03-23-2016, 02:40 AM
الان دارم به بوی بهشت گوش می دهم (یاد آن جستارهای شاهکار این نابغه ها افتادم الان داری چی گوش می کنی الان داری به چی فکر می کنی!! یعنی واقعا سقراط و افلاطون و شیخ اشراق و ملاصدرا و هایدگر را با این نوشته هایشان گذاشتند کنار!!!!)
خب در جایی که من هستم آلبوم فروشی هایش موسیقی ایرانی آنهم سنتی سخت یافت می شود از اینرو به دنبال دانلود کردنش همیشه هستم
بوی بهشت را در جستجوی گوگل تایپ می کنم و ..وارد وبلاگی می شوم که نام صاحبش نارسیس است پیش خودم می گویم ایرانیان که رسما خودشیفته هستند وای به کسی که نامش هم خودشیفتگی را فریاد بزند! راستی چنین کسی چگونه می تواند به صدای دل انگیز آسمانی استاد ِ مهربانیها دل بسپارد؟!
اندیشه هایم را طبق معمول کنار می گذارم و به واژگان خیره می شوم . .. چه کرده است .. چه راحت با همین واژگان ساده و معمولی ما را مهمان دنیای درونش کرده است ..
نوشته هایش اینقدردلبرانه است که باز اشکها حسود می شوند و راه نگاه را می بندند!!
"استاد شجریان کارهایش برایم شبیه خانه های سنتی است و.."
"علیرضا قربانی صدای عشقولانه اش ........."
"فقط خدا می داند که با آلبوم بوی بهشت سراج کجاها که نرفتم و چه عوالمی را درک نکردم..............."
.......
شرمندگی وجودم را می گیرد نامش نارسیس است ولی بعد از خواندن" تنهاییش" دوست دارم او را "فرشته" بخوانم..
می روم تا برایش کامنتی بگذارم (آنهم من ! که عادت به کامنت گذاشتن ندارد!)
می بینم پیش از من سارای دیگری هم کامنت گذاشته است! نوشته اش را می خوانم نه یکبار بلکه چندین بار! خدایا این واژگان و این طرز نگارش چقدر برایم آشناست و این "بوی بهشت بهانه ایست برای گریستنهای بی بهانه " چقدر برایم آشناست.............بله آن سارا خودم هستم که یکسال پیش در این بلاگ کامنت گذاشت!سارای یکسال ِ پیش را در همین وبلاگ ِ نارسیس پیدا کردم .... سپاس نارسیس بابت وبلاگت که از جنس ِ مهربانی های خودت هست و شرمنده بابت مهربانی یکساله پیشت که در پاسخ کامتنم هر چه واژه ی مهربان بود را برایم نوشتی تا دیگر با "بوی بهشت" گریه نکنم ولی مگر می شود!! بوی بهشت یعنی صدای آسمانی سراج که از میان واژه های مهربانِ تو عبور می کنند و هیج رحمی هم به این دل شکسته نمی کنند!
بوی بهشت یعنی عطر نفسهای گرمت که به واژگان ساده و معمولی ما می بخشی و فقط مهربانی بخشش می کنی .........
چقدر به قلب مهربانت و به قلم توانایت و صفای واژگانت ..و چقدر به هستی ات حسودی ام شد!
کاش می شد فرشته هایی نظیر تو را تکثیر کرد کاش می شد با نوشته های مهربان تو مهربانی را تکثیر کرد!!
واقعا مردمان ایران زمین حد وسط ندارند یا فرشته اند یا شیطان!
یا دلبر هستند یا دیو!
یا انسان هستند یا گرگ!
ابالحسن خرقانی مرا به حق او دریاب
خب در جایی که من هستم آلبوم فروشی هایش موسیقی ایرانی آنهم سنتی سخت یافت می شود از اینرو به دنبال دانلود کردنش همیشه هستم
بوی بهشت را در جستجوی گوگل تایپ می کنم و ..وارد وبلاگی می شوم که نام صاحبش نارسیس است پیش خودم می گویم ایرانیان که رسما خودشیفته هستند وای به کسی که نامش هم خودشیفتگی را فریاد بزند! راستی چنین کسی چگونه می تواند به صدای دل انگیز آسمانی استاد ِ مهربانیها دل بسپارد؟!
اندیشه هایم را طبق معمول کنار می گذارم و به واژگان خیره می شوم . .. چه کرده است .. چه راحت با همین واژگان ساده و معمولی ما را مهمان دنیای درونش کرده است ..
نوشته هایش اینقدردلبرانه است که باز اشکها حسود می شوند و راه نگاه را می بندند!!
"استاد شجریان کارهایش برایم شبیه خانه های سنتی است و.."
"علیرضا قربانی صدای عشقولانه اش ........."
"فقط خدا می داند که با آلبوم بوی بهشت سراج کجاها که نرفتم و چه عوالمی را درک نکردم..............."
.......
شرمندگی وجودم را می گیرد نامش نارسیس است ولی بعد از خواندن" تنهاییش" دوست دارم او را "فرشته" بخوانم..
می روم تا برایش کامنتی بگذارم (آنهم من ! که عادت به کامنت گذاشتن ندارد!)
می بینم پیش از من سارای دیگری هم کامنت گذاشته است! نوشته اش را می خوانم نه یکبار بلکه چندین بار! خدایا این واژگان و این طرز نگارش چقدر برایم آشناست و این "بوی بهشت بهانه ایست برای گریستنهای بی بهانه " چقدر برایم آشناست.............بله آن سارا خودم هستم که یکسال پیش در این بلاگ کامنت گذاشت!سارای یکسال ِ پیش را در همین وبلاگ ِ نارسیس پیدا کردم .... سپاس نارسیس بابت وبلاگت که از جنس ِ مهربانی های خودت هست و شرمنده بابت مهربانی یکساله پیشت که در پاسخ کامتنم هر چه واژه ی مهربان بود را برایم نوشتی تا دیگر با "بوی بهشت" گریه نکنم ولی مگر می شود!! بوی بهشت یعنی صدای آسمانی سراج که از میان واژه های مهربانِ تو عبور می کنند و هیج رحمی هم به این دل شکسته نمی کنند!
بوی بهشت یعنی عطر نفسهای گرمت که به واژگان ساده و معمولی ما می بخشی و فقط مهربانی بخشش می کنی .........
چقدر به قلب مهربانت و به قلم توانایت و صفای واژگانت ..و چقدر به هستی ات حسودی ام شد!
کاش می شد فرشته هایی نظیر تو را تکثیر کرد کاش می شد با نوشته های مهربان تو مهربانی را تکثیر کرد!!
واقعا مردمان ایران زمین حد وسط ندارند یا فرشته اند یا شیطان!
یا دلبر هستند یا دیو!
یا انسان هستند یا گرگ!
ابالحسن خرقانی مرا به حق او دریاب