نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شناخت نظام سرمایه داری
#4

درادامه بخاطر اینكه تفكرات ماركس را بشناسیم ابتدا باید برنگاه او به سیستم كاپیتالیستی صحه گذشته واشراف داشته باشیم قبلا هم عرض كردم همان معضل ضعف تئوریك باعث شده چه درجنبش چپ وچه درروشنفكران شاهد تشتت وعدم تمركز وتحلیل درست باشیم ...
عرصه تولید سرمایه­داری1
درادامه نوشته قبلی :
به دو جنبه از فرآیند تولید تحت روابط سرمایه­داری باید دقت کرد. اول این که کارگران تحت هدایت، نظارت و کنترل سرمایه­دار کار می­کنند. اهداف سرمایه­دار خصلت و هدف تولید را تعیین می­کند. هدایت و فرمان­های مربوط به فرآیند تولید از جایی بالادست کارگران به آنان ابلاغ می­شود. در این­جا دیگر شاهد یک رابطه­ی آزاد و برابر بین کارگر و سرمایه­دار نیستیم، از آن دست که در بازار به مثابه­ی خریدار و فروشنده ملاحظه شد. حالا شاهد یک رابطه­ی عمودی و نابرابر هستیم بین آن که قدرت را اعمال می­کند و آن که نمی‌کند. در این­جا یک سیستم فرماندهی را مشاهده می­کنیم که مارکس آن را هم­چون استبداد محل کار سرمایه­داری توصیف می­کند. این است معنای آزادی و برابری در عرصه تولید.
اما چرا سرمایه­دار دارای چنین قدرتی بر کارگر است؟ زیرا او حق استفاده از توانایی انجام کار او را خریداری کرده است. سرمایه­دار حق مالکیت او را خریده است. کارگر این حق مالکیت را به فروش رسانده است و ناگزیر از این فروش بوده است زیرا تنها راه پیش پای او برای زنده ماندن است.
دومین ویژگی تولید سرمایه­داری عبارت است از این که کارگران هیچ ادعایی مبنی بر حق مالکیت بر محصولات نتیجه فعالیت­شان ندارند. آن­ها نمی­توانند ادعایی داشته باشند. زیرا تنها چیزی را که می­توانست به آنان امکان دهد که این ادعا را طرح کنند، که همان توانایی انجام کار بود، به سرمایه­دار فروخته­اند. این وضعیت خلاف شرایط مولدین شاغل در یک شرکت تعاونی است که دارای حق مالکیت بر محصولات تولیدی هستند و در نتیجه از نتایج و ثمرات تلاش­های خود بهره­مند می­شوند. کار و زحمت بیش­تر کارگران در یک شرکت سرمایه­داری یا بهره­وری بالاتر آنان تنها منجر به افزایش ارزش مالکیت سرمایه­دار می­شود. بر خلاف یک شرکت تعاونی (که دارای روابط تولیدی سرمایه­دارانه نباشد) در موسسه تولیدی سرمایه­داری همه ثمرات فعالیت مولد کارگر متعلق به سرمایه­دار، این مدعی نهایی، است. به همین دلیل است که فروش نیروی کار از چنین اهمیتی به مثابه­ی یک ویژگی متمایزکننده سرمایه­داری برخوردار است.
پس چه اتفاقی در عرصه تولیدی می­افتد؟ همه آن­چه که رخ می­دهد ناشی از منطق درونی روابط تولید سرمایه­داری است. از آن­جا که هدف سرمایه­دار تولید ارزش اضافی است او تنها تا جایی نیروی کار را خریداری می­کند که قادر به تولید ارزش اضافی باشد. از نظر مارکس شرط لازم خلق ارزش اضافی، انجام کار است- انجام کاری بیش از آن­چه سرمایه­دار بابت آن دستمزد به کارگر پرداخت می‌کند یعنی کار اضافی. سرمایه­دار به وسیله­ی کنترل خود بر تولید و مالکیت بر محصول کار تلاش دارد تا کارگران را وا دارد تا ارزش بیش­تری تولید کنند، ارزشی بیش از آن­چه بابت آن دستمزد دریافت داشته­اند.
اما این امر چگونه اتفاق می­افتد؟ ما همواره قادر به محاسبه میزان ساعات کار لازم روزانه(کار روزانه= کار لازم + کار اضافی) برای بازتولید کارگر تحت شرایط متعارف و جاری هستیم. مارکس می­گوید تعیین ساعات "کار لازم" به وسیله­ی محاسبه­ی نسبت بین معیار موجود در پیوند با سطح نیازهای لازم زندگی (دستمزد واقعی) و سطح عمومی بهره­وری ممکن می­شود. اگر بهره­وری افزایش یابد در آن صورت ساعات کار کم­تری برای بازتولید کارگران لازم خواهد بود. موضوعی ساده است. البته روشن است که سرمایه­دار هیچ نفعی در این ندارد که کارگران به اندازه­ی بازتولید نیروی کار خود به کار مشغول باشند. آن­چه سرمایه­دار طلب می­کند انجام کار اضافی از سوی کارگران است- یعنی کار انجام شده توسط کارگران (کار روزانه­ی سرمایه­دارانه) باید از میزان و سطح کار لازم تجاوز کند. تفاوت نرخ کار اضافی و کار لازم آن چیزی است که مارکس نرخ استثمار می­نامد (یا همان چیزی که در شکل پولی، نرخ ارزش اضافی نامیده می‌شود).
حالا می­توانیم آن­چه را مارکس بدان تحت عنوان "قانون حرکت" سرمایه ارجاع می­دهد ترسیم کنیم. این همان خصوصیات پویای سرمایه و ناشی از روابط تولیدی سرمایه­داری است که او به آن­ها اشاره می­کند. توجه داشته باشید که از نقطه نظر سرمایه، هدف همه این فرآیند تنها سود است. کارگر تنها وسیله­ای برای این هدف است- هدف رشد سرمایه.
اجازه دهید با یک فرضِ افراطی کارمان را شروع کنیم- آن هم این که فرض کنیم کار روزانه معادل با میزان کار لازم است (یعنی آن که کار اضافی انجام نمی­شود). چنان­چه این فرض دارای اعتبار بود در آن صورت هیچ گونه تولید سرمایه­داری وجود نمی­داشت. در این صورت سرمایه­دار چه کاری می­تواند بکند تا به هدف خود دست یابد؟
یک گزینه این است که سرمایه­دار از کنترل خود بر تولید استفاده کند تا میزان کار انجام شده توسط کارگر را افزایش دهد. بدین ترتیب کار روزانه را تا آن حدی که ممکن است طولانی کند. یک کار روزانه 10 ساعته؟ خوب است. کار روزانه 12 ساعته؟ باز بهتر. در این حالت کارگر کار بیش­تری برای سرمایه­دار انجام می­دهد، کاری بیش از دستمزد دریافتی­اش و سرمایه نیز در این حالت رشد می‌کند.که حاصل آن "ارزش اضافی مطلق" است. گزینه­ی دیگر این است که شدت کار روزانه را افزایش دهید. سرعت انجام کار را بالا برید. کارگر را وا دارید تا در مدت زمان تعیین شده با سرعت و شدت بیش­تری کار کند. کاری کنید که هیچ حرکت اضافی و بیهوده انجام نشود، هیچ زمانی تلف نشود. هر لحظه­ای که کارگران از کار باز می­مانند در واقع به معنای از دست رفتن آن زمانی است که باید برای سرمایه­دار کار کنند. که حاصل آن "ارزش اضافی نسبی" است. یعنی کار اضافی نسبت به کار لازم بیشتر می‌شود.
یک گزینه­ی دیگر این است که دستمزد کارگران را یا مزد واقعی را کاهش دهید. افرادی را استخدام کنید که با دستمزد کم­تری کار می­کنند. افراد را وادارید تا با یک­دیگر رقابت کنند تا ببنید کدام­یک بیش­ترین کار را در مقابل کم­ترین افزایش دستمزد انجام می­دهند. خارجی­های مهاجر را بیاورید فقیران مهاجر را از روستاها بیاورید. محل تولید را به جایی منتقل کنید که نیروی کار ارزان یافت می­شود.
این منطق درونی سرمایه است. گرایش درونی سرمایه افزایش استثمار کارگران است. در یک مورد کار روزانه افزایش می­یابد در مورد دیگر دستمزد واقعی سقوط می­کند. در هر دو مورد نرخ استثمار رو به افزایش است. مارکس در این باره چنین گفت: "سرمایه­داران در تلاش دائمی برای کاهش سطح دستمزدها و رساندن آن به سطح حداقل و افزایش کار روزانه به سطح حداکثر هستند". او ادامه می­دهد که "همه­ی این­ها در حالتی است که کارگر نیز در جهتی مخالف سرمایه­دار فشار می­آورد".
به بیان دیگر در چارچوب روابط سرمایه­داری، زمانی که سرمایه برای افزایش کار روزانه، هم مدت و هم شدت آن، تلاش می­کند و می­خواهد دستمزدها را به سمت پایین سوق دهد، کارگران نیز برای آن مبارزه می­کنند که کار روزانه را کاهش داده و سطح دستمزدها را افزایش دهند. در این راستا آن­ها دست به تشکیل اتحادیه­های کارگری می­زنند. همان­طور که سرمایه مبارزه می­کند کارگران نیز دست به مبارزه طبقاتی می­زنند. چرا؟ به عنوان مثال مبارزه بر سر کار روزانه را در نظر آورید. چرا کارگران زمان بیش­تری برای خود می­خواهند؟ مارکس در این رابطه می­گوید که کارگران این زمان را برای "آموزش، تحصیل و تهذیب خود، برای رشد ذهنی خود، برای تحقق کارکردهای اجتماعی خود، برای روابط اجتماعی برای شکوفایی آزادانه توانایی­های اصلی تن و روح­شان می­خواهند". مارکس در این باره می­نویسد: "زمان، فضایی برای رشد و شکوفایی انسانی است. انسانی که وقت آزادی در اختیار خود ندارد، انسانی که همه اوقاتش، به جز آن­چه مصروف خواب، خوراک و نظایر آن می­شود، در کاری که برای سرمایه­دار انجام می­دهد، بلعیده ­شود ارزش کمتری از یک حیوان بارکش دارد".
با خواندن این جمله امیدوارم دوستانیكه دراین مكان ازخود سوال میكنند چرا رفاه با جهالت نسبت معكوس دارد بتوانند جواب درخوری دریاف كرده باشند
موضوع نبرد برای دستمزدهای بالاتر چه می­شود؟ البته نیازهای ضروری جسمانی کارگران به خاطر زنده ماندن امری مسلم است. اما مارکس درک می­کرد که کارگران به چیزی بیش از این نیاز دارند. نیازهای اجتماعی کارگران شامل "اهتمام کارگران برای کسب رضایت خاطر از نوعی عالی­تر و کسب فرهنگی عالی­تر، تبلیغ به خاطر تعلقات و منافع­شان، اشتراک روزنامه، شنیدن درس­نامه­ها، آموزش فرزندان­شان، رشد ذائقه­اش و نظایر آن می­شود". مختصرا می­توان گفت که کارگران نیز دارای اهدافی از آن خود هستند. از آن­جا که آن­ها اعضای جامعه هستند، نیازهای­شان نیز خصلت اجتماعی دارد. نیازهای آنان به مثابه­ی موجودات انسانی در یک جامعه در تقابل با گرایشات درونی سرمایه قرار دارد. زمانی که هم­چون مارکس به سویه­ی کارگر می­نگریم متوجه "نیاز خود کارگر به رشد و تکامل می‌شویم".
از منظر سرمایه اما کارگران و به راستی که همه بشریت تنها ابزاری برای یک هدف (کسب سود) هستند. آن­ها هدفی در خود نیستند. چنان­چه تحقق اهداف سرمایه کاربرد نژادپرستی را اقتضا کند، یا تفرقه کارگران، غیرقانونی کردن یا درهم شکستن اتحادیه­ها از سوی دولت را اقتضا کند، چنین خواهد شد. چنان­چه تحقق اهداف سرمایه ویرانی زندگی و آینده­ی مردم را به وسیله­ی بستن واحدهای تولیدی وانتقال آن­ها به نقطه­ای از جهان که نیروی کار ارزان در دسترس است و اتحادیه­ها نیز ممنوع هستند، اقتضا کند، آن­گاه چنین خواهد شد. سرمایه­داری هرگز سیستمی نبوده است که اولویت آن را انسان­ها و نیازهای­شان تشکیل دهد.
درست است که میزان کار روزانه از زمان مارکس کاهش یافته و دستمزدها نیز افزایش یافته است اما این امر به معنای بی­اعتباری توصیف مارکس از سرمایه­داری نیست- زیرا هر گام به جلو با وجود مقاومت سرمایه­داران میسر شده است (همان­طور که در زمان مارکس چنین بود). مارکس قانون ده ساعت کار روزانه را، قانونی که کار روزانه در انگلیس را به ده ساعت کاهش داد، یک پیروزی بزرگ نامید، یک پیروزی بر "حاکمیت کور قوانین عرضه و تقاضا" که اقتصاد سیاسی طبقه سرمایه­دار را تشکیل می­دهد. او در همین باره افزود: "برای اولین بار در روز روشن اقتصاد سیاسی طبقه (سرمایه­دار) تسلیم اقتصاد سیاسی طبقه کارگر شد".
به عبارتی می­توان گفت که دست­آوردهای کارگران نتیجه­ی مبارزات آنان است. آن­ها در جهت مخالف سرمایه فشار می­آورند، آن­ها برای کاهش نرخ استثمار مبارزه می­کنند. آن­چه به طور تلویحی در اقتصاد سیاسی کارگران و در مبارزه آنان وجود دارد غلبه بر تفرقه بین خودشان است (فارغ از منبع و علت آن). هیچ یک از این چیزها جدید نیست. مارکس دشمنی بین کارگران انگلیسی و ایرلندی را در آن زمان هم­چون علت ضعف آنان بیان کرد: "این همان رازی است که به واسطه­ی آن طبقه سرمایه­دار قدرت خود را حفظ می­کند و آن طبقه خود از این مسئله نیک آگاه است". بدین معنا مبارزه بین سرمایه­داران و کارگران بر سر درجه­ی جدایی کارگران نیز هست.
دقیقا از آن­جا که کارگران (با توجه به نیازهای آنان به مثابه­ی موجودات انسانی) در برابر کاهش دستمزدها و افزایش کار روزانه مقاومت می­کنند، سرمایه­داران باید راهی دیگر برای رشد سرمایه پیدا کنند، و به این دلیل آن­ها مجبورند که ماشین را در روند کاری وارد کنند تا بهره­وری افزایش یابد. با افزایش بهره­وری در مقایسه با دستمزدهای واقعی، آن­ها از میزان کار لازم کاسته و نرخ استثمار را افزایش می­دهند. مارکس می­گوید که در مبارزه بین سرمایه و کار، سرمایه­داران فرآیند تولیدی را دستخوش انقلاب می­سازند.
ادامه دارد
پاسخ


پیام‌های این موضوع
شناخت نظام سرمایه داری - توسط روزبه - 03-01-2013, 08:26 PM
شناخت نظام سرمایه داری - توسط روزبه - 03-03-2013, 01:26 PM
شناخت نظام سرمایه داری - توسط folaani - 03-03-2013, 06:12 PM
شناخت نظام سرمایه داری - توسط روزبه - 03-06-2013, 07:51 AM

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان