امام نقی (ع) تارك دنیا شده بود، منزل ملكی خود را رها كرده و در منزل استیجاری شهرداری زندگی میكرد، حضرت از معاشرت با زنان پرهیز كرده و به آموزش قرائت قرآن به كودكان و نوجوانان می پرداخت.

امام با اسرای جنگی با عطوفت اسلامی برخورد مینمود، ایشان که به اهمیت آموزش و یادگیری واقف بودند میفرمودند هر اسیری که پیش 10 قاری جهت یادگیری قرآن برود آزاد میشود.
----------------------------------------------------------------------------------------
امام و عطوفت اسلامی

یکی از مظلومیت های امام این بود که تلاوت سوره بقره را نزد استاد #سعید_طوسی فرا گرفت.

مظلومیت های اهل بیت

حضرت در دوران نوجوانی , تابستان ها, کلاس تلاوت قرآن میرفتند.
استاد #سعید_طوسی آیات شریفه "القارعه مالقارعه" را میخواندند و امام که نوجوان بودند , تبسم میکردند و از آنجا سر صحبت باز میشد.

قرآن و تفخیذ

ابو چلاق برای اصلاح فرزندش پیش امام نقی رفت . امام پس از نگرشی عمیق در کودک فرمود ؛
ای ابو چلاق برای اصلاح فرزندت دو راه پیش رو داری یا او را به مکه فرست حاجی شود و یا او را به کلاس فرست قاری شود.

بهشت را به خاطر حوری هایش دوست می دارم
و جهنم را به خاطر انسانهایش
(از سری مینیمال های حضرت بعد از نوشیدن شراب)

یکی از خصوصیات کلاسهای تدریس تلاوت قرآن امام نقی این بود که تا زمانی که فریادهای oh my God ایشان خاتمه نمیگرفت، شاگردانشان قرآن را با صداهای سوزناک تلاوت میکردند.
قنبل المسلمین، جلد طوسی رنگ، ص

امام نقی (ع) پس از مشاهده قابلیتها و توانایی های بومی و برای حمایت از متخصصین داخلی دستور به لغو پروازهای حج دادند و فرمودند: ثواب فرستادن یک کودک به کلاسهای قرائت قرآن از هفت بار فرستادن آنها به حج بالاتر است.

--
#سعید_طوسی و رابطه ثواب و لذت

هنگامی که به حضرت آیت الله العظمی امام نقی (ع) شکایت بردند که در کلاسهای درس #سعید_طوسی اعمالی غیر از قرآئت قرآن رخ می دهد, با صراحت فرمودند: همان گونه که سجده کردن به آیه های سجده دار واجب است, آیه هایی که شامل داستان جدم حضرت لوط (O) می باشد آیه لواط دار حساب می شود و قرآئت آن مستوجب سجده, فروع و دخول دین می باشد.

--
ملعبة الانبیاء, جلد زیرین

امام نقی (گیج)که در عدالت شهره جهان بود در بیت المال در حال رسیدگی به امور مسلمین بود
ناگهان امام بولش گرفت امام که ازچراغ بیت المال استفاده می کرد چراغ فوق را خاموش کرد و چراغ شخصی خودش را روشن کرد تا برای امور شخصی از چراغ شخصی استفاده کند
بعد از 5 دقیقه سوسن به دیدار امام امد تا درباره تجاوز قاری قران به عسگری کوچولو با امام صحبت کند امام دوباره چراغ بیت المال را خاموش کرد و چراغ شخصی خود را روشن کرد تا برای امور شخصی از چراغ شخصی استفاده کند
دوباره بعد از 10 دقیقه ابن قمبل به دیدار امام امد تا درباره ماله کشی تجاوز های سعید طوسی با امام شور کند دوباره داستان روشن و خاموش کردن چراغ ها تکرار شد
تا شب به همین منوال امام عادل امت بیش از 50 بار چراغ ها را روشن و خاموش کرد به طوری که بیش از پول نفت، پول کبریت از بیت المال مسلمین هزینه شد
ابالاشی که شاهد ماجرا بود گفت :یا امام اخر این اُسگل بازی ها چه معنا دارد مگر هزینه چراغ چه قدر می شود چرا کل روز از چراغ شخصی خود استفاده نمی کنی تا مجبور به روشن و خاموش کردن چراغ ها نشوی
امام لحظه ای به ابالاشی خیره شد و سپس او را سپوخت