03-30-2013, 12:20 PM
viviyan نوشته: در ستایش ریدنبا عرض پوزش نگارنده چه دل پری داشته اند و چه تلاش و ممارستی برای ریدن:))
آآآورین....
منهم با خواندن این مطلب کلی انرژی گرفتم:))
viviyan نوشته: در ستایش ریدنبا عرض پوزش نگارنده چه دل پری داشته اند و چه تلاش و ممارستی برای ریدن:))
Reactor نوشته: من از اون بالا شروع کردم به خواندن دیگه رسیدم به پایین کم کم حالم بهم خورد.
یک کم چندش تاپیک رو کمتر کنید
نقل قول:شکم نگو، بگو ساعت سوییسی: منظم و وقتشناس، همیشه درست در همین زمان خود را خالی میکرد، کامل و بی هیچ زحمتی، انگار خوشحال بود که از شر رویهها و فضولات کار روزانه خلاص میشود. از زمانی که پنهانیترین تصمیم زندگیاش (تصمیمی آن قدر پنهانی که احتمالا حتا لوکرسیا هم از جزییات آن خبر نداشت) را گرفته و عزمش را جزم کرده بود که در بخشی کوتاه از هر روز سالم و کامل و بیعیبونقص باشد و از زمانی که کمکم این مراسم را ابداع کرده بود، دیگر حتا یک بار هم گرفتار حملههای خفقانآور یبوست یا اسهالهایی که آدم را از زندگی نومید میکنند نشده بود. ...
Nâxodâ نوشته: ادبیات كثیف: از ی ماریو بارگاس یوسا
Reactor نوشته: اگر اینجا دیسلایک داشت حتما استفاده میکردم
Nâxodâ نوشته: ادبیات كثیف: از ی ماریو بارگاس یوساخوب این به نظرم ادبیات کثیفی نبود:)
iranbanoo نوشته: خوب این به نظرم ادبیات کثیفی نبود:)
تنها سوژه ای که برای نگارش در نظر گرفته چندش آور است.
به نظر من ادبیات در امیخته با واژگانی که میان مردم ناهنجار تلقی میشود بسیار جذاب اند و فرد را (البته اگر نگارش قوی ای باشد) تا پایان مطلب نگاه میدارند.نه به خاطر کثیف یا نا هنجار بودنشان بلکه به خاطر متفاوت و بی پرده بودنشان...
من با اینگونه هنجار شکنی ها خصوصا در حوزه ی ادبیات مشکلی ندارم....:))
Nâxodâ نوشته: این ساختارشکنیها براستی برای ادبسار امروز پارسی نیاز اند, روشن نیست چرا زبان گفتاری ما اینخوب هر انچه که ثبت میشود احتمالا با دقت نظر بیشتری بر روی ادبیاتش کار میشود.
اندازه بی در و پیکره ولی به نوشتاری که میرسد ناگهان همه اینچنین مَبادیِ آداب میشوند, خوددرگیری؟
iranbanoo نوشته: خوب هر انچه که ثبت میشود احتمالا با دقت نظر بیشتری بر روی ادبیاتش کار میشود.
و برای اینکه تمامی مخاطبان را پاسخگو باشد سعی میکند متن را از هرگونه واژه ی ناهنجار و کثیف پالایش کند.
گرچه این نوع از ادبیات زیباست اما اینکه قانون شده باشد و حتما نوشتارها باید خیلی به خود سخت بگیرند و کاغذ مقدسی کنند هم حوصله سر بر است....
با اینکه هستند افرادی که جسارت به خرج میدهند و لابه لای نوشتارشان از این نوع ادبیات استفاده میکنند اما قبول کنیم که هنوز این مسائل را بد میدانند و دست کم در ظاهر تقبیحش میکنند...
Nâxodâ نوشته: جدا از بحث ادبیات کثیف و چندشآور, این دوگانگی در نوشتار و گفتار به نگر من نمایانگر پدیدهای بیمارگونه است که از جدایی[1] میان اندیشمند و آدم هام[2] سخن
میگوید, چنانکه اگر کسی خواست چیزی بنویسد باید یک «نگارش ویژه»ای برای خود در پیش بگیرد, گوییکه نوشتن پدیدهای سراسر دگرسان[3] از گفتن است!