07-17-2013, 09:42 PM
یه نفر نوشته: نظریه حرکت جوهری از فیلسوف بزرگ ملاصدرای شیرازی رو شنیدی؟ میگه هرچیزی در حال تغییر و تحول است.
ایشون میگه که حالا 2 حالت بوجود میاد. اینکه 1- انسان همواره در حال تغییر است و استخوان و رنگ پوست و دندان و .. تغییر میکنه. ( صغری )
2- این همه تغییر پیوسته و لاینقطعه در پیکر مادی و جسمانی ما بوجود آمده ولی همچنان منیت ما حفظ شده است. من بعد از گذر سالیان سال با وجود از بین رفتن تمام سلول هایم و تولید سلول های جدید در بدنم، همچنان مهسا هستم و شما آلیس و او امید و علی و .. هیچکس نمیگه من این نیستم! خاطرات و وقایع گذشته هیچ تاثیری در منیت ما نداره ( کبری )
از مجموع 2مقدمه صغری و کبری این نتیجه به دست می آید که با وجود تغییر پیوسته بدن ما، حقیقت ثابت دیگری است که هرگز دستخوش تغییر نمی شود. اوست که شخصیت ما و منیت ما و معلومات ما را در خود حفظ کرده و نگهدارى میکند و هر وقت اراده کند، خاطرات گذشته و دیرینه را به یاد میآورد و در آنها تصرفات میکند.
نمیشه گفت سلول های خاکستری مغز ما و حافظه مغز ما این اطلاعات رو ذخیره کرده و خاطرات رو مرور میکنه. تقریبا هر 7سال تمام سلول های بدن انسان از بین رفته و دوباره از نو ساخته می شود. این فرآیند برای سلول های خاکستری مغز نیز وجود دارد..
از یه یعد دیگه به موضوع نگاه کنیم. من میگم روح انسان از خداست. خدایی که اگر چند لحظه بهش فکر کنی مغز انسان خسته میشه. پس مغز یه انسان محدود نمیتونه روح رو اثبات کنه.
یه نظریه دیگه : چشم ما نمیتونه هوا رو ببینه. پس دلیل بر نبودش نیست. عقل ما نمیتونه روح رو ببینه و درک کنه. دلیل بر نبودش نیست..
ولی دوست عزیز، تا قبل از اینکه بشر متوجه هوای اطرافش بشه، اگر جلوی بینی اش رو میگرفت، میمرد. پس خود را وابسته به چیزی میکرد که نه دیده و نه میشناختش.
اثبات روح نیز چنین است. شما به او وابسته هستید. وقتی وابستگی از روح رو کنار بگذارید، جسد بی تحرکی می شوید که به سرعت فرسوده میشه..
سلولهای مغز با پیری از بین میروند و دیگر هم ساخته نمیشوند محض اطلاع.
شما منیت رو چی تعریف میکنید؟ صرفا اینکه بعد از گذر سالها و تغییر در سلولها من به خودم همچنان میگم من؟ یا منظورتون یک سری ویژگی ها و خلق و خوی ها هست؟ مغز با افزایش سن تعدادی از سلول هاش به خاطر کاهش خونرسانی از بین میروند و این باعث تغییر در شخصیت فرد میشود. اگر قسمتی از مغز برداشته بشه شخص دیگر فرد سابق نخواهد بود، مثلا در لوبوتومی که سابقا برای درمان مشکلات رفتاری و اختلالات شخصیت انجام میشد و با جراحی قسمتی از لوب پیشانی رو برمیداشتن، فرد کاملا دیگرگون میشد، شخصیتی پرخاشگر کاملا آرام میشد و ... این تغییر در من نیست آیا؟
برای هوا و عقل هم اونقدر استدلالتون ابتدایی هست که من یکی دیگه خسته شدم بخوام درباره ش چیزی بگم.