نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شناخت نظام سرمایه داری
#2

روابط تولید سرمایه­داری
اتفاقا با توجه به همزمانی همین بحث درجستاری دیگر درمورد مقوله آزادی پرداختن به این امر ضرورت می یابد ودراینجا میتون بصورت مبسوط تری به این امر پرداخت
دیگر درمورد مقوله اظهار نظری که روشنفكران و اقتصاددانان طرفدار سرمایه­داری برای ما شرح می­دهند، این است که "رقابت و بازار آزاد" پشتوانه و تضمینی هستند که سرمایه­داران به سادگی بتوانند نیازهای مردم را تامین کنند. اما واقعیت این است که آن­ها از سر انسانیت و نوع­دوستی این کار را نمی­کنند بلکه همان­طور که آدام اسمیت می­گوید: "این کار را به خاطر منافع خودشان انجام می­دهند". در این اظهار نظر چنان وانمود می­­شود که تو گویی رقابت با دیگر سرمایه­داران هم­چون تازیانه­ یک دست نامریی بر آنان فرود می­آید و آنان را وا می­دارد تا به دیگر انسان­ها خدمت کنند.! اما از نظر مارکس این تمرکز بر رقابت و بازار، دقیقا پوشاننده­ی آن روابط معین تولیدی است که سرمایه­داری را از دیگر اقتصادهای مبتنی بر بازار متمایز می­کند. زیرا در این­جا ما با دو نیروی اصلی از روابط تولیدی- یعنی سرمایه­داران و کارگران- روبه­رو هستیم. در یک سمت سرمایه­داران، مالکان ثروت ایستاده­اند که صاحب وسایل مادی تولیدند. هدف آن­ها نیز افزایش ثروت خودشان است. آن­ها با میزان معینی از سرمایه در شکل پول، فعالیت اقتصادی خود را شروع می­کنند. آن­ها با هدف کسب پول بیش­تر، برای کسب ارزش اضافی، به خرید کالاهایی دست می­یازند که باید سود بیش­تری برای آن­ها به همراه بیاورند. تنها هدف آن­ها به مثابه­ی یک سرمایه­دار، افزایش سرمایه­ی خودشان است.
از سوی دیگر کارگران را داریم. این عده نه دارای وسایلی برای فروش مانند تاجران، هستند و نه این که دارای ابزار تولیدی مانند کارخانه‌داران، هستند تا بتوانند به تولید آن­چه نیاز دارند بپردازند. بدون ابزار تولید، آن­ها قادر به تولید کالاهایی برای مبادله در بازار تولید نخواهند بود. در این­صورت پرسشی که مطرح می­شود این است که پس آن­ها چگونه به وسایل مورد نیاز خود جهت امرار معاش، دست می­یابند؟ پاسخ این است که آن­ها با فروش تنها چیزی که نزدشان قابلیت فروش دارد یعنی فروش توانایی انجام کار (نیروی کار) موفق به دستیابی وسایل زندگی خود می­شوند. شاید آن­ها بتوانند و می‌توانند دست به انتخاب بین کارفرماهای مختلف زده و تصمیم بگیرند که نیروی کار خود را به چه کسی بفروشند. اما در هر صورت از این فروش، آنان را گریزی نیست. به عبارت دیگر آن‌ها ناگزیرند و ناچارند که نیروی کار خود را بفروشند. آن­ها نمی­توانند بین دو گزینه­ی فروش یا عدم فروش نیروی کارشان دست به انتخاب بزنند زیرا در این­جا مسئله مرگ و زندگی در میان است.
پیش از این که بتوان درباره سرمایه­داری سخن گفت باید شرایط خاصی فراهم شده باشد. موضوع این است که نه تنها باید یک اقتصاد کالایی فراهم باشد که در آن عده­ای از انسان­ها صاحب ابزار تولیدی هستند بلکه هم­چنین باید یک کالای ویژه و منحصر به فرد نیز در دسترس باشد و آن کالا چیزی نیست جز نیروی کار انسانی. مارکس می­گوید برای این که چنین کالایی در دسترس باشد بایستی کارگران به معنای دوگانه­ای آزاد شده باشند. آن­ها باید از سویی آزادی فروش نیروی کار خود را کسب کرده باشند(یعنی دارای حق مالکیت بر توانایی کار خود باشند چیزی که مثلا بردگان فاقد آن بودند) و در ضمن باید از حق مالکیت بر وسایل تولیدی نیز "آزاد" باشند (یعنی ابزار تولیدی باید از مولدین کالا-کارگران مولد- جدا شده باشد). به بیان دیگر، یک جنبه­ی منحصر به فرد روابط تولیدی سرمایه‌داری وجود انسان­هایی است که فاقد ابزار تولیدی هستند و در نتیجه مجبورند تا حق مالکیت خود بر نیروی کارشان را به سرمایه­دار به فروشند و حق استفاده از آن را به او واگذار کنند. آن­ها نیروی مولده خود را به او می­فروشند تا در مقابل آن قادر شوند وسایل زندگی مورد نیازشان را جهت امرار معاش، خریداری کنند.
در حالی که جدایی مولدین(کارگران مولد) از ابزار تولید شرط لازم برای استقرار روابط تولیدی سرمایه­داری است اما شرط کافی آن نیست. اگر کارگران از ابزار تولید جدا باشند دو گزینه پیش پای آنان هست: 1- یا آن­ها نیروی کارشان را به صاحب ابزار تولید می‌فروشند، 2- یا این که ابزار تولید را از صاحبان­شان اجاره می­کنند. اقتصاددانان نظام سرمایه‌داری در یک اظهار نظر همیشگی بیان می‌دارند که نتیجه کار، فارغ از این که سرمایه کار را اجاره کند یا کار سرمایه را اجاره کند، همیشه یک­سان است. اما خواهیم دید که از نظر مارکس این دو گزینه دارای تفاوت عظیمی با یک­دیگر هستند. تنها در صورتی که سرمایه نیروی کار را خریداری کند با نظام سرمایه‌داری و خصلت ویژه آن روبه­رو هستیم.
سرمایه­داری به وجود نیروی کار به مثابه­ی یک کالا و هم­چنین ترکیب آن با سرمایه نیاز دارد. سرمایه­دار حق استفاده از قابلیت انجام کار را از کارگر خریداری می­­کند زیرا در این­جا با کالایی مواجه‌ایم که سرمایه­دار را قادر می­سازد تا به تحقق تنها هدفش نائل آید که همانا کسب سود است. تنها و تنها به خاطر افزایش سرمایه است که نیروی کار برای سرمایه­دار اهمیت دارد.
حالا شرایطی فراهم شده است که بر مبنای آن بین دو طرف(کارگر و سرمایه‌دار) در بازار مبادله صورت گیرد: یک طرف دارنده‌ی پول است و طرف دیگر دارنده­ی نیروی کار. هر یک خواهان آن چیزی است که در تصرف دیگری است و هر یک از این مبادله نصیبی می­برد. به نظر می­رسد با یک داد وستد (مبادله) آزاد روبه­رو هستیم. این همان­جایی است که اکثریت اقتصاددانان نظام سرمایه، توقف می­کنند. آن­ها به این داد و ستد (مبادله) نگاه کرده و اعلام می­کنند: "ما آزادی را مشاهده می­کنیم". در واقع از آن­جا که آن­ها تنها سوداگری در بازار را مشاهده می­کنند پس لاجرم تنها چیزی که ملاحظه می­کنند آزادی است.
اما آن­چه ما در این­جا توصیف می­کنیم یک اقتصاد مبتنی بر بازار به معنای ساده آن نیست. هر اقتصاد مبتنی بر بازار به معنای فروش نیروی کار به سرمایه­دار نیست. پیش از سرمایه‌داری کارگر با ابزار متعلق به خود کالا تولید می‌کرد و در بازار آن را می‌فروخت و با پول آن کالای مورد نیاز خود را می‌خرید.دفاع از یک اقتصاد مبتنی بر بازار دفاع از سرمایه­داری به معنای امروزی آن نیست، همان­طور که دفاع از بازار به معنای دفاع از برده­داری نیست (که البته می­دانیم حاوی خرید و فروش بردگان نیز بود). البته مدافعان سرمایه­داری چنین تمایزی بین سرمایه­داری و بازار قائل نمی­شوند. مارکس در این باره می­گوید که ایدئولوژی این افراد آنان را بدان جا رهنمون می­نماید که تفاوت بین بازار پیشاسرمایه­داری و سرمایه­داری را مخدوش کنند.
چرا چنین است؟ به ویژگی منحصر به فرد آن بازار اقتصادی امروزی بیندیشید که در آن نیروی کار به سرمایه­دار فروخته می­شود. پس از پایان عمل مبادله، حال مارکس توجه ما را به تغییری معطوف می­کند که در وضعیت هر یک از طرفین اتفاق افتاده است. "آن که پیش از این صاحب پول بود اکنون به عنوان سرمایه­دار با گام­های بلند پیشاپیش راه می­رود؛ و مالک نیروی کار به عنوان کارگر از پی او روان است". اما آن­ها به کجا گام بر می­دارند؟ آن­ها وارد محل کار می­شوند جایی که سرمایه­دار حالا دارای فرصت و از این امکان برخوردار است که حق مالکیت خریداری شده خود را مصرف کند.
عذرمرا ازطولانی شدن پست بپذیرید ادامه آن درپست بعدی
پاسخ


پیام‌های این موضوع
شناخت نظام سرمایه داری - توسط روزبه - 03-01-2013, 08:26 PM
شناخت نظام سرمایه داری - توسط روزبه - 03-03-2013, 01:26 PM
شناخت نظام سرمایه داری - توسط folaani - 03-03-2013, 06:12 PM
شناخت نظام سرمایه داری - توسط روزبه - 03-06-2013, 07:51 AM

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان