امام نقی بسیارغیرتی بود. او حتی سوسن را وادار میکرد هنگام خوردن میرزا قاسمی ، چادر بپوشد.میفرمود: درست است که بادمجان ایمان آورده ولی به تو محرم که نیست .



*******************************



تجاوز ما عین دیانت ماست، دیانت ما عین تجاوز ماست
- شهید مندرس[color="silver"]

---------- ارسال جدید اضافه شده در 11:46 am ---------- ارسال قبلی در 11:45 am ----------

[/color]امام نقی (ع) به علم آموزی علاقه ی بسیار داشتند. در روایات آمده است که حضرت در نماز بودند که خبر کشف بوزون هیگز را به ایشان دادند. امامنا به ناگاه نماز خود را شکستند و با اشتیاق فرمودند: آیا قوزکِ این بوزن پرگوشت است و می توان با آن جماع کرد؟
این ابوالحمار عرض کرد: خیر. این ذره است، نمی توان با جماع کرد.
حضرت فرمودند: "به خدا سوگند که هیچ خیری در آن نیست. از ما نیست هر که آن را حتا به بیضیتینش حساب کند." و به نماز بازگشتند.

فیزیک ذرات بنیادی در اندیشه ی نقوی - دکتر آدم حسابی - ص 93

امام نقی: سوسن جان، عسکری رو یه جا قایمش کن خودت هم قایم شو. یا ابا تفخیذ؛ تو هم پشت سر من وایستا مواظب کونم باش. ابو تفخیذ :چه شده سرورم ؟ چرا اینقدر آشفته اید؟ امام نقی: قرار است یکی از دیپلمات های جمهوری اسلامی امروز به بیت ما بیاید !

ما برای شما بهترین غذا ها و نوشیدنی ها و لذات دنیوی را آفریدیم ولی شما را از خوردن، نوشیدن و انجام دادن آنها در ماه رمضان منع کردیم. همانا یا شما احمقید یا ما مرض داریم.

آیه ۶۹ سوره مبارکه روزه - قرعان نقید



******************************



از امام نقی پرسیدند فایده رمضان چیست؟
امام فرمودند: کسی که در طول سال ۱۱ ماه به دزدی، کلاهبرداری، نوشیدن آب انگور، چشم چرانی و جماع مشغول است، احتیاج به استراحت دارد؛ همانا رمضان حکم مرخصی از طرف خدا است برای مسلمانان تا کمی استراحت کنند.

امام نقی و فایده های رمضون قلی

من در میان شما دو چیز گرانبها به امانت می گذرام. مادامی که از آنها استفاده کنید هرگز گم نخواهید شد. یکی گوگل مپ و یکی هم جی پی اس.

آخرین اِدیشِن حدیث شریف ثقلین پس از غیبت های مکرر زمان کوچولو



**************************************



دهنت سرویس ابولهب!
آخه "تبّت" هم شد جا ما رو آوردی واسهٔ مسافرت؟ اینجا اینقدر سرده که سرما خوردم و "تب" کردم.
....................
ترجمه عربی‌: "تبّت يدا أبي لهب وتب"
برگردان به زبان نقوی از عفیر!

امام نقى و اصحاب قصد رفتن به قار کهف را داشتند ولى از آنجا که آدرس را به خوبى نمی دانستند اشتباهى به غار ديگرى رفتند و مدت زيادى در آن غار خوابيدند.
اين غار به جاى اين که آنها را به آينده ببرد به زمان گذشته برد. چون نقى و اصحاب بيدار شدند و از غار بيرون رفتند، تيرانازوروسى ابتدا آنها را سپوخت و سپس براى اسباب بازى بچه هايش آنها را به لانه خود برد.
نقل است امام نقى در لانه به بچه دايناسور ها احکام دين را به طور کامل ياد داد.

ترويج دين در شرايط سخت




*********************************



امام نقی‌ و اصحاب‌شان دور هم نشسته بودند و پسته می خوردند که امام متوجه شدند پسته‌ای دربسته ته ظرف دست نخورده باقیمانده. لذا تصمیم گرفتند صحابه را نصیحتی کنند.
ایشان به آن پسته اشاره کرده و فرمودند: شما را سفارش می‌کنم به کم گویی و زبان بستن که انسان را از شکسته شدن و خرده شدن نجات...
در همین حال، ابولاشی که اصلا در فاز شنیدن حدیث نبود پسته را برداشت و با لگدی جانانه آن را له‌ کرد و خورد.
امام نقی‌ با چهره‌ی برافروخته فرمودند: پاشین برین گمشین، همین کارا رو می کنین که واسه ما جک درست می کنند دیگه...

بدلیل تحریمهای اقتصادی عباسیون، در آستانه رمضان تقریبا همه چیز در سامرا گران و نایاب شده بود.
ابو لاشی میگوید امام دستور داده بودند برای اینکه مردم تحریک نشوند و یاد غذا نیفتند، تلویزیون سامرا فقط مورچه و مورچه خوار پخش کند!

تاریخ نقوی - پشت جلد




************************************



در دورانی که که مرغ در سامرا نایاب شده بود، امام جهت آرام سازی اذهان عمومی به منبر رفتند و گفتند: ای مردم، به خدا سوگند اگر یک ظرف مرغ هفت تکه kfc در دست راست من و یک بشقاب بادمجان در روغن سرخ شده در دست چپ من بگذارند، من بادمجان را انتخاب خواهم کرد چون بامجان اولین درختی بود که به خدا ایمان آورد و مرغ آخرین جاندار بود!

با این حرف قیمت بادمجان در سامرا به شدت بالا رفت و امام مجبور شد نطق دیگری در زمینه قیمت بادمجان بکند.

نقی، امامی برای تمامی فصول گرانی

امام نقى در اعتراض به حکومت عباسيون: من در دهن اين دولت ميکوبم، من دولت تعيين ميکنم.
مردى در ميان اصحاب: يا نقى روزه اى؟؟؟
نقى: بله روزه يکى از واجبات دين است چگونه ممکن است امام معصوم روزه نباشد؟؟
صحابى: به گمانم روزه تان باطل شد، چون غائط زيادى خورديد

نقى و حضار حاضر جواب




***************************************



در راستاى گران شدن گوشت گوسفند، امام نقى بارها و بارها عسکرى کوچولو را به قربانگاه برده و پس از تظاهر به بريدن سر او، با برداشتن گوسفند ارسالى از سوى خدا از محل حادثه ميگريختند.
نقل است در اين اواخر خداوند بجاى گوسفند، بوفالو نرى را فرستاد تا با جماع با هر دو آنها، درس خوبى به آندو داده باشد.

[ATTACH=CONFIG]579[/ATTACH]

امام نقی بر بالای منبر: «قسم به جدم که نوشیدن آبجو، یکی از زشت ترین کارها است»
.
.
سپس امام نقی از منبر پایین آمد، کنیزک نه ساله اش که میان دیگر کودکان مخفی شده بود را یافت، در حالی که او را کتک می زد و فریاد می زد که تو بدترین برده ای هستی که تا کنون داشته ام، به سمت حرمسرا رفت تا به جماع عصرگاهی مشغول شود...!!
.
سیره النقی، نوشته ابن قنبل، فصل تبیین اخلاقیات توسط ائمه!



[ATTACH=CONFIG]580[/ATTACH]

همانا بانو فاطمه زهرا اولین زنی بود که قوزک پایش را پروتز کرد

امام نقی و وصف جدّه سادات



**********************************



از امام نقی روایت است که شیر خدا حضرت علی مرتضی از صبح چنان مشغول گردن زدن بیگناهان بود که فراموش کرد نماز بخواند پس خورشید غروب کرد.
پس محمد راسو لولا دست برد خورشید را از غروبگاه در آورد و امام نمازش راخوانده خورشید به غروبگاه بازگشت.