06-11-2016, 10:10 AM
به شناسه خداوند مهرگستر خیلی مهربان
" ﻟَّﻘَﺪْ ﺳَﻤِﻊَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻗَﻮْﻝَ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻗَﺎﻟُﻮﺍ ﺇِﻥَّ ﺍﻟﻠَّﻪَ ﻓَﻘِﻴﺮٌ ﻭَﻧَﺤْﻦُ ﺃَﻏْﻨِﻴَﺎﺀُ ۘ ﺳَﻨَﻜْﺘُﺐُ ﻣَﺎ ﻗَﺎﻟُﻮﺍ ﻭَﻗَﺘْﻠَﻬُﻢُ ﺍﻟْﺄَﻧﺒِﻴَﺎﺀَ ﺑِﻐَﻴْﺮِ ﺣَﻖٍّ ﻭَﻧَﻘُﻮﻝُ ﺫُﻭﻗُﻮﺍ ﻋَﺬَﺍﺏَ ﺍﻟْﺤَﺮِﻳﻖِ 181 "
" تا پیش شنید خداوند گفتهء همانها گفتند اگرِ خداوند نیازمندیُ ما بهره مندهایی زود مینویسیم چه گفتندُ کشته شان پیامبرها به بیگانهء درستیُ میگوییم چشید ناگواری آتش گدازانی 181 "
ببین هر چه هست نمیتوانستید ببینید که چه گفتم از این که تنمان سازگار میشود،خوراک شب در چینه دان یا رو د ه ها هست نه چربی کبد سو ز د، یا.....
ارزشی ندارد واسم که چه می اندیشی یا می اندیشید ارزش اینهست که خودم میفهمم، فلسفه نمیدانم بدیدم شما به سفسطهء اندیشه های دیگری نه اندیشهء خود روی آوردید
چرا خودتانُ به دیگر راه میزنید؟ گفتم "إستوی" پس از "خلق" هست نمونه "الذی خلقك فسواك فعدلك" "همان آفریدت باز یکسره کردت باز میانه برابر ساختت "که جورِ پس از واپاشیِ آن بخشی که دودِ داغ یا بخار بود دوباره برخی بهم پیوست مذاب یا سخت شد
ببینید فراز هست کجا ؟چرا ؟چگونه این پوسخندها زده میشود،پیش از هشدار باور دانایی یا پس از آن ،که همه به دلم مینشینند،جورِ "حملوا التوراة ثم لم یحملوها كمثل الحمار" که تورات را میتوانیم به انجیلُ سخن واپسین قرآن هم همانند سازی کنیم، یا گیاهخورانی که گوشت نمیخورند پوسخندشان در نشانه یا آیه 171 ماده گاو بقره، یا کسی که پس از باور رو کج کرد برای نزدیک سرا دوستی در نشانه 176 شناساییها اعراف که جورِ سگ کاریش نداشته باشی یا رهایش کنی برایش یکیست،فراز هست از پوسخند یا نفرین خداوند که بجاست هم توانمند پوسخند تا پوسخند یا نفرین دیگریها که ارزشی ندارد
" ﻟَّﻘَﺪْ ﺳَﻤِﻊَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻗَﻮْﻝَ ﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻗَﺎﻟُﻮﺍ ﺇِﻥَّ ﺍﻟﻠَّﻪَ ﻓَﻘِﻴﺮٌ ﻭَﻧَﺤْﻦُ ﺃَﻏْﻨِﻴَﺎﺀُ ۘ ﺳَﻨَﻜْﺘُﺐُ ﻣَﺎ ﻗَﺎﻟُﻮﺍ ﻭَﻗَﺘْﻠَﻬُﻢُ ﺍﻟْﺄَﻧﺒِﻴَﺎﺀَ ﺑِﻐَﻴْﺮِ ﺣَﻖٍّ ﻭَﻧَﻘُﻮﻝُ ﺫُﻭﻗُﻮﺍ ﻋَﺬَﺍﺏَ ﺍﻟْﺤَﺮِﻳﻖِ 181 "
" تا پیش شنید خداوند گفتهء همانها گفتند اگرِ خداوند نیازمندیُ ما بهره مندهایی زود مینویسیم چه گفتندُ کشته شان پیامبرها به بیگانهء درستیُ میگوییم چشید ناگواری آتش گدازانی 181 "
solo نوشته: بنده ادعای عقل کل بودن نکردم،هر چی واسه شما توضیح بدم شما دوباره حرف خودتون رو میزنید
در روزهای اول ماه رمضان، به دلیل این که کبد آمادگی کافی را برای سوزاندن مقدار زیادی چربی ندارد، این بو بیشتر است، اما به تدریج که توانایی کبد برای این کار بیشتر می شود، مقدار کتون تولید شده کم می شود.
آن چه باید به آن توجه داشت، این است که این بو طبیعی است و نیاز به راه و روش خاصی برای درمان ندارد. فقط می توان با انجام کارهایی که در ذیل به آن اشاره می شود از میزان آن کم کرد: کسانی که غیر از ماه رمضان، در ایام دیگر سال هم در روزه می گیرند، کمتر دچار بوی بد دهان می شوند، چون کبد آن ها آماده تر است تا چربی های اضافه را بسوزاند.
می توان با مصرف غذاهای خنک، نعناع یا برخی سبزیجات خشک دیگر این بو را به طور موقتی از بین برد.
ببین هر چه هست نمیتوانستید ببینید که چه گفتم از این که تنمان سازگار میشود،خوراک شب در چینه دان یا رو د ه ها هست نه چربی کبد سو ز د، یا.....
نقل قول:
اول اینکه شما دچار سفسطه ی فرد یکسان بین شدین.
D9%86-1942/"]Not Acceptable![/URL]
دوم اینکه من اونجا پاسختون رو دادم با بازی با معنای، لغات،ریشه و تفاسیر مضک نمیتونی تناقض ها رو ماست مالی کن !
سوره الطارق (86) آیه 7
-ayah-0007/#arabic"] عربی [/URL]یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ6-ayah-0007/#arabicw"] بدون حرکات عربی [/URL]یخرج من بین الصّلب و التّرائب-ayah-0007/#transliteration"] خوانش [/URL]Yakhruju min bayni alssulbi waalttara-ibi-ayah-0007/#10"]آیتی[/URL]که از میان پشت و سینه بیرون می آید-ayah-0007/#9"]خرمشاهی[/URL]
كه از میانه پشت و سینه ها بیرون آید.-ayah-0007/#54"]کاویانپور[/URL]
كه از میان صلب پدر و استخوان سینه مادر بیرون مىآید.انصاریان[آبی که] از صلب مرد و از میان استخوان های سینه زن بیرون می آید.-ayah-0007/#55"]سراج[/URL]بیرون مىآید آن از میان پشت مردان و استخوانهاى سینه زنان-ayah-0007/#30"]فولادوند[/URL]از آب جهندهاى خلق شده،-ayah-0007/#42"]پورجوادی[/URL]كه از پشت و سینه بیرون مىآید.-ayah-0007/#40"]حلبی[/URL]كه بیرون مىآید از پشت پدر و استخوانهاى سینه زن.-ayah-0007/#39"]اشرفی[/URL]كه بیرون مىآید از میان پشت (پدر) و استخوانهاى سینه مادر86-ayah-0007/#57"]خوشابر مسعود انصاری[/URL][كه] از میان پشت و استخوان سینه بر مىآید-ayah-0007/#4"]مکارم[/URL]آبی که از میان پشت و سینهها خارج میشود!-ayah-0007/#56"]مجتبوی[/URL]كه از پشت [پدر] و استخوانهاى سینه مادر بیرون مىآید.-ayah-0007/#41"]مصباح زاده[/URL]كه بیرون میاید از میان پشت (پدر) و استخوانهاى سینه مادر-ayah-0007/#3"]معزی[/URL]كه برون آید از میان كمر و استخوانهاى سینه86-ayah-0007/#2"]قمشه ای[/URL]که از میان صلب (پدر) و سینه (مادر) بیرون آید.-ayah-0007/#6"]رشاد خلیفه[/URL]
از میان ستون فقرات و احشا.
ارزشی ندارد واسم که چه می اندیشی یا می اندیشید ارزش اینهست که خودم میفهمم، فلسفه نمیدانم بدیدم شما به سفسطهء اندیشه های دیگری نه اندیشهء خود روی آوردید
نقل قول:همان سخن خداوند گفت که اگرِ فراوانیتان نمی اندیشید ،عربی "دحاها " داریم "سطحت" داریم "مد الارض" داریم ،"دحاها" از دحا می آید برخی گفتند پهن کردن جورِ سفره که بدیدم کِش دادن هست جورِ پفک که در روغن خمیر کوچک در گرما پف کرد میشود گسترش یافت،
مجدد به سفسطه فرد یکسان بین دچار شدین
سوره النازعات (79) آیه 30
-ayah-0030/#arabic"] عربی [/URL]وَ الأَْرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها9-ayah-0030/#arabicw"] بدون حرکات عربی [/URL]و الأرض بعد ذلك دحاها-ayah-0030/#transliteration"] خوانش [/URL]Waal-arda baAAda thalika dahahaآیتیو پس از آن زمین را بگسترد ،-ayah-0030/#9"]خرمشاهی[/URL]و بعد از آن زمین را گستراند.کاویانپورو زمین را پس از آن بگسترانید.-ayah-0030/#1"]انصاریان[/URL]و زمین را پس از آن گسترانید،-ayah-0030/#55"]سراج[/URL]و زمین را از پس آفریدن آسمان به گسترانید-ayah-0030/#30"]فولادوند[/URL]و شبش را تیره و روزش را آشكار گردانید،-ayah-0030/#42"]پورجوادی[/URL]آن گاه زمین را بگسترد-ayah-0030/#40"]حلبی[/URL]و پس از آن زمین را هموار كرد،-ayah-0030/#39"]اشرفی[/URL]و زمین را بعد از آن گسترانید-ayah-0030/#57"]خوشابر مسعود انصاری[/URL]و پس از آن آفریدن آسمان زمین را همواره ساخت-ayah-0030/#4"]مکارم[/URL]و زمین را بعد از آن گسترش داد،-ayah-0030/#56"]مجتبوی[/URL]و زمین را پس از آن بگسترانید.-ayah-0030/#41"]مصباح زاده[/URL]و زمین را بعد از آن گسترانید-079-ayah-0030/#3"]معزی[/URL]و زمین را از آن پس گسترانیدش79-ayah-0030/#2"]قمشه ای[/URL]و زمین را پس از آن بگسترانید.9-ayah-0030/#6"]رشاد خلیفه[/URL]او زمین را تخم مرغی شكل ساخت.
بیا درستشو بگو
نقل قول:
برای بارم چندم به سفسطه فرد یکسان بین دچار شدین
سوره فصلت (41) آیه 11
-ayah-0011/#arabic"] عربی [/URL]ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلأَْرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَicw"] بدون حرکات عربی [/URL]ثمّ استوى إلى السّماء و هی دخان فقال لها و للأرض ائتیا طوعا أو كرها قالتا أتینا طائعین1-ayah-0011/#transliteration"] خوانش ]a[/U]lata atayna ta-iAAeena[/INDENT]
1-ayah-0011/#10"]آیتی[/URL]سپس به آسمان پرداخت و آن دودی بود پس به آسمان و زمین گفت : خواه یا ناخواه بیایید گفتند : فرمانبردار آمدیمخرمشاهیسپس به آسمان پرداخت كه به صورت دودى [/بخارى] بود; به آن و به زمین فرمود خواه یا ناخواه رام شوید; [به زبان حال] گفتند البته رام و تسلیم هستیم.-ayah-0011/#54"]کاویانپور[/URL]آن گاه به آفرینش آسمان پرداخت و آن در آغاز بصورت دود بود. امر كرد كه اى آسمان و، اى زمین طوعا و كرها (خواه و ناخواه) تحت امر پروردگارتان قرار گیرید- گفتند: ما تسلیم محض امر پروردگاریم.-ayah-0011/#1"]انصاریان[/URL]آن گاه آهنگ آفرینش آسمان کرد، در حالی که به صورت دود بود، پس به آن و به زمین گفت: خواه یا ناخواه بیایید. آن دو گفتند: فرمانبردار آمدیم.-ayah-0011/#55"]سراج[/URL]پس توجه كرد به (آفریدن) آسمان در حالیكه آن دودى بود پس گفت خدا به آسمان و زمین كه هر دو بیائید در حالیكه فرمانبردار یا ناخواه باشید گفتند آمدیم در حالیكه فرمانبرداریم-ayah-0011/#30"]فولادوند[/URL]سپس آهنگ [آفرینش] آسمان كرد، و آن بخارى بود. پس به آن و به زمین فرمود: «خواه یا ناخواه بیایید.» آن دو گفتند: «فرمانپذیر آمدیم.»-ayah-0011/#42"]پورجوادی[/URL]سپس آهنگ آسمان كرد كه آن دودى بود، پس به آسمان و زمین فرمود: خواه و ناخواه بیایید، گفتند: «فرمانبردار آمدیم.»-ayah-0011/#40"]حلبی[/URL]پس از آن، قصد [آفریدن] آسمان را كرد، و آن [همچون] دودى بود، پس به آسمان و زمین گفت: بیایید به طوع یا اكراه. آن دو گفتند: آمدیم اطاعتكنان.-ayah-0011/#39"]اشرفی[/URL]پس پرداخت به آسمان و آن بود دودى پس گفت آنرا و زمین را كه بیائید خواه یا ناخواه گفتند آمدیم فرمانبران-ayah-0011/#57"]خوشابر مسعود انصاری[/URL]آن گاه به آسمان پرداخت و آن چون دود بود، سپس به آن و زمین گفت: خواسته یا ناخواسته [پیش] آیید [و به فرمان من گردن نهید] گفتند: به دلخواه آمدهایم-ayah-0011/#4"]مکارم[/URL]سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالی که بصورت دود بود؛ به آن و به زمین دستور داد: «به وجود آیید (و شکل گیرید)، خواه از روی اطاعت و خواه اکراه!» آنها گفتند: «ما از روی طاعت میآییم (و شکل میگیریم)!»-ayah-0011/#56"]مجتبوی[/URL]سپس به آسمان پرداخت و آن دودى- گاز یا بخارى دودمانند- بود، پس به آن و به زمین گفت: خواه یا ناخواه بیایید، گفتند: فرمانبردار آمدیم.-ayah-0011/#41"]مصباح زاده[/URL]پس پرداخت به آسمان و آن بود دودى پس گفت آنرا و زمین را كه بیائید خواه یا ناخواه گفتند آمدیم فرمانبران-ayah-0011/#3"]معزی[/URL]سپس پرداخت به آسمان و بود آن دودى پس گفت بدان و به زمین بیائید خواه و ناخواه گفتند آمدیم فرمانبرداران-ayah-0011/#2"]قمشه ای[/URL]و آن گاه به خلقت آسمانها توجه کامل فرمود که آسمانها دودی بود، پس (به امر نافذ تکوینی) به آسمان و زمین فرمود که همه (به سوی خدا و اطاعت فرمان حق) به شوق و رغبت یا به جبر و کراهت بشتابید. آنها عرضه داشتند: ما با کمال شوق و میل میشتابیم.-ayah-0011/#6"]رشاد خلیفه[/URL]
سپس او به آسمان پرداخت، هنگامی كه هنوز به صورت گاز بود و به آن و زمین گفت: به وجود بیایید، خواسته یا ناخواسته. آنها گفتند: ما با میل و رغبت می آییم.
چرا خودتانُ به دیگر راه میزنید؟ گفتم "إستوی" پس از "خلق" هست نمونه "الذی خلقك فسواك فعدلك" "همان آفریدت باز یکسره کردت باز میانه برابر ساختت "که جورِ پس از واپاشیِ آن بخشی که دودِ داغ یا بخار بود دوباره برخی بهم پیوست مذاب یا سخت شد
نقل قول:
در دین اسلام و بر اساس آیات قرآن، مسلمانان همه ی غیرمسلمانان، دگراندیشان، منتقدان اسلام و حتی پیروان ادیان دیگر را هرگونه که خواستند مورد توهین و فحاشی قرار می دهند و آنها را با القاب و برچسب های زشت و توهین آمیز که در قرآن آمده خطاب می کنند از جمله: ابله، نادان، حیوان، چهارپا، بوزینه، خوک، سگ، نجس، حرامزاده، فاسق، بی شعور و … برای بهتر آشنا شدن با آیه های توهین آمیز در قرآن و همچنین فرهنگ، تربیت و ادب اسلامی ناب محمدی، نمونه هایی از فحاشی در قرآن که حاوی توهین و فحاشی های رکیک می باشد نقل می شود:
سوره بقره – آیه 10:
فی قلوبهم مرض فزادهم اللّه مرضا و لهم عذاب ألیم بما كانوا یكذبون
در دلهایشان مرضى است و الله بر مرضشان افزود و به [سزاى] آنچه به دروغ مى گفتند، عذابى دردناک [در پیش] خواهند داشت.
سوره بقره – آیه 13:
و إذا قیل لهم آمنوا كما آمن النّاس قالوا أ نؤمن كما آمن السّفهاء ألا إنّهم هم السّفهاء و لكن لا یعلمون
و هنگامی که به آنان گفته شود: همانند (سایر) مردم ایمان بیاورید، می گویند: آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟! بدانید اینها همان ابلهانند ولی نمی دانند.
سوره بقره – آیه 15:
اللّه یستهزئ بهم و یمدّهم فی طغیانهم یعمهون
الله تمسخرشان مى کند و آنان را سرگردان در ستمکاری شان سوق مى دهد.
سوره بقره – آیه 65:
و لقد علمتم الّذین اعتدوا منكم فی السّبت فقلنا لهم كونوا قردة خاسئین
به طور قطع از حال کسانی از شما، که در روز شنبه نافرمانی و گناه کردند، آگاه شده اید. ما به آنها گفتیم: به صورت بوزینه هایی طرد شده درآیید.
سوره بقره – آیه 118:
و قال الّذین لا یعلمون لو لا یكلّمنا اللّه أو تأتینا آیة كذلك قال الّذین من قبلهم مثل قولهم تشابهت قلوبهم قد بیّنّا الآیات لقوم یوقنون
و نادانان گفتند: چرا الله [بی واسطه] با ما سخن نمی گوید یا [چرا] برایمان معجزه اى نمی آید؟ همچنین پیشینیان شان [هم سخنى] مانند سخن آنان گفتند. دلهایشان همانندى دارد. به یقین نشانه ها [ى خود را] براى گروهى كه یقین می كنند، [به روشنى] بیان كردیم.
سوره بقره – آیه 171:
و مثل الّذین كفروا كمثل الّذی ینعق بما لا یسمع إلاّ دعاء و نداء صمّ بكم عمی فهم لا یعقلون
مثل کافران، مثل حیوانی است که کسی در گوش او آواز کند و او جز بانگی و آوازی نشنود اینان کرانند ، لالانند ، کورانند و هیچ در نمی یابند.
سوره مائده – آیه 60:
قل هل أنبّئكم بشرّ من ذلك مثوبة عند اللّه من لعنه اللّه و غضب علیه و جعل منهم القردة و الخنازیر و عبد الطّاغوت أولئك شرّ مكانا و أضلّ عن سواء السّبیل
بگو : آیا شما را از کسانی که در نزد الله کیفری بدتر از این دارند خبر بدهم: کسانی که خدایشان لعنت کرده و بر آنها خشم گرفته و بعضی را بوزینه و خوک گردانیده است و خود بت پرستیده اند؟ اینان را بدترین جایگاه است و از راه راست گمگشته ترند.
سوره اعراف – آیه 166:
فلمّا عتوا عن ما نهوا عنه قلنا لهم كونوا قردة خاسئین
آری، هنگامی که در برابر آنچه از آن نهی شده بودند سرکشی کردند، به آنها گفتیم: به شکل میمون هایی طرد شده در آیید.
سوره اعراف – آیه 176:
و لو شئنا لرفعناه بها و لكنّه أخلد إلى الأرض و اتّبع هواه فمثله كمثل الكلب إن تحمل علیه یلهث أو تتركه یلهث ذلك مثل القوم الّذین كذّبوا بآیاتنا فاقصص القصص لعلّهم یتفكّرون
و اگر میخواستیم به آن آیات او را رفعت مقام می بخشیدیم، لیکن او به زمین (تن) فروماند و پیرو هوای نفس گردید، و در این صورت مثل و حکایت حال او به سگی ماند که اگر بر او حمله کنی و یا او را به حال خود واگذاری به عوعو زبان کشد. این است مثل مردمی که آیات ما را بعد از علم به آن تکذیب کردند. پس این حکایت بگو، باشد که به فکر آیند.
سوره اعراف – آیه 179:
و لقد ذرأنا لجهنّم كثیرا من الجنّ و الإنس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم أعین لا یبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها أولئك كالأنعام بل هم أضلّ أولئك هم الغافلون
و به راستى بسیارى از جن و انس را براى جهنم آفریده ایم، دلهایى دارند كه با آن در نمى یابند و چشم هایى دارند كه با آن نمی بینند و گوش هایى دارند كه با آن نمی شنوند، آنان چون چهارپایانند، بلكه اینان گمراهترند، ایشان بى خبرند.
سوره توبه – آیه 28:
یا أیّها الّذین آمنوا إنّما المشركون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا و إن خفتم عیلة فسوف یغنیكم اللّه من فضله إن شاء إنّ اللّه علیم حكیم
ای کسانی که ایمان آورده اید، مشرکان نجسند و از سال بعد نباید به مسجدالحرام نزدیک شوند و اگر از بینوایی می ترسید، الله اگر بخواهد به فضل خویش بی نیازتان خواهد کرد زیرا الله دانا و حکیم است.
سوره فرقان – آیه 44:
أم تحسب أنّ أكثرهم یسمعون أو یعقلون إن هم إلاّ كالأنعام بل هم أضلّ سبیلا
آیا گمان میبری بیشتر آنها میشنوند یا میفهمند؟ آنها فقط همچون چهارپایانند بلکه گمراه تر.
سوره مدثر – آیه های 49، 50 ، 51:
فما لهم عن التّذكرة معرضین كأنّهم حمر مستنفرة فرّت من قسورة
چه شده که است از این پند اعراض می کنند؟ مانند خران وحشی که از شیر می گریزند.
سوره جمعه – آیه 5:
مثل الّذین حمّلوا التّوراة ثمّ لم یحملوها كمثل الحمار یحمل أسفارا بئس مثل القوم الّذین كذّبوا بآیات اللّه و اللّه لا یهدی القوم الظّالمین
مثل کسانى که به تورات مکلف شدند ولى به آن عمل نکردند همچون خرى است که کتاب هایى را حمل کند، چقدر بد است مثل قومى که آیات الله را تکذیب کردند. الله ستمکاران را هدایت نمی کند.
سوره القلم – آیه 13:
عتلّ بعد ذلك زنیم
گستاخ [و] گذشته از آن زنازاده (حرامزاده) است.
سوره انبیاء – آیه 67:
أفّ لكم و لما تعبدون من دون اللّه أ فلا تعقلون
ننگ (اف) بر شما و بر آنچه غیر از الله مى پرستید مگر نمى اندیشید.
سوره انفال – آیه 22:
إنّ شرّ الدّوابّ عند اللّه الصّمّ البكم الّذین لا یعقلون
بدترین جانوران در نزد الله این کران و لالان هستند که در نمی یابند.
سوره انفال – آیه 55:
إنّ شرّ الدّوابّ عند اللّه الّذین كفروا فهم لا یؤمنون
به یقین، بدترین جنبندگان نزد الله، کسانی هستند که کافر شدند و ایمان نمی آورند.
سوره انعام – آیه 35:
و إن كان كبر علیك إعراضهم فإن استطعت أن تبتغی نفقا فی الأرض أو سلّما فی السّماء فتأتیهم بآیة و لو شاء اللّه لجمعهم على الهدى فلا تكوننّ من الجاهلین
و چنانچه انکار و اعتراض آنها تو را سخت و گران می آید اگر توانی نقبی در زمین بساز یا نردبانی بر آسمان برافراز تا آیتی بر آنها آوری و اگر الله میخواست همه را مجتمع بر هدایت میکرد؛ پس تو البته از جاهلان مباش.
سوره محمد – آیه 12:
إنّ اللّه یدخل الّذین آمنوا و عملوا الصّالحات جنّات تجری من تحتها الأنهار و الّذین كفروا یتمتّعون و یأكلون كما تأكل الأنعام و النّار مثوى لهم
الله کسانی را که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند وارد باغ هایی از بهشت می کند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است؛ در حالی که کافران از متاع زودگذر دنیا بهره می گیرند و همچون چهارپایان می خورند و سرانجام آتش دوزخ جایگاه آنهاست.
ببینید فراز هست کجا ؟چرا ؟چگونه این پوسخندها زده میشود،پیش از هشدار باور دانایی یا پس از آن ،که همه به دلم مینشینند،جورِ "حملوا التوراة ثم لم یحملوها كمثل الحمار" که تورات را میتوانیم به انجیلُ سخن واپسین قرآن هم همانند سازی کنیم، یا گیاهخورانی که گوشت نمیخورند پوسخندشان در نشانه یا آیه 171 ماده گاو بقره، یا کسی که پس از باور رو کج کرد برای نزدیک سرا دوستی در نشانه 176 شناساییها اعراف که جورِ سگ کاریش نداشته باشی یا رهایش کنی برایش یکیست،فراز هست از پوسخند یا نفرین خداوند که بجاست هم توانمند پوسخند تا پوسخند یا نفرین دیگریها که ارزشی ندارد
نقل قول:پاسِ خداوند که راهمان را از راه ناباورها جداساخت همیشه خارِ چشمشان گردیم،خداوندا مرا برپاساز پیوست نماز دار
اما مسلمانان تاو و تحمل شنیدن کوچک ترین انتقادی درباره اسلام، تناقضات قرآن، حقایق تاریخی درباره محمد و امامان شیعه گری، آیات قرآن و احادیث ندارند و با سفسته های گوناگون از پاسخ دادن به این حقایق درباره دین شان فرار می کنند.
ثث