Dariush نوشته: همانطور که شهریار گفتند زنها برای این کار نیازی به آموزش ندارند. تنها بازیکنها و آلفاها هستند که بدون ِ هیچ باجی سکس دریافت میکنند که آنها هم به روشنی بیش از 10 درصد از مردان را شامل نمیشوند. زنها روش باج گرفتن برای چیزی که خودشان میخواهند را به خوبی میدانند و اتفاقا بازیهای فمنیستیشان هم جنبههاییست از همان بازی، برای نمونه نگاه کنید به فمنها، تندروترین و رادیکالترین فمنیستها که در خفا همگی بردگانِ جنسیِ یک ابرآلفا بودند.
واضح است که هر کسی تمایل دارد در رابطه همانقدری هزینه کند که طرف مقابل میکند. بخشی مهم از بازی زنها در این مورد این است که نشان دهند بیش از آنچه که واقعا هزینه میکنند، در حالِ هزینه کردن هستند. یعنی فنِ باورندان به مرد که زن بیش از او در حالِ هزینه کردن در رابطه است را هر زنی به نحوی استادانه و انگار غریزی میداند و گرچه باورش سخت است اما حجاب و بکارت هم تعدادی از ابزارهای این بازی هستند؛ زنی که روسریاش را برای من برمیدارد به من علامت میدهد که کاری را تنها برای من کرده، در قبالِ آن من چه دارم جز زورِ بازو (ی نحیفم :)) ؟ و همینطور تا سکس و بکارت و تعهد و ... . در قبالِ تمامِ اینها مرد تنها یک چیز دارد.
جنبهی دیگر بازی زنان اما این است که تن دادن به چیزی که خود دوست میدارند را نوعی فداکاری نشان دهند. سکس چیزی نیست که زن نخواهد، اما اگر بهترین کیس هم برایش مهیا باشد، ناز و عشوهاش همچنان برقرار خواهد بود چرا که او خودآگاه یا ناخودآگاه نمیخواهد خود را مشتاقِ سکس نشان دهد. من با زنانی (همهی زنانی که) در رابطه بودهام که عمیقا دوست میداشتند کنترل شوند و همچون جندهای باشند برای یک آلفا! زنانی که در بیرون از این پیلهی زندگی شخصی زنانی بودند صاحبِ درجهی بالایی از ارج و پرستیژ اجتماعی؛ موضوع اما این بود که اینها هرگز از سرزنشِ رفتاری که خودشان میپسندیدند دست برنمیداشتند و این همان دامیست که امیر گرامی نشان میداد که بتاها همیشه در آن اسیر میشوند! باور میکنید یا نه ولی تنها یکی از این زنها در روزهای پایانی رابطهمان به من در این مورد اعتراف کرد!
بنابراین زنها در بازیشان میکوشند بودنِ خود را در رابطه منوط به جیبِ مرد کنند(آنطور که شما میگویید) و مردهای بازیکن میآموزند که بدونِ خرج کردن به آنجای زنها برسند، مشکل اما اینجاست که تنها 10 درصد از مردها شاید بازیکن باشند در حالیکه 90 درصد زنها آتوپایلوت، بازیکن هستند! حال پرسش این است که زنان اگر چیزی را که هم خودشان و هم مردان بدان نیاز دارند را به نوعی گروگانی بسازند برای باجگیری و تن دادنِ مرد به آن باجگیری را «متقاعد شدن» و «خودش خواست» نامگزاری کنند آیا درست است؟ یک داستانی در کتابِ دورانِ دبیرستان بود در موردِ مردی که در برابر جرعهای آب به مردی که بسیار تشنه بود چشماناش را خواست و او نیز برای آنکه از تشنگی نمیرد چشمانش را درآورد و به او داد، یادتان هست؟ این مردی که کور شد هم خودش متقاعد شد و به هیچ وجه کسی او را مجبور به این معامله نکرد!
در ضمن مردان ترجیح میدهند که در قبالِ سکس نه تعهد بدهند و نه خرج کنند!
اول اینکه این باجگیری و ... چیزی نیستند جز تکنیکهای شرم دادن
قضیه اینه که شما دارید از دید مردانه خودتون قضاوت می کنید و سعی می کنید که ما بپذیریم که دارید با سکس به زن لطف می کنید و یا خواست زنها و خوب و بد اونها رو بهتر از خودشون می دونید و این به شما حق تصمیم گیری در مورد زنها میده و یا اینکه دید زن و مرد به سکس یکی هست, در صورتی که می دونیم اینطور نیست و مرد و زن هر کدوم نوع متفاوتی از رابطه رو می پسندند و زن رابطه ای رو فقط به خاطر سکس دوست نداره, بازی هم برای اینه که هر کسی رابطه ای رو که خودش می پسنده غالب کنه و در عین حال به دو طرف هم در رابطه خوش میگذره و هر دو راضی هستند. پس مرد در این رابطه بهش خوش می گذره و فقط یه سری از کارها رو – که به قول شما معمولا ترجیح نمیده, حالا یا پول خرج کردن یا تعهد دادن- انجام میده تا اون رابطه خاص ادامه پیدا کنه, همون کاری که زن در بازی مردانه بهش تن میده! یه سری از کارها رو انجام میده که معمولا ترجیح نمی ده.
حالا مردها می خوان اخلاقیاتی در جامعه سلطه پیدا کنه که به نفع خودشون هست و یکی رو اخلاقی و اون یکی رو نا اخلاقی جلوه میدن!
سالها به زنان گفته شده که اگه دختر خوبی باشند, اگه کم توقع و بی ریا و پاک و ساده باشند مردها به دید دیگه ای به اونها نگاه می کنند و یا جور دیگه ای دوستش دارند!!! در صورتی که می بینیم اینطور نیست و مردها در نهایت در دختر فقط یک چیز رو می بینند! اما به نظر من اهمیتی نداره که زنها مرد رو کیف پول ببینند یا مردها زنها رو به قول شما مهبل, فقط یک بازیه که در نهایت یکی می بره و یکی می بازه.
در مورد اینکه برای زنها بازی راحت تره با شما موافقم (فعلا), مگه اینکه سوژه پیچیده ای مد نظر باشه!
Nevermore نوشته: بله،سخن شما درست است.این دقیقا چیزی است که من می خواستم بگویم،اینکه لزوما هرکسی اگر ادعا کرد که دخترباز است و زبان چرب و نرمی داشت و شما را می خنداند احتمالا برخی از قوانین بازی را می داند اما "بازیکن" نیست.نمود های عینی این بازیکنان را هم در بیرون داریم و این طور نیست که مردان نمی توانند،من بالاتر هم گفتم می توان با داشتن یکسری ویژگی ها از همین بازیکنان هم تعهد گرفت و آنها را پایبند کرد البته با تلاش فراوان،اما تیغیدن ِ ایشان کاری بس نامحتمل است.
آها... قضیه "بازیکن واقعی" هست؟
من زیاد روی کلمه بازیکن و تعریفش حساس نیستم و مطابق دنیای اطراف و مشاهدات خودم گفتم. اگه توجه کنید من از اول هم کسانی رو گفتم که خودشون رو زرنگ می دونن, شاید هم شما درست بگید و اینها بازیکن نباشن.