نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شرایط جهان امروز - پدیدهء کنترل و شکل دهی جهانی!
#1

راستش شک داشتم این بحث رو توی تالار فلسفه یا هم اندیشی مطرح کنم یا اینجا، چون بنظرم یجورایی به همش ربط داره و بحث ترکیبی از فلسفه و سیاست و اخلاق هست. بهرحال اینجا مطرح کردم.

در دنیای امروز مشاهده میکنیم که قدرتهای بزرگ سعی میکنن حال و آیندهء دنیا رو کاملا در دست بگیرن و خودشون بر اساس تفکر (و البته طبیعتا منافع شخصی) خودشون شکل بدن.
چنین پدیده ای در طول تاریخ فکر نمیکنم حداقل به این شدت و گستردگی سابقه داشته بوده باشه. مثلا یه تمدن در یه جایی میتونسته و شانس بیشتری داشته که رشد بکنه و اونم در حد تمدن های قوی قرار بگیره، یا اصلا نگیم تمدن، بگیم کشور، مردم، ملت، قوم، ... و خب همینطور بوده که یکسری امپراطوری ها و ملت ها و تمدن ها در طول تاریخ اومدن و رفتن و خیلی هاشون بوسیلهء تمدن های جدیدتر، هرچند گاهی در ظاهر یا باطن کم فرهنگ تر، تضعیف و سرنگون شدن. مثلا مغلول ها رو میتونیم بی فرهنگ و وحشی بدونیم، که تمدن هایی رو تضعیف یا نابود کردن. ولی خب بعضیا دیگه هم لزوما اینقدر وحشی و بی فرهنگ نبودن شاید حتی برتر هم بودن در کل یا از جهاتی. بهرحال این چرخهء طبیعی و تنوع و تنازع بقا در جریان بوده که بنوعی شاید عدالت رو هم بیشتر برقرار میکرده و از نظر فرگشت فرهنگی و تمدن و انسان هم شاید مفید بوده در کل.
ولی الان شاهد هستیم با پیشرفت قدرت و فناوری بشر، یکسری ابرقدرت ها دیگه میتونن تمام کرهء زمین رو تحت نظارت و کنترل و دستکاری داشته باشن و دیگه براحتی به کشورها و تمدن های جدید یا در حال پیشرفت فرصت داده نمیشه که بتونن به حد اون ابرقدرت ها برسن.
مثلا همین الان عربستان به پشتیبانی غرب و آمریکا داره یمن رو بمباران میکنه و جلوی به ثمر رسیدن انقلاب اونا رو میگیره. چرا؟ چون بخصوص منطقهء استراتژیک هست و برای کنترل آیندهء خودشون خطرناک میبینن. حال اینکه واقعا نفع خود مردم یمن چیه و اینکه انقلابشون ایدئولوژی اونا چیه چقدر برحقه یا نه این بحث دیگری هست که اونایی که قدرت دارن طبیعتا بهش توجهی هم نمیکنن و براشون مهم نیست. البته هدف دیگر هم جلوگیری از قدرت یافتن ایران و شیعیان در منطقه است و بطور کلی کسانی که با غرب آبشون توی یک جوب نمیره.
همین ایران هم بنظر من در حقش ناجوانمردی و ظلم شده. سر همین مسئلهء هسته ای مثلا که خیلی آشکار هست.
اولا که خوبی و بدی و حق و ناحق بنظر من در جهان امروز اونقدرها واضح و مطلق نیست که آدم بخواد دربست طرف یک طرف رو بگیره. مثلا بگیم ج.ا. برحقه یا آمریکا. هرکدام نقاط ضعف و قوت خودشون رو دارن و هرکدام دلایل و اشتباهات و انحرافات و ظلم های خودشون رو. و خود جابجایی قدرت و اینکه مثلا یک طرف خیلی قوی تر بشه هم باز خودش مسئله ساز هست چون ماهیت های انسانی ناپایدار هستن و یکجور باقی نمیمونن و چه بسا قدرت و حکومت و مردمی که الان نسبتا خوب هستن وقتی قدرت بیشتری پیدا کنن فرصت بیشتری پیدا کنن بد بشن و سوء استفاده کنن. بنظر من همون یک تعادل قوا در جهان باشه بهتر از اینه که امثال آمریکا دنیا رو تحت کنترل تقریبا کامل خودشون داشته باشن. هرچند شاید بعضی با این نظر من موافق نباشن و دلایل و اسناد خودشون رو داشته باشن که خواهش میکنم در این تاپیک مطرح کنن.
بهرحال بحث اصلی سر این پدیده کنترل جهانی هست و اینکه اگر بخوام با نظام طبیعت و فرگشت قیاس کنیم باید بگیم مثل اینه که یک موجود زنده ای بوجود آمده برای اولین بار در تاریخ که تونسته تکامل و جمعیت و بقا و پیشرفت بقیهء انواع موجودات زنده رو در سراسر کرهء زمین تحت کنترل زیادی قرار بده و از پیشرفت و برتری اونا و بوجود آمدن گونه های جدیدی که میتونن تهدیدی بر علیه خودش باشن جلوگیری کنه، بخاطر منفعت و بقای خودش. آیا این برای طبیعت و فرگشت چیز خوبی است؟ و از دید دیگر از نظر اخلاق هم میشه این مسئله رو بررسی کرد چون بهرحال ما انسان هستیم و معتقد به اخلاق، و نه صرف قانون جنگل!

اگر بخوایم خیلی شدیداللحن بگیم میتونیم با یک غدهء سرطانی قیاس کنیم که داره بخش اعظم یا خیلی بیشتر از حد طبیعی منابع بدن موجود زنده و نظام اکولوژیک رو خودش مصرف میکنه و بخشهای دیگر رو ضعیف کرده و از کار انداخته و سیستم ایمنی هم در مقابلش کاری ازش برنمیاد. موجود زنده در این حالت قطعا بیماره و در کل رنج میکشه (هرچند وضع خود غدهء سرطانی خوب باشه) و عمرش هم ممکنه خیلی کوتاهتر بشه یا حالا شایدم پیشرفت سرطان کند باشه و سالهای بیشتری عمر کنه، ولی بهرحال بیماره و زودتر از عمر طبیعی خواهد مرد.

من فکر میکنم کشورهایی مثل آمریکا که در سراسر دنیا در تاریخ معاصر در حال انگولک و کنترل پیشاپیش به نفع خودشون و بر اساس تفکر و باور خودشون بودن، یجورایی یه بیماری برای کل بشریت هستن. هرچند نمیدونم مطمئن نیستم و این مسئله و پدیده جای بحث داره و شاید هم اینطور نباشه یا بهرصورت در نهایت این شرایط به نفع بشریت تموم بشه. مثلا فرض کنیم شاید این پدیده بوده که اگر نبود شاید تاحالا امثال هیتلر و آلمان نازی یا کشورها و حکومت ها و دسته هایی حالا در اون حد بد و قدرتمند یا کمتر و بیشتر، متعدد امکان بوجود آمدن داشتن و بوجود آمده بودن و وضعیت دنیا سخت تر و بغرنج تر از حال حاضر میبود و شاید حتی جنگ ها و کشتارهای گسترده ای هم صورت گرفته بود. اما خب این بحث سختی هست و جای ایراد و ابهام زیاد داره! بهرحال هم در دنیای امروز میتونیم بگیم همین مقدار آرامش و ثباتی هم که هست شاید به قیمت رنج و استثمار و بدبختی میلیون ها انسان دیگه و کشورهای ضعیف نگه داشته شده و به آشوب کشیده شده تموم شده.

بهرحال بنظر من این مسئله غیرطبیعی و در تاریخ احتمال زیاد بی سابقه است. این حد از کنترل و انگولک و جهت دهی موثر در مقیاس جهانی! اینکه بر اساس تفکر و منافع آیندهء خودت بیای و دنیا و کشورها و انسانهای دیگه رو سعی کنی و بتونی پیشاپیش شکل بدی، ضعیف نگه داری، جلوی پیشرفت و قوی شدن طبیعی اونا رو بگیری یا حداقل این فرایند رو کند کنی، حتی ضعیف تر از حال حاضر کنه و به آشوب و قهقرا برگردونی. در گذشته فناوری و امکانات بشر اینقدر نبوده که بتونه نهایتا تا چندتا کشور اونورتر خودش رو اینطور تحت کنترل و سلطه بگیره و نذاره برای خودش تهدید جدی بشن.
شاید این پدیده با نسبت خود انسان با کرهء زمین و دیگر موجودات زنده قابل قیاس باشه. اینکه انسان منابع و محیط زیست کرهء زمین رو تاحد زیادی تحلیل برده و فقط برای خودش مصرف کرده و حتی برای آیندگان هم زیاد باقی نذاشته. یعنی این گونه تهدیدی برای تمام گونه های دیگر و در نهایت حتی بقای خودش و قابلیت زیست کرهء زمین شده. هرچند میتونیم بگیم خود بشر متوجه این خطر و عوارض شد و در طول سالها پیشرفت های قابل توجهی در زمینهء حفظ محیط زیست و منابع زمین برای نسل های آینده برداشته شده و با پیشرفت فناوری هم کمک زیادی به این امر شده و میتونه بشه (مثلا فناوریهای سازگار با محیط زیست، مواد مصنوعی قابل تجزیه، بازیافت). ولی بهرحال با اینکه این فرایند نسبت به رشد جمعیت و افزایش رفاه انسان خیلی کندتر شده اما هنوزم محیط زیست و منابع داره در کل تحلیل میره. بنابراین شاید نظام جهانی حال حاضر هم نیاز داره و میتونه به همین شکل به مرور در این زمینه پیشرفت کنه و اصلاح و بهینه تر بشه. ولی عاقبت چه خواهد شد و نقش ما در حال حاضر این وسط چیه؟ آیا اگر گروههای سبز برای حمایت از محیط زیست اقدام نمیکردن، اگر دیگران اعتراض نمیکردن عکس العملی نشون نمیدادن، الان وضع اینقدر خوب شده بود؟ پس بنظر من همهء ما انسانها باید درمورد این مسئله هم فکر کنیم و اگر میتونیم کاری بکنیم مسئول و موثر باشیم، وگرنه نمیشه به اصلاح و تکامل خودکار و خود کنترلی از جانب قدرتهای بزرگ و سیاست مداران به تنهایی چندان مطمئن و دلخوش بود. نه؟

یه موجودیت هایی مثل اسلام، ج.ا.، و اینطور چیزها هم که ما اونا رو کم و بیش پلید یا دچار انحراف و بیماری و مضر میدونیم، خب در طبیعت هم موجودات زیادی هستن بینشون درنده و بیماری زا هم هست که میتونن گریبان خودمون رو هم بگیرن، ولی ما اونا رو هم حفظ میکنیم و حتی وجود اونا هم در کل برای حفظ تعادل کرهء زمین لازم بنظر میاد. مثلا شیر و کفتار اگر نباشن مشکلاتی پیش میاد. آیا درسته و میشه تمام مارهای سمی رو کشت؟ و از اون طرف آیا امثال آمریکا با اون قدرتشون که هر روز هم میخوان زیادترش کنن و بر همه برتری مطلق داشته باشن، آهوی دوست داشتنی و بی خطری هستن؟
پاسخ
#2

از طرفی از نظر اخلاقی این قضیه بنظرم شبیه از پیش قضاوت و محکوم و مجازات کردن بخاطر عمل نکرده و آینده ای نیامده است که کاملا هم مشخص و قابل پیشبینی و اثبات 100% نیست. مثلا اینها دارن جلوی پیشرفت و قدرت یافتن کشورهای اسلامی رو میگیرن، یکیش ایران، میگن ایران اگر پیشرفت کنه تروریسم میکنه بمب اتمی درست میکنه اسرائیل رو پودر میکنه جنگ جهانی راه میندازه، ولی در واقعیت آیا این قضیه اینقدر روشن و مطمئن هست و هیچ عامل و احتمال تغییری این وسط نیست؟ و آیا خودشون از این قضایا بری هستن؟ واقعا؟ چقدر؟ با چه درصد اطمینانی چه اثباتی؟

و آیا در این موارد هدف وسیله رو توجیه میکنه؟ عقب نگه داشتن و ضعیف کردن و شکل دادن کشورهای دیگر به بهانهء تهدیدهای آینده، به هر هزینه ای منجمله رنج و بدبختی و جنایت در حق میلیون ها انسان کم و بیش بی گناه؟

در جامعهء بشری اگر یک فردی هنوز جرمی رو مرتکب نشده ولی میان میگن اگر فرصت پیدا کنه اگر چند سال دیگه که قوی تر میشه خیلی خطرناک تر میشه و نمیشه کنترلش کرد، پس الان مثلا بکشیمش که پیشگیری کنیم، بزنیم چپرچلاقش کنیم، بندازیمش زندان؟ بخاطر آینده نیامده و مشخص و اثبات و تضمین 100% نشده و بخاطر جرمی که هنوز مرتکب نشده بیایم و مجازات کنیم؟ آیا یک چنین فردی شانس تغییر و اصلاح شدن یا کنترل پذیر کافی بودن در آینده رو نداره؟ و گذشته از اون سوال اول هنوز باقیست و اون اینکه آیا مجازات پیش از وقوع جرم از نظر اخلاقی درسته؟

بنظر شما این استدلال و توجیه و روشهایی که امروز در جهان بکار گرفته میشه قابل دفاع و معقول و منصفانه هستند؟

آیا بشریت داره با این واقعیت ها به سوی پیشرفت میره یا ایجاد بیماری های صعب العلاج؟
اینکه معدودی کشورهای قدرتمند کل دنیا رو کنترل خواهند کرد و خیلی قدرت های دیگر که در شرایط و تعادل طبیعی میتونستن بوجود بیان هرگز بوجود نخواهند آمد. اینکه تنوع در جهان از بین میره. اینکه برخورد ایدئولوژی ها بصورت طبیعی از میان میره.
پاسخ
#3

یعنی اینا حتی نمیذارن قدرتهای منطقه ای که در راستای منافع خودشون نیست شکل بگیرن.
چرا؟ چون مثلا الان توی منطقهء خاورمیانه اگر قدرتهای منطقه ای مخالف آمریکا ایجاد بشه میتونن نفت رو برای کشورهای غربی خیلی گرون تر کنن یا با بحران هایی که با غرب پیش میاد، و اونوقت میبینید که این همه میگید ابرقدرت و فلان و بهمان ولی اینا هم در برابر بحران انرژی و گرون شدن نفت و منابع دیگر چقدر آسیب پذیر هستن و دچار مشکلات جدی میشن.

امثال آمریکا اگر واقعا اینطور که ادعا میشه ابرقدرت واقعی هستن واقعا خودشون میتونن به تنهایی ابرقدرت باقی بمونن، بدون دوز و کلک و جنایت و ضعیف داشتن دیگران، پس چرا اینقدر کنترل بقیهء دنیا براشون مهمه؟ چکار دارن به یه مناطق و فرهنگ ها و ایدئولوژی های دیگری این همه دور از خودشون؟ بهشون چه ربطی داره؟

اینها همینطور بصورت تصنعی تونستن تاحالا ابرقدرت بمونن وگرنه بطور طبیعی شاید تاحالا کلی نزول کرده بودن و چندتا قدرت بزرگ دیگر هم در دنیا بوجود آمده بود.
اینها برای بقول یارو to keep the system running نیاز به منابع زیادی و استثمار سراسر دنیا دارن.
پس آمریکا هم شاهکاری نکرده!
شاهکار وقتی هست که سیستمت غدهء سرطانی نشه برای بقیهء دنیا و حالا خودت چون عضوی از غدهء سرطانی هستی بیای و بقیهء دنیا رو تضعیف کنی و تحت تسلط خودت نگه داری که بیشتر منابع و ثروت دنیا راحت در اختیارت باشه.
پاسخ
#4

سیاستهای حاکم بر جهان حاصل برآیند نیروی قدرتهای آشکار و پنهان و قدرتهای تمیز و کثیف است.

عمل به دستورات و قوانین اسلام ترویج فحشا و قباحت و زشتی واقعی است. رقص و آواز و سکس و برهنگی و پورنوگرافی و اختیار زن به تعدد شریک جنسی نه فساد است و نه فحشا بلکه از حقوق مسلم زنان و مردان جامعه میباشد.
پاسخ
#5

Agnostic نوشته: سیاستهای حاکم بر جهان حاصل برآیند نیروی قدرتهای آشکار و پنهان و قدرتهای تمیز و کثیف است.
بله اما قدرت آدمهای معمولی و گروه های بقدر کافی مردم عادی رو هم نباید دست کم گرفت.
ما هم میتونیم تاثیر خودمون رو بر جهان به انحاء مختلف بذاریم.
دیگه همه چیز هم در دنیا براحتی در کنترل این قدرتهای رسمی و پنهان و کثیف نیست.
هرچیزی نقاط ضعف و محدودیت های خودش رو داره.
یک نمونه ای که من همیشه مثال میزنم جنبش نرم افزار آزاد هست که ابتدا به وسیلهء یک فرد شروع شد ولی به سرعت جهانگیر و بزرگ و موفق شد و چهرهء بخش مهمی از علم و فناوری و اقتصاد رو تغییر داد که به هیچ وجه نمیشه تاثیرش رو در تاریخ و وضعیت کلی بشریت نادیده گرفت.
این جنبش ها لزوما در راستای خواست قدرتهای رسمی نبوده، و حتی میتونسته بر علیه اونا بحساب بیاد، و جالب اینکه از جهت دیگه بعضی از این جنبش ها و دستاوردها رو حکومت ها و قدرتهای رسمی حتی اگر هم بخوان نمیتونن یا نمیتونن با این ضریب موفقیت و بهینگی و با هزینهء کم ایجاد کنن.

در دنیای امروز بنظر من افراد عادی هم بواسطهء مثلا همین فناوریهای مدرن ارتباطی، تاحد زیادی با هم قدرت همکاری و تاثیرگذاری پیدا کردن. مثلا اینترنت آیا واقعا در راستای منافع این قدرتها عمل میکنه؟ بنظر من میاد که اونا کنترل کاملی بر ایجاد و جهت دهی و کنترل بعدی این پدیده نداشتن، که اگر داشتن بر اساس منافع خودشون درستش میکردن.

بنظر من نمیاد که حتی حکومتی به قدرت حکومت ایالات متحدهء آمریکا، طبق اونچه که خیلی از تئوری های توطئه ادعا و فرض میکنن، قدرت متمرکز و انحصاری و نامحدودی در کنترل حتی کشور و منافع خودش داشته باشه.
امروز در دنیا توزیع شدگی قدرت رو داریم. هرچند بازم بعضیا قدرت خیلی زیادی دارن و بنظر میرسه ازش سوء استفاده میکنن. مثلا خود آمریکا. و شاید اگر قدرتهای رسمی هم توزیع شدگی و تنوع بیشتری پیدا کنن برای دنیا بهتر باشه.

نگاه میکنم مثلا همین ویکیپدیا واقعا چه گنج عظیمی است!
چطور این اطلاعات عظیم و باکیفیت علمی رو در اختیار تمام مردم دنیا قرار داده!
آیا این در راستای منافع و خواست قدرتهای جهانیه؟ منکه فکر نمیکنم! ولی چیزی که هست ویکیپدیا رو اونا بوجود نیاوردن و اگر دست اونا بود شاید هیچوقت هم بوجود نمی آوردن و حتی اگر قدرتش داشتن احتمالا الان هم جلوش رو میگرفتن یا حداقل سعی میکردن دسترسی کشورهای مخالف خودشون رو ازش قطع کنن. ولی میدونن که این کارها شدنی نیست، فایده نداره، و تلاش در این زمینه هم بیشتر به رسوایی و مخالفت با خودشون منجر میشه تا چیز دیگه.
پاسخ
#6

kourosh_iran نوشته: بله اما قدرت آدمهای معمولی و گروه های بقدر کافی مردم عادی رو هم نباید دست کم گرفت.
ما هم میتونیم تاثیر خودمون رو بر جهان به انحاء مختلف بذاریم.
دیگه همه چیز هم در دنیا براحتی در کنترل این قدرتهای رسمی و پنهان و کثیف نیست.
هرچیزی نقاط ضعف و محدودیت های خودش رو داره.
یک نمونه ای که من همیشه مثال میزنم جنبش نرم افزار آزاد هست که ابتدا به وسیلهء یک فرد شروع شد ولی به سرعت جهانگیر و بزرگ و موفق شد و چهرهء بخش مهمی از علم و فناوری و اقتصاد رو تغییر داد که به هیچ وجه نمیشه تاثیرش رو در تاریخ و وضعیت کلی بشریت نادیده گرفت.
این جنبش ها لزوما در راستای خواست قدرتهای رسمی نبوده، و حتی میتونسته بر علیه اونا بحساب بیاد، و جالب اینکه از جهت دیگه بعضی از این جنبش ها و دستاوردها رو حکومت ها و قدرتهای رسمی حتی اگر هم بخوان نمیتونن یا نمیتونن با این ضریب موفقیت و بهینگی و با هزینهء کم ایجاد کنن.

در دنیای امروز بنظر من افراد عادی هم بواسطهء مثلا همین فناوریهای مدرن ارتباطی، تاحد زیادی با هم قدرت همکاری و تاثیرگذاری پیدا کردن. مثلا اینترنت آیا واقعا در راستای منافع این قدرتها عمل میکنه؟ بنظر من میاد که اونا کنترل کاملی بر ایجاد و جهت دهی و کنترل بعدی این پدیده نداشتن، که اگر داشتن بر اساس منافع خودشون درستش میکردن.

بنظر من نمیاد که حتی حکومتی به قدرت حکومت ایالات متحدهء آمریکا، طبق اونچه که خیلی از تئوری های توطئه ادعا و فرض میکنن، قدرت متمرکز و انحصاری و نامحدودی در کنترل حتی کشور و منافع خودش داشته باشه.
امروز در دنیا توزیع شدگی قدرت رو داریم. هرچند بازم بعضیا قدرت خیلی زیادی دارن و بنظر میرسه ازش سوء استفاده میکنن. مثلا خود آمریکا. و شاید اگر قدرتهای رسمی هم توزیع شدگی و تنوع بیشتری پیدا کنن برای دنیا بهتر باشه.

نگاه میکنم مثلا همین ویکیپدیا واقعا چه گنج عظیمی است!
چطور این اطلاعات عظیم و باکیفیت علمی رو در اختیار تمام مردم دنیا قرار داده!
آیا این در راستای منافع و خواست قدرتهای جهانیه؟ منکه فکر نمیکنم! ولی چیزی که هست ویکیپدیا رو اونا بوجود نیاوردن و اگر دست اونا بود شاید هیچوقت هم بوجود نمی آوردن و حتی اگر قدرتش داشتن احتمالا الان هم جلوش رو میگرفتن یا حداقل سعی میکردن دسترسی کشورهای مخالف خودشون رو ازش قطع کنن. ولی میدونن که این کارها شدنی نیست، فایده نداره، و تلاش در این زمینه هم بیشتر به رسوایی و مخالفت با خودشون منجر میشه تا چیز دیگه.
خب یک انسان منفرد که فکر یا عملش تاثیر مهمی بر جهان بگذارد یک قدرت احتمالا از نوع پنهان است.
اکثر دانشمندان توانسته اند تاثیرات مهمی بر جهان بگذارند پس هر کدامشان یک قدرت هستند.

یک دید فلسفی هم هست مثلا پلیس آمریکا خبردار میشود یک بمب اتمی ربوده شده و تا یک ساعت دیگر منفجر میشود و فرضا وسط راه ماشینشان خراب میشود ولی یک شخص گمنام عادی پیدا میشود و با ماشین او می روند بمب را خنثی می کنند. خب آن فرد اگر اتفاقی پیدایش نمیشد و پلیسها را به مقصد نمی رساند بمب اتمی منفجر میشد. خب در این مورد حتی یک رهگذر فرضا بیسواد و حتی بی خبر نقش مهمی در نجات کشورش یا جهان بازی کرده.

عمل به دستورات و قوانین اسلام ترویج فحشا و قباحت و زشتی واقعی است. رقص و آواز و سکس و برهنگی و پورنوگرافی و اختیار زن به تعدد شریک جنسی نه فساد است و نه فحشا بلکه از حقوق مسلم زنان و مردان جامعه میباشد.
پاسخ
#7

اما از موارد پست قبل بگذریم. در جهان همواره گروهای مختلف و متضادی در قالب سازمانها و نهادهای دولتی و خصوصی هستند که با برنامه ریزی اهداف خاصی برای کشورشان و جهان تعیین می کنند و در راه رسیدن به اهداف عمل می کنند. که حاصل برآیند نیروهای آنها وضعیت جهان را شکل میدهد.

البته اشخاص منفرد هم مان طور که قبلا اشاره کردم می توانند در اجرای اهداف این گروه ها اخلال و تغییر مثبت و منفی بدهند که اکثرا غیر قابل پیش بینی هستند:
مثلا اگر امروز یک دانشمند همجوشی هسته ای را مهار کند به یکباره سیاست انرژی جهان دگرگون میشود یا اگر یک کارمند نیروگاه اتمی در آمریکا مثلا خرابکاری کند و نیروگاه منفجر شود تاثیر پیش بینی نشده ای در سیاست داخلی و خارجی آمریکا خواهد داشت مثلا ممکن است آن کارمند بیخدا باشد ولی آمریکا بگوید او مسلمان بوده و به بهانه اش مثلا عربستان را اشغال کند و جنگ جدیدی راه اندازد.

عمل به دستورات و قوانین اسلام ترویج فحشا و قباحت و زشتی واقعی است. رقص و آواز و سکس و برهنگی و پورنوگرافی و اختیار زن به تعدد شریک جنسی نه فساد است و نه فحشا بلکه از حقوق مسلم زنان و مردان جامعه میباشد.
پاسخ
#8

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"( نحن نقص علیك نبأهم بالحق إنهم فتیة آمنوا بربهم وزدناهم هدى ( 13 ) وربطنا على قلوبهم إذ قاموا فقالوا ربنا رب السماوات والأرض لن ندعو من دونه إلها لقد قلنا إذا شططا ( 14 ) هؤلاء قومنا اتخذوا من دونه آلهة لولا یأتون علیهم بسلطان بین فمن أظلم ممن افترى على الله كذبا ( 15 ) وإذ اعتزلتموهم وما یعبدون إلا الله فأووا إلى الكهف ینشر لكم ربكم من رحمته ویهیئ لكم من أمركم مرفقا ( 16 ) ) "
"
ما پیِ داستان گویی کنیم بَرَت آگَهیشان به درست چون آنها جوانانی باورکردند به پروردگارشان هم افزودیمشان نمایانی 13 هم پیوند دادیم بر دلهاشان گُداری برپاشدند باز گفتند پروردگارِمان پروردگار آسمانهاست هم زمین نشود فرامی خوانیم از جدایش خدایی تا برای پیش گفتیم گُداری بیهوده دروغی 14 اینان همخویشانِمان چندگیرند از جدایش خدایانی گر نباشد می آورند به انگیزانی ریزروشنی باز کیست ستمگرتر از کسی بافد بر خداوند دروغی 15 هم گداری کنجی گزیدیدِشان هم چه بندگی می کنند از جدای خداوندُ باز جای گیرید سوی دهانهء سوراخ کوه می پراکَنَد تا براتان پروردگارِتان از مهربانیَش هم آماده می کند تا براتان از دستورِتان آسوده گشتنی 16"
هیچ چیز دل انگیزتز از یگانه پرستی هم زندگی با باورمندانِ به خداوند نیست خداوندا ریشهء ناباورانُ بِخُشکان هم یا یگانه پرستانُ در یک جایی دور از ناباوران زندگی خوشی بِرسان
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان