10-03-2012, 02:44 PM
ماست مالی به سبک اسلامی!!
نقل قول: عایشه و حفصه از دیدگاه سوره تحریم
عایشه و حفصه از دیدگاه سوره تحریم
سوره تحریم درباره کیست ؟بخاری از ابن عباس روایت کند که گفت: یک سال درنگ کردم وپیوسته می خواستم از عمر درباره آن دو زن که علیه رسول خدا همدست شدند. سوال کنم ولی از عمر می ترسیدم. تا آنکه روزی در منزلی فرود آمد و وارد درختان اراک شد. و هنگامی که بیرون آمد از او پرسیدم. گفت: عایشه و حفصه... (۱)
آیه اول: خیانت عائشه و حفصه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله یَأَیهُّا النَّبىِ لِمَ تحُرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِى مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیم یعنی:اى پیامبر! چرا آنچه را كه خدا بر تو حلال كرده براى به دست آوردن خشنودى همسرانت بر خود حرام مىكنى؟ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. سوره تحریم ایه ۱ درباره شان نزول این ایه اختلافاتی وجود دارد که ما اینجا بیان می کنیم. ولی نکته مهم اینجاست که هر کدام از اقوال که صحیح باشد نشان دهنده خباثت شدید حفصه و عائشه می باشد.
قول اول: تحریم عسل ! در طبقات ابن سعد از عائشه روایت کند که گفت: "...پیامبر اکرم ص هرگاه داخل خانه ام سلمه می شد نزد او درنگ می کرد. مگر آنکه با او خلوت نماید. گوید: این بر ما دشوار آمد تا آنکه کسی را برای خبرگیری از علت این درنگ فرستادیم و او خبر آورد که چون پیامبر وارد می شود ام سلمه ظرفی از عسل بیرون می آورد و سر آن را می گشاید و آن حضرت انگشتی از آن تناول می کند و این عسل به شگفتش می آورد. با خود گفتند: چه کنیم تا آن عسل ناپسندش آید و دیگر در خانه ام سلمه درنگ ننماید؟!!! گفتند: نزد او چیزی ناپسندتر از این نیست که به او گفته شود: یک بویی از تو استشمام می کنیم! پس هرگاه بر تو وارد شد و نزدیکت آمد به او بگو من بوی چیزی از تو استشمام می کنم. و او میگوید: از عسلی است که نزد ام سلمه تناول کرده ام. و تو به او بگو: به گمانم زنبورش عرفط (۲) مکیده است. پس چون بر عائشه گردید و به او نزدیک شد. گفت: یک بویی از تو به مشامم می رسد! چه تناول کرده ای؟ فرمود عسلی در خانه ام سلمه. او گفت: یا رسول الله به نظر من زنبورش عرفط مکیده است. بعد پیامبر اکرم عسل را بر خود حرام کردند. و به خاطر همین ایه نازل شد که: اى پیامبر! چرا آنچه را كه خدا بر تو حلال كرده براى به دست آوردن خشنودى همسرانت بر خود حرام مىكنى؟ (تحریم ۱) " (۳) بر فرض صحت این حدیث و احادیث مشابه آن عائشه به اعتراف خودش مرتکب سه گناه بزرگ شده است: اول: این حدیث حسادت عائشه و حفصه را نسبت به دیگر زنهای پیغمبر نشان می دهد. البته این حسادت بارها اتفاق افتاده است. او به خدیجه سلام الله علیها نیز حسادت می ورزید. و در این روایت نیز خودش اعتراف می کند که به قدری حسادت به دل داشت که حتی نمی خواست پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله لحظاتی را در کنار همسر با ایمان خود ام سلمه حضور داشته باشد. این در حالیست که روایات ما می فرمایند که: حسادت ایمان را میخورد همانطور که آتش هیزم را میخورد ! با توجه به این روایت آیا میتوان گفت که عائشه ایمان داشته است ؟ دوم: مطلب دیگری که از این حدیث استدراک می شود: تجسس عائشه در امور و مسائل خصوصی پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله است. در حالیکه قران این کار را منع کرده و فرموده: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا
یعنی: اى اهل ایمان، از بسیار پندارها در حق یكدیگر اجتناب كنید كه برخى ظنّ و پندارها معصیت است و نیز هرگز تجسس مكنید. (سوره حجرات ایه ۱۲) سوم: گناه دیگری که در این روایت عائشه به آن اعتراف کرده کشیدن نقشه شوم و نیرنگ شیطانی است. عائشه و حفصه برای رسیدن به هدف خود گناه بزرگ دیگری را مرتکب شدند و نقشه کشیدند که به دروغ به پیامبر اکرم ص بگویند دهان مبارکشان بوی بدی می دهد ! خداوند خطاب به مکر کنندگان پلیدی همچون عائشه و حفصه میفرماید: وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماكِرین. (ال عمران۵۴)
یعنی: و نیرنگ زدند، و خدا هم جزاى نیرنگشان را داد و خدا بهترین جزا دهنده نیرنگزنندگان است.
اما نقد قول تحریم عسل: اولا: چگونه پیامبر ص متوجه نبود که عسل بوی زننده ندارد تا آن را بر خود حرام کند ؟ آیا حس بویایی نداشت و تا این حد غافل بود که این نیرنگ ساده بر او پوشیده بماند؟ ثانیا: در آیات بعدی خطاب به عائشه و حفصه می آید که : "اگر بر آزار او همدست گردید خداوند و جبرئیل و صالح مومنان و فرشتگان یاور او هستند" سوال ما اینجاست که آیا تحریم عسل برخود از سوی پیامبر آن قدر مهم بوده که خداوند ترتیب سپاه دهد و فرشتگان و صالح مومنان را در صف کند و خود نیز با آنها پشتیبان پیامبر علیه آن دو زن باشد؟ و اشکالات دیگری بر این قول مترتب است که به همین مقدار بسنده می کنیم.
قول دوم: تحریم ماریه ! ابن عباس گوید: حفصه از خانه خود بیرون رفت و رسول خدا با کنیز خود که چهره اش را پوشانده بود وارد شد و آن روز نوبت عائشه بود. حفصه به رسول خدا گفت: بدان که من دیدم که چه کردی. پیامبر اکرم ص به او فرمود: این را پوشیده دار که من او را بر خود حرام کردم. حفصه نزد عائشه رفت و او را آگاه کرد و بشارت داد که پیامبر کنیز قبطی را بر خود حرام کرد. عائشه گفت: در روز نوبت من با کنیز قبطی نزدیکی می کنی و نوبت سایر زنان را رعایت می نمایی! که خداوند متعال آیات ۳ تا ۵ سوره تحریم را نازل کرد که تفصیل آنها خواهد آمد. پس از آن رسول خدا بیست و نه روز آنان را ترک کرد تا خداوند این آیه را نازل کرد: اى پیامبر! چرا آنچه را كه خدا بر تو حلال كرده براى به دست آوردن خشنودى همسرانت بر خود حرام مىكنى؟ و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (تحریم ۱) و فرمود تا کفاره قسم داده و زنانش را نزد خود نگه دارد. (۴)
فشرده این روایات در این باب روایات زیادی را نقل کرده اند که فشرده آنها این است که رسول خدا در روز نوبت عائشه در خانه حفصه با ماریه نزدیکی کرد. و حفصه از آن آزرده شد و پیامبر اکرم ص برای خشنودی او ماریه را بر خود حرام کرد و از او خواست تا این خبر را پنهان دارد. ولی او عائشه را از آن آگاه کرد و با هم علیه رسول خدا همدست شدند. گناهان این دو زن در این قضیه بسیار آشکار است. حفصه بر خلاف دستور پیامبر راز را با عائشه در میان گذاشت. با هم علیه رسول خدا توطئه چیدند و همدست شدند.
تتمه بحث علامه عسگری درکتاب نقش عائشه در احادیث اسلام قول تحریم ماریه را قبول کرده و تحریم عسل را کذب می داند و نقدی که در بحث گذشته در باب تحریم عسل بیان شد نظرات ایشان بود. ولیکن استاد بزرگوار دکتر نجاح الطائی در جلد سوم السیرة النبویة قول تحریم عسل را معتبر می دانند و با دلایلی تحریم ماریه را کاذب برشمرده اند. به هر حال همانطور که قبلا نیز بیان شد هر کدام از اقوال را که صحیح بدانیم شخصیت پست و پلید عائشه و حفصه برایمان ظاهر میشود.
رو که نیست واقعا با این تفسیری که دادن!!!
آیه سوم خدا از توطئه عائشه و حفصه پرده بر میدارد و میفرماید:
"هنگامى كه پیامبر، رازى را به یكى از همسرانش (حفصه) گفت و او آن راز را [نزد زن دیگر] (عائشه) فاش كرد، و خدا پیامبر را از افشاى آن آگاه نمود،" (تحریم۳) ولی اینکه خداوند از چه چیزی پیامبر را آگاه کرده است و توطئه آن دو زن چه بوده است مشخص نیست. قران درباره آن میفرماید: "پیامبر بخشى از آن [راز افشا شده] را به آن زن گوشزد كرد و از گفتن بخشى دیگر [براى آنكه فاشكننده بیشتر شرمنده نشود کریمانه] خوددارى نمود." در روایتی آمده است که: "حفصه از آمیزش پیامبر با ام ابراهیم آگاه گردید. پیامبر به او فرمود: عائشه را آگاه مکن. و همچنین فرمود: پدر تو و پدر او (با زور و قهر) به زودی پس از من به حکومت می رسند پس عائشه را خبردار مکند. گوید: حفصه رفت و عائشه را خبردار کرد. خداوند نیز پیامبر را اگاه کرد و...." (۵)
آیه چهارم پیامبر اکرم ص با کرامت خود تمامی توطئه را به آن زن نگفت. ولی می دانیم که توطئه آن دو زن به قدری بزرگ بوده است که خداوند می فرماید برای مقابله با آن توطئه سپاهی را آماده کرده است ! قران میفرماید: "اگر شما دو زن (عائشه و حفصه) از كار خود به پیشگاه خدا توبه كنید [خدا توبه شما را مىپذیرد]، چون دل شما دو نفر از حق و درستى منحرف شده است، و اگر بر ضدِّ پیامبر به یكدیگر كمك دهید [راه به جایى نخواهید برد] زیرا خدا و جبرئیل و صالح مؤمنان [كه على بن ابىطالب است] یار اویند، و فرشتگان نیز بعد از آنان پشتیبان او خواهند بود. " خداوند به صراحت میفرماید که دل این دو زن (عائشه و حفصه) منحرف گشته است و قصد توطئه بر علیه پیامبر دارند !
آیه پنجم در آیه بعدی خداوند به شدت این دو زن را تهدید می کند: "اگر پیامبر، شما را طلاق دهد امید است كه پروردگارش همسرانى بهتر از شما كه: مسلمان، مؤمن، فرمانبر، توبه كار، خداپرست، روزهدار، غیر باكره و باكره باشند، به او عوض دهد." این دو مثلى است كه خداوند براى عایشه و حفصه زده است تا آنها را بیم دهد و بدانند كه زن پیغمبر بودن به تنهایى به حال آنان ، نه سودمند است و نه زیانبخش ، بلكه سود و زیان انسان به علم و ایمان او بستگى دارد. خداوند در این آیه میفرماید که اگر پیامبر شما را طلاق دهد, به او زنهایی می دهد که بهتر از شما هستند.
زنهایی که بر خلاف شما که کافرید آنها مسلمان و مومن هستند.
بر خلاف شما که از پیامبر فرمان بردار نیستید آنها فرمانبردارهستند.
برخلاف شما که پس از انجام گناه توبه نمیکنید آنها توبه کار هستند.
بر خلاف شما که همه چیز را می پرستید غیر از خداوند آنها خداپرستند.
و.... دلالت این آیه بسیار واضح و روشن است. معلوم است وقتی که خداوند میگوید در عوض عائشه و حفصه خدا زنان مسلمان و مومن و خداپرست و... به پیامبر میدهد یعنی عائشه و حفصه این صفات را نداشته اند. زیرا اگر این صفات را داشته اند لفظ "یبدله" که در این ایه استفاده شده معنایی نخواهد داشت.
آیه دهم در این آیه خداوند برای عائشه و حفصه این دو زن خائن و توطئه کننده زنهای پیامبران قبل را مثال می زند: "خدا براى كافران، زن نوح و زن لوط را مثل زده كه تحت سرپرستى و زوجیت دو بنده شایسته از بندگان ما بودند، ولى به آن دو خیانت ورزیدند، و آن دو [پیامبر] چیزى از عذاب خدا را از آن دو زن دفع نكردند و [هنگام مرگ] به آن دو گفته شد: با وارد شوندگان وارد آتش شوید."
جواب یک شبهه در واقع خداوند در این آیه به آن کسانی که سوال می کنند چگونه میشود همسران پیامبر اکرم صلی الله علیه واله خیانت کار باشند جواب می دهد که خیانت زنها به پیامبران مساله تازه ای نیست. بلکه زنهای پیامبران گذشته نیز خیانت کرده اند و خداوند جایگاه آنان را آتش معرفی می کند! پس نزدیکی و قرب به انسانی وارسته و صالح هیچگاه دلیل خوب بودن شخصی نمی باشد.
نگاه کلی به سوره تحریم خداوند در اول سوره خبر از توطئه و همدستی دو زن (حفصه و عائشه) می دهد. و بعد از آنها می خواهد که توبه کنند و اگر توبه نکنند خداوند با سپاه خود که متشکل از جبرئیل و امیرالمومنین علیه السلام و ملائکه می باشد آماده خاموش کردن فتنه آنان است. بعد از آن به صراحت می فرماید که آن دو زن نه اسلام دارند و نه ایمان و نه فرمانبردارند و نه توبه کننده و.... . و در ایه دهم خداوند برای عائشه و حفصه زنهای حضرت نوح و حضرت لوط را مثال می زند. یعنی همانطور که آن دو زن کافر به همسران خود خیانت کردند. عائشه و حفصه نیز دو کافری هستند که به همسر خود خیانت کردند. و جایگاه ابدی این زنان خیانت کار آتش می باشد !
اسناد: (1) صحیح بخاری ج۳ص۱۳۷-۱۳۸ در تفسیر سوره تحریم و ج۳ص۱۷۲. همچنین روایاتی در همین مضمون: بخاری ج۴ص۲۲. صحیح مسلم ج۲ص۱۱۱۰-۱۱۱۱ کتاب طلاق باب ۵.
(2) عرفط همان مغافیر یعنی صمغ شیرین و بدبوست.
(3) طبقات ابن سعد ج۲ص۱۷۹- و نیز روایاتی به همین مضمون: صحیح بخاری ج۴ص۱۳۶-۱۳۷ و ج۳ص۲۷۱ و ۲۰۵ و ج۴ص۱۵۸. صحیح مسلم ج۲ص۱۱۰۱ و ج۴ص۱۸۴ . مسند احمد ج۶ص ۵۹ و ۲۲۱. طبقات ابن سعد ج۸ص۸۵ . تیسیر الوصول ج۱ص۱۸۸-۱۸۹. تفسیر قرطبی ج۱۸ص۱۷۷-۱۷۸ . کنزالعمال ج۲ص۳۴۰ح۱۷۸۸. سنن ابی داوود ج۲ص۱۴۵ . نسائی ج۶ص۱۵۱ و ج۷ص۱۳و ۷۱
(4) طبقات ابن سعد ج۸ص۱۸۶. حاکم در مستدرک گوید: پیامبر کنیزی داشت که با او نزدیکی می کرد. عائشه و حفصه با او چنان کردند که آن را بر خود حرام کرد...
(5) تفسیر قرطبی ج۱۸ص۱۸۶-۱۸۷. الدر المنثور تفسیر سیوطی ج۶ص۲۴۱.