09-24-2015, 05:14 PM
آقای عباس منش یکی از کسانی که دوره های مختلف به اصطلاح روان شناسی(مثلا دوره روان شناسی ثروت و امثالهم) می گذارد و سایت و دفتر و دستکی برای خود دارد و از او با عنوان "استاد" نام برده می شود نیز در برنامه هایش از قانون جذب استفاده میکند. جالب اینکه او این قانون را کاملا علمی میداند...
قسمتهائی از مصاحبه خواندنی او را نقل میکنم و خود قضاوت کنید که اگر این سخنان شیادی و کلاه برداری نیست پس چیست:
قانون جذب چیست ؟ - گروه تحقیقاتی عباس منش
سؤال: استاد عباس منش، شما به عنوان یک محقق برجسته در حوزه قانون جذب، مفهوم قانون جذب را چگونه بیان مینمایید؟
پاسخ:
باید این نکته را متذکر شوم که “قانونِ جذب” کشفِ جدیدِ عصر ما نیست. قانونی است که جهان با آن پدید آمده و بوسیله این قانون در حال گسترش است. مفهومی است که سالیان سال در فرهنگ، ادبیات و اشعار شعرای ما وجود داشته و تمام جنبههای زندگی مان را در برگرفته است. یعنی میخواهم افراد این موضوع را درک کنند که چه بخواهند و چه نخواهند، چه این قانون و عملکردِ آنرا بشناسند و چه نشناسند، در هر لحظه در حالِ رقم زدنِ تجربیاتشان با این قانون هستند. میخواهم بگویم که قانون جذب، طبعِ جهانِ هستی است. پیکرهی جهانِ هستی روی این قانون بنا شده است. پس هر فردی که کمی هوشمندانه به این موضوع نگاه کند، با بکار گرفتنِ آن، زندگیاش را رهبری میکند. این قانون بیان میکند که «افکار شما حاوی ارتعاشات و فرکانسهایی هستند که مشابه خود را جذب میکند، از آنجا که ما در یک جهان فرکانسی زندگی میکنیم، افکار غالب مان (باور)، ما را در مداری قرار میدهد که در آن مدار شرایط، اتفاقات و چیزهایی وجود دارد که با فرکانسِ ارسالی ما ما هماهنگ است. مصداق این موضوع شعر معروف کتاب مثنوی معنوی جلد دوم مولانا موجود است که میگوید:
در جهان هر چیز، چیزی جذب کرد
گرم، گرمی را کشید و سرد سرد
قسم باطل باطلان را میکشند
باقیان از باقیان هم سرخوشاند
ناریان مر ناریان را جاذباند
نوریان مر نوریان را طالباند
وقتی من قانونِ جذب را این موضوع را درک کردم، همه چیز در زندگی من دستخوشِ تحولی اساسی شد. فهمیدم زندگیام در دستِ خودم بوده است. همه این سالها، همهی آن اتفاقها!! همه و همه بوسیله خودم به وجود آمده است. در واقع قانون جذب به من کمک کرد که زندگیام را آنطور که دوست دارم رقم بزنم.(اینجاشو راست گفته، چون این قانون به منبع درآمدش تبدیل شده) خیلی افراد هستند که میگویند: قانون جذب درست نیست، این مسائل چرندیاتی بیش نیست و… اما به عقیده من افرادی که قانون جذب را رد میکنند به فیلم راز که در سال 2006 در کشور استرالیا تولید و منتشر شد استناد کردهاند. هر فردی که این قانون را قبول ندارند، مطمئنم که اصلاً قانون جذب را درک نکرده است. برداشت این افراد از قانون جذب این است که اگر در گوشه ای نشسته و دائماً به چیزهایی که میخواهیم فکر کنیم، آن چیزها از آسمان برایمان میبارد.
باید عنوان کنم که موضوع اصلاً به این شکل نیست، مفهوم اصلی قانون جذب این است: افکار غالب شما (باور)، اتفاقات زندگیتان را رقم میزند نه افکار لحظهای.
هر باوری که درباره جهان، وقایع و هر چیز داشته باشیم، به واسطه آن باور جهان ما را در موقعیت و شرایطی قرار میدهد که آن باور برای ما اثبات شود. در واقع میتوانم بگویم که کار جهان اثبات باورهای ما به خودمان است. مثلاً اگر باور داشته باشیم که انسان ضعیفی هستیم شرایطی را جذب میکنیم که این باور را تقویت کند. یا اگر باور قوی داشته باشیم که میتوانیم در کنکور موفق شویم و این باور، جزئی از نظام فکری ما باشد، در شرایطی قرار میگیریم که بهراحتی در کنکور موفق شویم. یا اگر باور داشته باشم مردم بد هستند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود، افراد و موقعیتهایی را جذب میکنیم که ثابت میکند مردم بد هستند.
تحقیقات علمی عملی ِ چندین سالهی من در حوزه قانون جذب از جنبههای مختلف و در حوزههای مختلف مثل فیزیک کوانتوم، دیدگاه قرآن و … به من آموخت که باید ورودیهای ذهن خود را کنترل نمایم. باید مراقب این ورودیها باشم. همانگونه که به خاطر سلامتی، مراقب غذایی که میخوریم هستیم، مدام به رنگ، ظاهر و بوی غذا توجه میکنیم، پس اگر میخواهیم باورهای قدرتمند کننده داشته باشیم باید مراقب ورودیهای ذهن نیز باشیم. من این کار را انجام داده و همواره ادامه میدهم، سپس اتفاقات عالی در زندگیام رخ داد و همواره رخ میدهد. من از مسافرکشی در شرایط بسیار بد مالی به جایی رسیدم که بتوانم یک شرکت موفق، کسب و کار موفق، زندگی عالی، همکاران و دوستانی خوب، سلامتی جسمی کامل، آرامش درونی، ویلا در بهترین نقطه شمال کشور، برگزاری دورههای بسیار تأثیرگذار، نوشتن کتاب موفق و … داشته باشم.
قسمتهائی از مصاحبه خواندنی او را نقل میکنم و خود قضاوت کنید که اگر این سخنان شیادی و کلاه برداری نیست پس چیست:
قانون جذب چیست ؟ - گروه تحقیقاتی عباس منش
سؤال: استاد عباس منش، شما به عنوان یک محقق برجسته در حوزه قانون جذب، مفهوم قانون جذب را چگونه بیان مینمایید؟
پاسخ:
باید این نکته را متذکر شوم که “قانونِ جذب” کشفِ جدیدِ عصر ما نیست. قانونی است که جهان با آن پدید آمده و بوسیله این قانون در حال گسترش است. مفهومی است که سالیان سال در فرهنگ، ادبیات و اشعار شعرای ما وجود داشته و تمام جنبههای زندگی مان را در برگرفته است. یعنی میخواهم افراد این موضوع را درک کنند که چه بخواهند و چه نخواهند، چه این قانون و عملکردِ آنرا بشناسند و چه نشناسند، در هر لحظه در حالِ رقم زدنِ تجربیاتشان با این قانون هستند. میخواهم بگویم که قانون جذب، طبعِ جهانِ هستی است. پیکرهی جهانِ هستی روی این قانون بنا شده است. پس هر فردی که کمی هوشمندانه به این موضوع نگاه کند، با بکار گرفتنِ آن، زندگیاش را رهبری میکند. این قانون بیان میکند که «افکار شما حاوی ارتعاشات و فرکانسهایی هستند که مشابه خود را جذب میکند، از آنجا که ما در یک جهان فرکانسی زندگی میکنیم، افکار غالب مان (باور)، ما را در مداری قرار میدهد که در آن مدار شرایط، اتفاقات و چیزهایی وجود دارد که با فرکانسِ ارسالی ما ما هماهنگ است. مصداق این موضوع شعر معروف کتاب مثنوی معنوی جلد دوم مولانا موجود است که میگوید:
در جهان هر چیز، چیزی جذب کرد
گرم، گرمی را کشید و سرد سرد
قسم باطل باطلان را میکشند
باقیان از باقیان هم سرخوشاند
ناریان مر ناریان را جاذباند
نوریان مر نوریان را طالباند
وقتی من قانونِ جذب را این موضوع را درک کردم، همه چیز در زندگی من دستخوشِ تحولی اساسی شد. فهمیدم زندگیام در دستِ خودم بوده است. همه این سالها، همهی آن اتفاقها!! همه و همه بوسیله خودم به وجود آمده است. در واقع قانون جذب به من کمک کرد که زندگیام را آنطور که دوست دارم رقم بزنم.(اینجاشو راست گفته، چون این قانون به منبع درآمدش تبدیل شده) خیلی افراد هستند که میگویند: قانون جذب درست نیست، این مسائل چرندیاتی بیش نیست و… اما به عقیده من افرادی که قانون جذب را رد میکنند به فیلم راز که در سال 2006 در کشور استرالیا تولید و منتشر شد استناد کردهاند. هر فردی که این قانون را قبول ندارند، مطمئنم که اصلاً قانون جذب را درک نکرده است. برداشت این افراد از قانون جذب این است که اگر در گوشه ای نشسته و دائماً به چیزهایی که میخواهیم فکر کنیم، آن چیزها از آسمان برایمان میبارد.
باید عنوان کنم که موضوع اصلاً به این شکل نیست، مفهوم اصلی قانون جذب این است: افکار غالب شما (باور)، اتفاقات زندگیتان را رقم میزند نه افکار لحظهای.
هر باوری که درباره جهان، وقایع و هر چیز داشته باشیم، به واسطه آن باور جهان ما را در موقعیت و شرایطی قرار میدهد که آن باور برای ما اثبات شود. در واقع میتوانم بگویم که کار جهان اثبات باورهای ما به خودمان است. مثلاً اگر باور داشته باشیم که انسان ضعیفی هستیم شرایطی را جذب میکنیم که این باور را تقویت کند. یا اگر باور قوی داشته باشیم که میتوانیم در کنکور موفق شویم و این باور، جزئی از نظام فکری ما باشد، در شرایطی قرار میگیریم که بهراحتی در کنکور موفق شویم. یا اگر باور داشته باشم مردم بد هستند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود، افراد و موقعیتهایی را جذب میکنیم که ثابت میکند مردم بد هستند.
تحقیقات علمی عملی ِ چندین سالهی من در حوزه قانون جذب از جنبههای مختلف و در حوزههای مختلف مثل فیزیک کوانتوم، دیدگاه قرآن و … به من آموخت که باید ورودیهای ذهن خود را کنترل نمایم. باید مراقب این ورودیها باشم. همانگونه که به خاطر سلامتی، مراقب غذایی که میخوریم هستیم، مدام به رنگ، ظاهر و بوی غذا توجه میکنیم، پس اگر میخواهیم باورهای قدرتمند کننده داشته باشیم باید مراقب ورودیهای ذهن نیز باشیم. من این کار را انجام داده و همواره ادامه میدهم، سپس اتفاقات عالی در زندگیام رخ داد و همواره رخ میدهد. من از مسافرکشی در شرایط بسیار بد مالی به جایی رسیدم که بتوانم یک شرکت موفق، کسب و کار موفق، زندگی عالی، همکاران و دوستانی خوب، سلامتی جسمی کامل، آرامش درونی، ویلا در بهترین نقطه شمال کشور، برگزاری دورههای بسیار تأثیرگذار، نوشتن کتاب موفق و … داشته باشم.
تعلیم معلم به كسی ننگ ندارد
سیبی كه سهیلش نخورد رنگ ندارد