نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خودکشی
#51

Jooyandeh نوشته: عزیزم، در این حالت، هیچ "بایدی" وجود ندارد. چرا شما باید در اجرای عدالت کوشا باشید؟

یعنی شما همین که یه سری ارگان مانند دادگاه و قانون نوشته شده و .... مسئول اجرای قانون باشن را کافی می دونین اگه آری پس جرائمی که از دیدگاه وجدان جرم هست اما قانونی و حسابی برایشان وجود نداره چی ؟ در ضمن نوشتین در این حالت یعنی حالتی که دنیای دیگه ای در کار نباشه بایدی وجود نداره ... مطمئنین هیچ بایدی وجود نداره ؟ بشر با اتکاء به همین باید ها و نباید ها داره به بقاء ادامه میده در آخر اینکه به نظر من تلاش برای اجرای عدالت و داشتن جامعه ای عادل در کوچکترین و بزرگترین جوانب ، در پنهانی ترین و آشکار ترین وقایع آروزی هر انسان عاقل و نیکوری روشی هست و این آرزو به شکل بایدی هست برای اجرای عدالت.... نظر شما چیه ؟
سپاس از پاسختون 53
پاسخ
#52

milad0511 نوشته: فرض بگیرید پسری ازدوران نوجوانی با دختری رابطه ی عاشقانه پیدا می کند و با هزار امید اون رو به دنبال خودشون می کشونه و دختر هم از فرصت هایی زیادی بخاطر اون پسر می گذره اما روزی هم میرسه که پسر زیر همه حرفها میزنه و منکر اون میشه حالا اولا که این از دیدگاه قانون جرم محسوب نمیشه یعنی هیچکی نمیاد اون پسر رو به زندون یا شلاق محاکمه کنه که چرا به وعده هایت به دختر عمل نکردی ؟ اما وجدان ما اگر شاهد ماجرا باشد پسر رو مستحق مجازات و سرزنش میدونه
خُب، همین یک مثال خیلی خوبی هست.

فرض بگیریم یک پسری یک دختری را واقعاً دوست هم داشته است. به او کلّی وعده و وعید داده است. امّا، پس از چندی برایش یک شانس خیلی خوب در زندگی پیدا می‌شود که برای پی‌گیری‌اش بایستی آن دختر را رها. اگر چنین کند، تا آخر عمر مرفح‌ترین زندگی را خواهد داشت.

حال، طبیعی است که اگر چنین کند، به درد وجدان دچار می‌شود. این درد وجدان هم، معقول است اگر تجتِ تأثیر ژنتیک بشری ما باشد. تا این‌جا قبول! امّا، موضوع اصلی این نیست!

موضوع اصلی این است که این پسر، آیا باید به ندای وجدانش عمل کند یا صرفاً درد آن را به‌طریقی بخواباند؟ (مثلاً، خودِ گذشت زمان می‌تواند این درد را تسکین دهند.)

[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آن‌ها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)

فرزندان این عصر در مناسبات خود با هم‌عصران خویش از فرزندان نور عاقل‌ترند. (لوقا ۱۶ : ۹)

(ترجمه‌یِ هزاره‌یِ نو)
[/INDENT]وب‌لاگِ من: پژوهش‌های شاه‌پور برنابا جوینده
پاسخ
#53

مهربد نوشته: من با شما هم‌نگر نیستم. خانواده و پدر و مادر وظیفه دارند که فرزندان خودشان را برای رودرویی با دشواری‌های پیش‌بینی ناپذیر زندگی آماده کنند. بچه‌ای که یاد گرفته باشد چگونه با دشواری‌ها و سختی‌های زندگی روبرو شده و خود را نبازد، هرگز دست به خودکشی نخواهد زد.
اما گاهی اوقات قدرت بحران های روحی و عواملی که منجر به این عمل میشن بسیار بیشتر از تربیت خانواده است در اینجا گفته شما رو میشه فقط به عنوان یه گزینه در نظر گرفت نه بیشتر !
پاسخ
#54

milad0511 نوشته: یعنی شما همین که یه سری ارگان مانند دادگاه و قانون نوشته شده و .... مسئول اجرای قانون باشن را کافی می دونین
من نظر خودم را بیان ننمودم؛ و نه اصلاً، نظر شخصی من ربطی به آن‌چه بیان نمودم دارد.

milad0511 نوشته: در ضمن نوشتین در این حالت یعنی حالتی که دنیای دیگه ای در کار نباشه بایدی وجود نداره ... مطمئنین هیچ بایدی وجود نداره ؟
این نشد استدلال کردن! شما خودتان اگر فکر می‌کنید، "بایدی" هست، بگویید چرا هست.

milad0511 نوشته: بشر با اتکاء به همین باید ها و نباید ها داره به بقاء ادامه میده در آخر اینکه به نظر من تلاش برای اجرای عدالت و داشتن جامعه ای عادل در کوچکترین و بزرگترین جوانب ، در پنهانی ترین و آشکار ترین وقایع آروزی هر انسان عاقل و نیکوری روشی هست
این حرف شما تنها ثابت می‌کند که "بایدی" باید باشد. نشان نمی‌دهد که "بایدی" هست.

خب، اگر به‌واقع "بایدی" باید باشد، پس دیدگاهی که در آن نمی‌توان چنین "بایدی" را متصور شد، نمی‌تواند دیدگاه معقولی باشد.

[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آن‌ها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)

فرزندان این عصر در مناسبات خود با هم‌عصران خویش از فرزندان نور عاقل‌ترند. (لوقا ۱۶ : ۹)

(ترجمه‌یِ هزاره‌یِ نو)
[/INDENT]وب‌لاگِ من: پژوهش‌های شاه‌پور برنابا جوینده
پاسخ
#55

Jooyandeh نوشته: ندای وجدانش عمل کند یا صرفاً درد آن را به‌طریقی بخواباند؟

به نظرم ندای وجدان ودرد آن دو تا چیز مختلف نیستند ندای وجدان همون درد وجدانی هست که شمار ازش نام می برید البته این مساله در رابطه با بحث ارتباط زیادی نداره محض اطلاع از نگر خودم گفتم
نمی دونم تعریف شما از اخلاق چیست اما با توجه به تعاریفی که من از اخلاق در ذهن دارم از نظر اخلاقی درست اینه که من به ندای وجدانم گوش بدم
پاسخ
#56

milad0511 نوشته: نمی دونم تعریف شما از اخلاق چیست اما با توجه به تعاریفی که من از اخلاق در ذهن دارم از نظر اخلاقی درست اینه که من به ندای وجدانم گوش بدم
نیازی به داشتن تعریفی دقیق و یکسان از اخلاق در این‌جا نداریم. خب، موافقیم که درست آن است که به ندای وجدان عمل شود.

حال، سؤال این است که چرا این فرد بایستی آن‌همه منفعت که تا آخر عمر از آن برخوردار خواهد بود را رها کند، و برود این کار درست را انجام دهد؟

... چرا؟ 40

[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آن‌ها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)

فرزندان این عصر در مناسبات خود با هم‌عصران خویش از فرزندان نور عاقل‌ترند. (لوقا ۱۶ : ۹)

(ترجمه‌یِ هزاره‌یِ نو)
[/INDENT]وب‌لاگِ من: پژوهش‌های شاه‌پور برنابا جوینده
پاسخ
#57

jooyandeh نوشته: این نشد استدلال کردن! شما خودتان اگر فکر می‌کنید، "بایدی" هست، بگویید چرا هست.

بایدی نیست ولی برای ادامه بقاء به آن نیاز هست !

jooyandeh نوشته: یعنی حالتی که دنیای دیگه ای در کار نباشه بایدی وجود نداره

دوست عزیز میتونم این حرف شما رو اینجوری برداشت کنم که اگه دنیای دیگه ای وجود داشته باشه پس بایدی وجود داره ؟

jooyandeh نوشته: این حرف شما تنها ثابت می‌کند که "بایدی" باید باشد. نشان نمی‌دهد که "بایدی" هست.

فکر کنم تا جایی که ما ثابت کنیم بایدی باید باشد یا نه برای بحث ما کافی باشه نه اینکه ثابت کنیم بایدی هست یا نه

jooyandeh نوشته: خب، اگر به‌واقع "بایدی" باید باشد، پس دیدگاهی که در آن نمی‌توان چنین "بایدی" را متصور شد، نمی‌تواند دیدگاه معقولی باشد.

میشه در موردش یه کم بیشتر توضیح بدی ؟
سپاس

---------- ارسال جدید اضافه شده در 04:23 pm ---------- ارسال قبلی در 04:15 pm ----------



---------- ارسال جدید اضافه شده در 04:23 PM ---------- ارسال قبلی در 04:23 PM ----------

Jooyandeh نوشته: حال، سؤال این است که چرا این فرد بایستی آن‌همه منفعت که تا آخر عمر از آن برخوردار خواهد بود را رها کند، و برود این کار درست را انجام دهد؟ ... چرا؟

سوال فوق العاده سختیه ! سوال جالبی که الان برام مطرح شد اینه که از نظر عقل اگه بخوایم به این مساله جواب بدیم عقل کدوم رو انخاب می کنه ( فکر کنم یه جور تقابل عقل و وجدان پیش میاد )از نظر وجدان فکر کنم همونه که پای عهش با دختر بمونه در مورد جواب سوالی که مطرح شد ساده ترین جواب فکر کنم این باشه که چون وجدانش حکم به چنین کاری می کنه
پاسخ
#58

Jooyandeh نوشته: نیازی به داشتن تعریفی دقیق و یکسان از اخلاق در این‌جا نداریم. خب، موافقیم که درست آن است که به ندای وجدان عمل شود.

حال، سؤال این است که چرا این فرد بایستی آن‌همه منفعت که تا آخر عمر از آن برخوردار خواهد بود را رها کند، و برود این کار درست را انجام دهد؟

... چرا؟ 40
عقل بشری وسیله ای برای رسیدن به خواستهای انسان است،اینکه شما چرا جوینده هستید و ماتریالیست چرا با اجازه شما میتواند انسانها را دوست بدارد مبحث دیگریست.
شما میگویید که عقل فرد منکر ماورالطبیعه جبراً خواستار امتیاز مالی به جای خوشحال نمودن انسانی دیگر است،که سخنی بی پایه است.

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#59

به نظر من در اینگونه مسائل بحث بر سر حق هست،و خیلی از اوقات ربطی به اخلاق جز در موارد خاص پیدا نمیکند،به طور مثال یک دختر یا پسر "حق"داره انتخاب کنه با فلانی باشه یا با فلانی نباشه،یا یک انسان حق داره تصمیم بگیره که زنده بمونه یا زنده نمونه،توی زندگی ما انتخاب ها و حقوق های زیادی داریم و در هر لحظه انتخاب یکی از این راه ها مطمئنا کسی رو ناراحت میکنه،این رو کلی میگم و نه فقط در مورد موضوع خودکشی،خودکشی وقتی از نظر من غیر اخلاقی میشه که شخصی فرزند کوچک و وابسته ای داشته باشه که به اون آدم محتاجه و خودکشی صورت بگیره،در این صورت مسلما بحث اخلاقی پیش میاد،انسان ها بدون انتخاب خودشون به وجود میان اگر بخان بدون انتخاب خودشونم از بین نرن که دیگه خیلی اوضاع غیر عادلانه میشه،ولی در مورد کیس میلاد بگم که از نظر من هیچ آشفتگی ذهنی ارزش خودکشی رو نداره،چون طرز فکر یک انسان از الان تا ده سال دیگه ممکنه 180 درجه تغییر کنه،به طور مثال یکی مثل من در 17 سالگی دختری که چهار سال باهاش بودم و شدیدا از نظر عاطفی بهش وابسته بودم منو ترک کرد و این خیلی برام سخت بود و خیلی فشار روحی زیادی بهم آورد و فکرهای خودکشی زیادی به سرم میزد ولی الان که فکرشو میکنم واقعا خندم میگیره،خیلی از افسردگی ها و پوچی ها با حالت های هورمونهای مغزی بر میگرده،شاید اگر دارویی مصرف میکنید برای مدت کوتاهی میزان یک هورمون رو بالا ببره و وقتی ولش میکنید افسردگیتون خیلی بدتر بشه،افسردگی باید از درون اول درمان بشه داروها فقط میتونند مقدار خیلی کمی کمک کنند،به نظر من خودکشی برای شخصی که ناتوانی و بیماری لاعلاج و دردناک نداشته باشه یه کم نامعقول میاد،سعی کنید یک مدد کار اجتماعی پیدا کنید و مشکلاتتون رو بهش بگید،این مشکلاتی که شما از اون صحبت میکنید فقط مختص شما نیست،به طور مثال خود من سندروم تورت دارم و به خاطر این موضوع یک مدت دارویی به اسم اورپ مصرف کردم،این دارو میاد هورمون های مغزی رو دستکاری میکنه و همین باعث که وارد یک فاز عمیق افسردگی بشم،حوصله ی هیچ کاری رو نداشتم،میخواستم درس بخونم با خودم میگفتم که چی؟میخواستم ورزش کنم میگفتم که چی؟ حوصله و اعصاب نفس کشیدن رو هم نداشتم و الی آخر،من سابقه ی افسردگی های خیلی شدید رو داشتم اگر فکر میکنید کمکی از دستم بر میاد به من پیغام خصوصی بدید تا در این مورد صحبت کنیم
پاسخ
#60

یکی از چیزهای خنده‌دار این است که خود‌کشی در بیشتر کشورها «جرم» به شمار می‌رود!
انگار که بدن یک آدم متعلق به دولت یا چیزی است که آدم با از بین بردنش مرتکب جرم و خسارت زدن به اموال همگانی شده باشد!! 21
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان