6 ساعت قبل
اینجا لازم میدانم چند نکته را در پاسخ به آنارشیها روشن کنم:
۱. آنارشی، صراحتاً از تجزیه ایران حرف زده.
اینکه کسی به خودش اجازه بدهد از تجزیه ایران دم بزند، نشاندهنده اوج بیسوادی، سادهلوحی، و افتادن در دام پروپاگاندای ج.ا است.
شما نه تحلیلگر هستید، نه کنشگر سیاسی، نه حتی یک شهروند دغدغهمند؛ فقط یک بلندگو شدهاید برای پراکندن ناامنی ذهنی و ایدئولوژیهای پوسیده.
امید زیادی به بازگشت عقل برای شما نیست، اما شاید این نوشتهها مثل تکهسنگی باشد که در لحظه آخر به فرق سرتان بخورد و شما را از خواب سنگین بیدار کند.
تفکرتان آنقدر سطحی است که حتی نمیتوانید یک مقایسهی ساده انجام دهید:
خودت اگر بخواهی حیاط خانهات را تقسیم کنی و بخشی از آن را بدهی به خاله، عمه یا همسایهات، باید هزار مرحله قانونی و عملی را پشت سر بگذاری؛ حالا چطور حرف از تقسیم و تجزیه سرزمینی به وسعت ایران میزنی؟! مثلاً آذربایجان بیاید یک خیابان را بردارد، کردها طرف دیگر را، عربها جنوب را، بلوچها شرق را...؟ این اوج بلاهت و سادهانگاری است.
سوریه، عراق، یمن، لبنان — سالهاست که درگیر جنگهای داخلی و نفوذ قدرتهای خارجیاند.
اما هیچکس به خودش اجازه نمیدهد طرح تجزیه آنها را جدی مطرح کند؛ چرا؟ چون حتی در آن کشورها هم مردم نسبت به خاک و تمامیت ارضیشان حس مسئولیت دارند.
در جنگ ۱۲ روزه اخیر، با تمام درگیریهای نظامی و موشکبارانها، هیچکس جرأت نکرد از تجزیه ایران حرف بزند. چون جامعهی بینالمللی، بر خلاف توهمات شما، نمیخواهد یک ابر بحران جدید در قلب خاورمیانه بسازد. اگر بروی به آذربایجان، کردستان عراق، پاکستان یا هر جای دیگر و بگویی "الآن فرصت مناسبی برای تجزیه ایران است"، نهایت واکنشی که میگیری، این است:
"ما را درگیر تو و کشور سرطانزدهات نکن!"
تنها کسانی که این اراجیف را به فضای رسانهای میکشند، مشتی نادان و ناشی مثل خودتان هستند — که اگر خوب به حرفهایتان نگاه کنیم، بیشتر به سود ملاهاست تا علیهشان. همین تجزیههراسیِ ساختگی است که سالهاست باعث شده رژیم بتواند با القای ترس از آشوب پس از سقوط، بر بقا و دوام خودش بیفزاید.
در تمام این ۴۶ سال، هر بار مردم اراده کردند تا رژیم را به مستراح تاریخ بریزند، امثال شما آمدید و با حرفهایی مثل "اگه رژیم بره مردم تو خیابون همدیگه رو میکنند"، یا "کشور تجزیه میشه"، آب به آسیاب ولایت فقیه ریختید.
۱. آنارشی، صراحتاً از تجزیه ایران حرف زده.
اینکه کسی به خودش اجازه بدهد از تجزیه ایران دم بزند، نشاندهنده اوج بیسوادی، سادهلوحی، و افتادن در دام پروپاگاندای ج.ا است.
شما نه تحلیلگر هستید، نه کنشگر سیاسی، نه حتی یک شهروند دغدغهمند؛ فقط یک بلندگو شدهاید برای پراکندن ناامنی ذهنی و ایدئولوژیهای پوسیده.
امید زیادی به بازگشت عقل برای شما نیست، اما شاید این نوشتهها مثل تکهسنگی باشد که در لحظه آخر به فرق سرتان بخورد و شما را از خواب سنگین بیدار کند.
تفکرتان آنقدر سطحی است که حتی نمیتوانید یک مقایسهی ساده انجام دهید:
خودت اگر بخواهی حیاط خانهات را تقسیم کنی و بخشی از آن را بدهی به خاله، عمه یا همسایهات، باید هزار مرحله قانونی و عملی را پشت سر بگذاری؛ حالا چطور حرف از تقسیم و تجزیه سرزمینی به وسعت ایران میزنی؟! مثلاً آذربایجان بیاید یک خیابان را بردارد، کردها طرف دیگر را، عربها جنوب را، بلوچها شرق را...؟ این اوج بلاهت و سادهانگاری است.
سوریه، عراق، یمن، لبنان — سالهاست که درگیر جنگهای داخلی و نفوذ قدرتهای خارجیاند.
اما هیچکس به خودش اجازه نمیدهد طرح تجزیه آنها را جدی مطرح کند؛ چرا؟ چون حتی در آن کشورها هم مردم نسبت به خاک و تمامیت ارضیشان حس مسئولیت دارند.
در جنگ ۱۲ روزه اخیر، با تمام درگیریهای نظامی و موشکبارانها، هیچکس جرأت نکرد از تجزیه ایران حرف بزند. چون جامعهی بینالمللی، بر خلاف توهمات شما، نمیخواهد یک ابر بحران جدید در قلب خاورمیانه بسازد. اگر بروی به آذربایجان، کردستان عراق، پاکستان یا هر جای دیگر و بگویی "الآن فرصت مناسبی برای تجزیه ایران است"، نهایت واکنشی که میگیری، این است:
"ما را درگیر تو و کشور سرطانزدهات نکن!"
تنها کسانی که این اراجیف را به فضای رسانهای میکشند، مشتی نادان و ناشی مثل خودتان هستند — که اگر خوب به حرفهایتان نگاه کنیم، بیشتر به سود ملاهاست تا علیهشان. همین تجزیههراسیِ ساختگی است که سالهاست باعث شده رژیم بتواند با القای ترس از آشوب پس از سقوط، بر بقا و دوام خودش بیفزاید.
در تمام این ۴۶ سال، هر بار مردم اراده کردند تا رژیم را به مستراح تاریخ بریزند، امثال شما آمدید و با حرفهایی مثل "اگه رژیم بره مردم تو خیابون همدیگه رو میکنند"، یا "کشور تجزیه میشه"، آب به آسیاب ولایت فقیه ریختید.