای مرد شدن باید درندگی بیاموزد، وقتی همین مرد واردِ جامعه میشود و ناهنجاریهایی که از محیطِ پرورشِ خود آموخته و اکنون برایش هنجار و راهِ طبیعیِ تعاملِ انسانی شده را به کار میبرد، میشود نمودی از جامعهی مردسالارِ زنستیز که از آن باید برای سرزنشِ جامعهی مردان بهرهبرداری کرد. یعنی تئوریِ مردسالاری در واقع محوریتِ بحث را از آسیب شناسیِ ناهنجاریهای اجتماعی و فردی به آسیبشناسیِ مردان میگرداند که در آن خشونت تبدیل به خشونتِ مردان علیه زنان میشود، تجاوز به تجاوزِ مردان علیه زنان تبدیل میشود و ... و اینطور میشود که کسی از خود نمیپرسد که چه شده که پسرِ دبیرستانی در خیابان به آن دختر متلک میگوید، تنها چیزی گفته میشود این است که پسرانِ ایرانی هنوز فرهنگِ احترام به زنان را نیاموختهاند و دچار شئیانگاری زنان هستند و در واقع این همان رَجِ دومینویی را به سقوط وامی دارد که در آن مردان هرچه بیشتر تحقیر، دیونمایی و سرزنش خواهند شد، بدونِ اینکه یک لحظه کسی با خود به این همه شک کند و بیاندیشد که شاید ورای اینها حقیقت به شکلی دیگر باشد.
این حرف های شما نوحه خوانی نیست؟ از نظر من نیست بلکه حقیقتی تلخ است. اما اگر یک زن در مورد مصیبت های خودش یک پست بزند و همینجور سخن بگوید به او انگ نوحه خوانی نمیزنید؟! آیا غیر از این است که به حقیقت نهفته در سخنانش توجه نمیکنید و شروع میکنید به زدن انگ فمینیست بودن به او و مسخره اش میکنید؟! بیخیال حالا چون مردها در محیطی سخت و خشن بزرگ شده اند زن ها باید بیخیال حق اعتراضشون بشند؟! مگر همه مردها در محیطی سخت و خشن بزرگ میشوند؟! مگر بزرگ شدن در محیط سخت و خشن پاکستان میشود دلیل برای پیوستن به طالبان و کشتن مردم بیگناه؟! بگذریم ورای همه این ها چه حقیقتی نهفته است؟!
Dariush نوشته: اما این شعار به کارهای دیگری هم میآید. چطور؟ توضیح میدهم. وقتی قرار باشد همه چیز به نفع مردان در جامعه نشان داده شود. اگر مرد وظیفه دارد که کار کند و خرجِ خانه را در بیاورد و سر برج هم پولاش را زناش برایش خرج کند، اما خب این مرد است که برای پسر اسم انتخاب میکند، پس پدرسالاریِ برقرار را میبینید؟ اگر مرد هزار هزار میرود در میدانِ جنگ تکه تکه میشود، خب از آنسو مردان میتوانند رئیسِ جمهور شوند و زنان نمیتوانند (راستی آمارِ تعدادِ روسای جمهورِ ایران پس از انقلاب {35 سال}چندتاست؟4 تا یا 5 تا؟) تازه، اسمِ میدانها و خیابانهای شهر به نامِ آنها میشود، پس می بینید مردسالاری را؟ اگر مردان فوج فوج در زندانها و اسارتخانهها و اردوگاههای کار اجباری میپوسند، اما خب مردِ خانه به زناش توصیه میکند مانتویی بپوشد که خیلی کوتاه نباشد و ساعتِ دهِ شب برای در خیابان گشت زدن خطر دارد، پس میبینید مزیتِ مردی را؟ اگر مرد در ایران دو سال از بهترین سالهای عمر را به بدترین شکل ممکن میگذارند، اما در عوض مردان خودشان انتخاب میکند سبیل بگذارد یا نه، پس می بینید مرد بودن چقدر خوب است؟ اگرچه مردان 80 درصد از مشاغل را در ایران در اختیار دارند اما 98 درصد از سوانحِ محلِ کار شاملِ آنها میشود، اما در عوض مردان در محلِ کار میتوانند شلوار بپوشند و دامن نپوشند، پس کیف کنید مردان؛ اوممممم، راستش به قول ِ آندد در یافتنِ سوژههای بیشتر مشکل پیدا کردم، آهان اجازه دهید، اگر چه مردان برای ازدواج باید زیربار مهریه و نفقه و این چیزها بروند که عملا در ایران موجب فاجعه شده، اما 1 دهمِ درصد از مردانِ ایران میتوانند بیش از یک زن داشته باشند، میبینید حرمسرای مردان را در ایران؟
مثال هایی ناموفق در زیر سوال بردن دفاع از حقوق زنان! مثل این میماند که بگوییم هرکس که می گوید اسرائیل حکومتی نژاد پرست و زورگو هست طرفدار حماس و حزب الله هست! اما در مورد اون مثالتان که میگویید مردان خرج زنان را میدهند یاد سخن جناب Ouroboros در تاپیک زن ستیزی عفونی افتادم (که البته این سخن ایشون رو چند جای دیگه هم خوندم هم شنیدم و برای همین به آن واکنش نشان میدهم) که البته در نهایت در پایان سخنشان مدفوع نثار مدافعین حقوق زنان کردند که البته هرگز این توهین نیست ولی خب اگه یک نفر بیاد مدفوع نثار بی دین ها و بیخدا ها بکنه میشه توهین! مثل جناب Russel که همانند شما سرسختانه از مردان دفاع میکند اما وقتی بنده از زنان دفاع میکنم به بنده بگونه ای تحقیر آمیز میگویند فمینیست انگار که قاتلم! به هر حال در همان تاپیک هم که جناب Ouroboros فرمودند مردان کار میکنند گفتند که زنان هم خیال میکنند ظرف شستن و رخت شستن و غذا درست کردنشان مثل مسافر کشی در خیابان های تهران میماند اما این را نمیگویند که در 30 درصد جمعیت روستا نشین کشور زنان معمولا همپای مردان کار میکنند و در شهر ها هم در بسیاری موارد این خود مرد هست که مخالف کار کردن زنش هست. ایشان بگونه ای سخن میگویند که زن میتواند کار کند اما با پر رویی نشسته در خانه و کار نمیکند یا کار میکند ولی میگوید پولی که درمیاورد مال خودش هست. بله بسیاری از زنان اینگونه هستند که از نظر من این طرز رفتارشان غلط هست اما بسط دادن این مسئله به کل زنان ایران و محکوم کردن همگی آنها و توهین به آنان کار پسندیده ای نیست مگر از نقطه نظر کسانی که با رفتارهای زن ستیزانه شان ژست میگیرند و با ژستشون حال میکنند. انگار نه انگار که خودشان روزی از شکم یک زن به این دنیا پا گذاشته اند!
Dariush نوشته: در همین جا اگر قصد بر آن باشد که جامعهی ایران را در شکلِ نویناش توصیف کنیم، آن را «جامعهای در حالِ گذار» و پیش به سوی مدرنیسم میبینیم که در آن اگرچه مظاهرِ تحجر هنوز قدری به چشم میخورند، اما تمامِ اینها هرگز موجبِ گرسنگیِ جنسی نمیشوند و مردان براحتی میتوانند نیازهای جنسیِ خود را برآورده کنند، اما وقتی قرار باشد که همین جامعهی در حالِ گذار پیشفرض گرفته شود، نوحهسرایانِ فمنیست، جامعه را هنوز در حدِ روستایی 1000 نفره کوچک و متحجر می بینند که مردانِ سیبیلویِ روستا، غروبها در قهوهخانه جمع میشوند و همزمان که با سیگار و قلیان و چایی ِ پررنگ مشغولند، با برقی در چشمانِ هیز و تشنهشان از زنانِ مطلقه یا بیوهی محل آمارگیری میکنند و پیرامونِ سایزِ پستانبندشان سخن میگویند و همانطور که آلتِ نیمه برخاستهی خود را میخارانند، دندانهای زرد و جرمگرفتهی خود را با قهقههای بلند به هم نشان میدهند! در حالیکه اساسا امروز دیگر در شهرهای کوچک و کم جمعیت هم زندگی آنقدر پیچیده شده که کسی در بندِ همسایههایش نیست و سرش در کارِ خودش است و نه فقط برای یک زنِ بیوه یا مطلقه، بلکه هتا برای دخترانِ جوان هم تنها کافیست یک حلقهی دروغین به دست انداخته شود تا تقریبا از 90 درصد از «آزارهای خیابانی توسطِ اشرارِ شهر» در امان باشند و همهکس آنها را با یک زنِ شوهردار اشتباه بگیرند. در همین توصیف از جامعه میبینید که در مصائبِ یک زنِ مطلقه میتوان مرثیهنامهای نوشت که در آن یزیدیانِ زمانه با دندانهای تیز و آلتهای برآختهی خود همه جا به دنبالاش هستند تا او را بگایند؛ با همین مرثیهنامه، میتوان مراسمِ پرفیض و ربّانیِ شامِ غریبان و سینهزنی را در صحنِ حسینیهی «دفترچه» برگزار کرد. اما تنها قدری تامل نیاز است تا دریافته شود زنِ مطلقه، تنها سرآبیست برای رفعِ تشنگیِ جنسی مردی که حس میکند شریکِ بالقوهای یافته که احتمالا بهایش کمی از دیگران کمتر بوده و به بهای حقیقی نزدیکتر است.
شما توانایی بالایی در داستان سرایی دارید و رمان نویس موفقی میشوید اما استدلال هایتان متاسفانه پوک هستند! بنده نگفتم که وضعیت زنان مطلقه الان مثل 100 سال پیش است بلکه گفتم این جامعه در حال گذار بیشتر سنتی هست تا مدرن. 30 درصد جمعیت کشور روستا نشین هستند و با تمام احترامی که برای همه شان قائل هستم به موقعش با فهمیدن مطلقه شدن فلان زن دست کمی از همان عباراتی که بکار بردید ندارند. در شهر ها هم اکثر جمعیت شهرها در شهرستان ها هستند نه شهرهای بزرگ. پیشنهاد میکنم فیلم شهر زیبا رو ببینید تا مشکلات یک زن مطلقه رو بفهمید که چیست. فیلم هم مال 10 سال پیشه نه 100 سال پیش کاگردان و نویسندش هم اصغر فرهادی هست پس فیلم درپیتی نیست. وضعیت اون شهرستان و باقی شهرستان ها تا الان از نقطه نظر فرهنگی هم فرق خاصی نکرده. بعد یک زن مطلقه کار نمیخواهد؟! خانه نمیخواهد؟! در این جامعه او در پیدا کردن کار و اجاره کردن خانه به مشکل برنمیخورد؟! در مورد اون قسمت قرمز رنگ هم خیلی ممنون که به ما بهای حقیقی یک زن را فهماندید! اگر خواهرتان هم مطلقه بود و ملت به شکل عورت به او نگاه میکردند هم همین را میگفتید؟!
Dariush نوشته: سرآبی که خیلی زود سرآب بودناش نمایان میشود و مردِ شرورِ داستان با سیلیِ زنی دست به خایه باز میگردد که اکنون اقساطِ مهریه او را بیش از پیش مستقل ساخته و همچنین مُهرِ طلاقِ درونِ شناسنامهاش او را بیش از همیشه بیپروا و افسارگسیخته ساخته که اکنون مردان در نگاهش فاصلهای اندک با یک اسباببازی دارند... بازهم دوستانِ فمنیست اینجا به وجودِ این قانون معترض نیستند، بلکه از نظر آنها همین که عدهای از مردان میتوانند با وکیل گرفتن و بازیهای اینچنینی از این قانونِ نادرست و غیرانسانی و همچنین میلههای زندان یا اقساط ماهانه فرار کنند، کافیست و اهمیتی ندارد آن تعدادِ پرشمارِ مردانی که در این سالها، روزهای عمرشان پشتِ میلههای زندان گذشته یا آنانکه موردِ سواستفاده و کلاهبرداری قرار گرفتهاند تنها بابتِ اینکه سرِ سفرهی عقد نتوانستهاند در برابر معاملهی 1360سکه به یمنِ سالِ تولدِ عروس ، در برابرِ کُسِ ظاهرا باکرهای که آنطرفِ سفرهی عقد چشمک میزند مقاومت کنند.
اگر من اینجوری سخن میگفتم 100 بار محکومم میکردند به مرثیه خوانی اما ظاهرا مرثیه خوانی برای مردان اشکالی ندارد! بنده گفتم مهریه وزنه ای شده در مقابل وزنه اختیارات بی پایان مرد در قانون. من همانقدر که مخالف مهریه هستم مخالف اختیارات بی پایان مرد هم هستم. وقتی رابطه زن و مرد تیره میشود دیگر زبان عزیزم و جانم جواب نمیدهد بلکه زبان قدرت جواب میدهد و وقتی زنی مهریه نداشته باشد با وجود اختیارات بی پایان مرد هیچ کارتی برای بازی دستش نیست و از پیش شکست خورده هست هرچند که با مهریه هم قدرت چانه زنی چندانی ندارد. اما وقتی زن بتواند حق طلاق را در هنگام ازدواج بگیرد آنوقت وزنه اختیارات بی پایان مرد بی وزن میشود و در این حالت بنده مخالف مهریه هستم.
Dariush نوشته: بر همین روال است که مثلا سنگسار، نه حکمی علیه بشریت، که علیه زنان تعریف میشود، چرا که اساسا مهم نیست که مردان هم سنگسار می شوند، مهم زنان هستند که سنگسار میشوند. مهم نیست که 36 درصد از مردان ختنه میشوند و 3.5 درصد از زنان، اما ختنه نه عملی نادرست در موردِ انسانها، که عملی نادرست علیه زنان تصویر میشود... و مواردِ پرشمارِ دیگری که در هر جستاری از تالارِ زنامرد، لیستی از آنها را به راحتی مییابید.
سنگسار مرد و زن هر دو محکوم هست اما سنگسار در چه دینی هست؟ خب اسلام. در سنت که مرد میتواند 3 زن دیگر اختیار کند یا زنش را طلاق بدهد و زن دیگری بگیرد. در شیعه که بجز این اختیارات میتواند بی نهایت زن را صیغه کند. خب اساسا مرد باید احمق باشد که خیانت کند اما زن چطور؟ میتواند شوهرش را طلاق دهد؟ میتواند شوهران دیگری اختیار کند؟ میتواند مرد صیغه کند؟ پس لطفا قیاس مع الفارق نفرمایید. الان هم فقط در ایران و عربستان رسما سنگسار صورت میگیرد که میزانش هم در سال روی هم به اندازه انگشتان یک دست هم نمیرسد و تا حالا هم نشنیدیم که مردی سنگسار شود پس این قبری که دارید براش گریه میکنید توش مرده نیست! ختنه زنان و مردان هر دو محکوم است اما حداقل برای ختنه مردان 4 تا دلیل بهداشتی میاورند اما برای ختنه زنان من تاکنون دلیل بهداشتی نشنیده ام و البته اینکه میزان ضربه ای که زن از ختنه شدن از لحاظ روانی و در میزان لذت جنسی که میبیند بیشتر از مرد هست وگرنه الان همانقدر که کمپین برای مخالفت با ختنه زنان هست 10 برابرش کمپین در مخالفت با ختنه مردان بود.
Dariush نوشته: این دومین وجه از مثلثِ «مردسالاری» بود...
وجوه دیگرتان که همگی خراب شد بی صبرانه منتظر وجه سومتان هستم!