دقیقا
چون اسلامیون برای حکومت ادم حساب نمی شدن با مظلوم نمایی مردم رو وادار کردن که فکر یک حکوکت ایده ال با عدل الهی و الگوی محمدی و شوکت علی و هزار چرند اسلامیه دیگه بکنند.
این اتفاق میفتاد و مردم برای محقق شدن چنین ارزویی انقلاب میکردن.
نمی دونم شهر قصه ی اقای بیژن مفید رو دیدید یا نه؟انگار این آخوند روباه خیلی وقت بود که منتظر چنین جایگاهی بود و بهشم میرسید چون بیش از اونچه که فکر میکنیم در ایران نفوذ کرده بود.
به هر حال برای اینکه مردود بودن یک مسئله برای فرد مسجل بشه باید تو عمل امتحانشو پس بده.
مثلا اگر اسلام این گند کاری ها رو نمیکرد و تو تاریخ ثبت نمیشد احتمال اینکه شما هم مسلمون بودید دور از انتظار نبود(ببخشید البته)
منظورم اینه که شما وقتی دیدید ایدئولوژی اسلام در عمل نابه هنجاره ازش متنفر شدید.وگرنه صرف اصول و فروع مکتوب تو قران که برای شما ضرری نداشت.
این هم تقریبا همینه.
تا وقتی حکومت اسلامی و فسادش برای مردم اسلام گرا نمایان نمیشد اونها همچنان در ارزوی حکومت ناب محمدی دعاها میخوندن و در برابر هر تغییری واکنش نشون میدادن