04-01-2014, 02:01 AM
Angela نوشته: سوال انحرافی؟!
مهم نیست که مرد معمولا چه جوری بیشتر دوست داره و اگه بازی رابطه رو به سمتی ببره که مردها معمولا کمتر دوست دارند که این دلیل غیراخلاقی بودن بازی نمیشه. توی همون بازی مردانه هم یه تکنیکهایی به کار برده می شد که زن به رابطه ای تمایل پیدا کنه که معمولا کمتر می پسنده, در اینجا هم همون اتفاق میفته... یعنی مرد تمایل پیدا می کنه که در رابطه برای زن خرج کنه, اونم به مقدار زیاد!
در ضمن تا جایی که من می دونم مردها بیشتر ترجیح میدن پول بدن و تعهد ندن, پس چندان هم به ضررشون نیست
همانطور که شهریار گفتند زنها برای این کار نیازی به آموزش ندارند. تنها بازیکنها و آلفاها هستند که بدون ِ هیچ باجی سکس دریافت میکنند که آنها هم به روشنی بیش از 10 درصد از مردان را شامل نمیشوند. زنها روش باج گرفتن برای چیزی که خودشان میخواهند را به خوبی میدانند و اتفاقا بازیهای فمنیستیشان هم جنبههاییست از همان بازی، برای نمونه نگاه کنید به فمنها، تندروترین و رادیکالترین فمنیستها که در خفا همگی بردگانِ جنسیِ یک ابرآلفا بودند.
واضح است که هر کسی تمایل دارد در رابطه همانقدری هزینه کند که طرف مقابل میکند. بخشی مهم از بازی زنها در این مورد این است که نشان دهند بیش از آنچه که واقعا هزینه میکنند، در حالِ هزینه کردن هستند. یعنی فنِ باورندان به مرد که زن بیش از او در حالِ هزینه کردن در رابطه است را هر زنی به نحوی استادانه و انگار غریزی میداند و گرچه باورش سخت است اما حجاب و بکارت هم تعدادی از ابزارهای این بازی هستند؛ زنی که روسریاش را برای من برمیدارد به من علامت میدهد که کاری را تنها برای من کرده، در قبالِ آن من چه دارم جز زورِ بازو (ی نحیفم :)) ؟ و همینطور تا سکس و بکارت و تعهد و ... . در قبالِ تمامِ اینها مرد تنها یک چیز دارد.
جنبهی دیگر بازی زنان اما این است که تن دادن به چیزی که خود دوست میدارند را نوعی فداکاری نشان دهند. سکس چیزی نیست که زن نخواهد، اما اگر بهترین کیس هم برایش مهیا باشد، ناز و عشوهاش همچنان برقرار خواهد بود چرا که او خودآگاه یا ناخودآگاه نمیخواهد خود را مشتاقِ سکس نشان دهد. من با زنانی (همهی زنانی که) در رابطه بودهام که عمیقا دوست میداشتند کنترل شوند و همچون جندهای باشند برای یک آلفا! زنانی که در بیرون از این پیلهی زندگی شخصی زنانی بودند صاحبِ درجهی بالایی از ارج و پرستیژ اجتماعی؛ موضوع اما این بود که اینها هرگز از سرزنشِ رفتاری که خودشان میپسندیدند دست برنمیداشتند و این همان دامیست که امیر گرامی نشان میداد که بتاها همیشه در آن اسیر میشوند! باور میکنید یا نه ولی تنها یکی از این زنها در روزهای پایانی رابطهمان به من در این مورد اعتراف کرد!
بنابراین زنها در بازیشان میکوشند بودنِ خود را در رابطه منوط به جیبِ مرد کنند(آنطور که شما میگویید) و مردهای بازیکن میآموزند که بدونِ خرج کردن به آنجای زنها برسند، مشکل اما اینجاست که تنها 10 درصد از مردها شاید بازیکن باشند در حالیکه 90 درصد زنها آتوپایلوت، بازیکن هستند! حال پرسش این است که زنان اگر چیزی را که هم خودشان و هم مردان بدان نیاز دارند را به نوعی گروگانی بسازند برای باجگیری و تن دادنِ مرد به آن باجگیری را «متقاعد شدن» و «خودش خواست» نامگزاری کنند آیا درست است؟ یک داستانی در کتابِ دورانِ دبیرستان بود در موردِ مردی که در برابر جرعهای آب به مردی که بسیار تشنه بود چشماناش را خواست و او نیز برای آنکه از تشنگی نمیرد چشمانش را درآورد و به او داد، یادتان هست؟ این مردی که کور شد هم خودش متقاعد شد و به هیچ وجه کسی او را مجبور به این معامله نکرد!
در ضمن مردان ترجیح میدهند که در قبالِ سکس نه تعهد بدهند و نه خرج کنند!
کسشر هم تعاونی؟!