Russell نوشته: البته اگر نظر من را بخواهید،من بخاطر منطق عرفانی و حس ششم و هشتم که استفاده میکنید به سخنان شما درباره احوال خود شما هم ارزش نمیگذارم،چه برسد به این ادعا که خداباوری شما انسان بهتری کرده !!
کدام منطق عرفانی و حس ششم و اینها؟
شما استعداد زیادی در گم کردن رشتهء بحث دارید ظاهرا. حال نمیدانم عمدا یا غیرعمدا و از روی درست متوجه نشدن منظور مخاطب.
بنده نمیدانم اصلا این قضیهء عرفان و اینها را که شما اخیرا تکرار میکنید از کجا به بحث وارد شد.
میشود توضیح بیشتری بدید و روشن کنید؟
نقل قول:بار اثبات بر دوش مدعی آن است نه فرض بر عدم حاج آقا،تازه از ما هم نقل قول میکنید.
اگر فرض بر عدم هم باشد (یعنی بر فرض مورد توافق من و شما شده باشد چنین سخنی) در آنصورت نبود عرفان فرض است،شما هم که با حس هشتم نمیتوانید آنرا بمن ثابت کنیم پس تمام است کار !!
بحث عرفان کجا بود؟!
من گفتم کسی که خداباور (و نه مذهبی) است برای اخلاق هم یک مبنای فراتر از منافع شخصی دارد.
مسئله اثبات خود خدا و عرفان و اینها نیست. مسئله اثر عملی مفید بزرگی است که میتواند روی اخلاق داشته باشد.
یا از سوی دیگر گفتم اگر خداباور نباشیم، اخلاق هم چیزی جز قراردادهایی بر اساس منافع مشترک نخواهد بود، و اینکه بنظر بنده چنین چیزی واقعا ناپایدار است و همه جا و همیشه نمیتواند برقرار باشد.
نقل قول:شما چون خودتان نمیدانید چه میگویید حتی متوجه نیستید که این دو گزاره بالا ادعا هستند و بار اثبات آن بدوش شما.بر خلاف اخلاق شکمی شما مبتنی بر تحلیل داده از حس هشتم ،اخلاق واقعی از خرد شدیدا استفاده میکند،مثلا گزاره دوم شما میشود Egoism (Stanford Encyclopedia of Philosophy)
لینک شما به گمانم نامربوط است. و شاید فقط به قصد اتلاف وقت و انرژی مخاطب آنرا همینطور انداخته اید!!
شما خودتان آدم بی اخلاقی هستید. و این را بارها از شما دیده ام و در گفتار و رفتار شما منعکس است.
مثل اینکه عقده ای چیزی داری. چون مدام مثلا سعی میکنی مقدسات و حضرت محمد و اینها را به تمسخر بگیری و جنایتکار و غیره بنامی، تا مثلا چه شود حال مخاطب را بگیری یا از کوره دربرود و بحث آنطور که شما میخواهید پیش برود.
البته بنده که روی این چیزها حساس نیستم. قبلا بارها گفتم که مذهبی و متعصب نیستم. از چیزی که نمیدانم یا نمیتوانم دفاع نمیکنم. پس بیخود اینقدر زور نزن.
این لینک ها هم برای خودت. اگر میتوانی خودت حرفهایت را ثابت کن یا نشان بده حرفهای بنده غلط است.
وقتی وارد بحث میشوی و نظرات مخاطب را زیر سوال میبری، زحمت مطالعه و خلاصه و یا ترجمه کردن را هم خودت بکش.
بنظرم این تاحدی مضحک است که خودت تنبلی ات میاید یا به هر علتی نمیتوانی این کار را بکنی، بعد مخاطب را به منابع خارجی حجیم ارجاع میدهی تا خودش برود بخواند و بگردد و چیزهایی را که مخالف نظرش هستند و خطایش را ثابت میکنند پیدا کند! آنهم وقتی اصلا معلوم نیست مطالب بقدر کافی مرتبطی باشند یا به نتیجهء واضح و محکمی برسد.
پس میبینی که خودت هم اینجا داری از قاعدهء منافع شخصی و میل خودت پیروی میکنی، نه اخلاق و انسانیت و انصاف.
حرف من هم همین است که هیچکس همینطور نمی آید اخلاق و انصاف را رعایت کند! باید یک جوری مجبور شود. یا اینکه یک جوری منفعتی در آن ببیند که از هزینه هایی که برایش دارد بیشتر باشد.
خداباوری از هر دو این طریق ها میتواند باعث اجرای اخلاق و انصاف شود، درجاییکه دلایل بدون منشاء ماورایی ممکن است بقدر کافی موجود نباشند و این کار ازشان برنیاید.
مطمئنا شما در بقیهء ابعاد زندگی هم هیچوقت منفعت شخصی خودت را بر اخلاق مقدم نخواهی کرد اگر دریابی که بابت آن مجازات نخواهی شد یا مجازات به اندازهء منافع شخصی بزرگ نیست یا مجازات آنقدر احتمال وقوع ندارد که چشم پوشیدن از آن منفعت را توجیه کند.
نقل قول:خوب این سخنان بالا تقریبا تمام غلط هستند و دستمایه خنده،منتهی من حوصله توضیح یا ریشخند بیشتر آنها را ندارم،همان پاسخهایِ بالا برای ریشخند یا دادن سر نخ بشما درباره چرایی آن کافیست !!
آفرین خودت داری حرفهای من را تایید میکنی.
پس هدف شما بیشتر فرونشاندن حرص و عقده های نهفتهء خودتان بوده است. و چون فکر میکنید در مطالب قبلی به قدر کافی کار خودتان را گردن من انداخته اید و حالم را گرفته اید، دیگر خیالتان راحت است و دیگر احساس نیازی به پاسخگویی و زحمت کشیدن ندارید.
نقل قول: چرا کردهاید جانم،بما میگفتید که اسلام خیلی هم آزادی بیان و آزادی را دوست دارد،دیگران خفه نمیشوند و مسلمانان سرشان را میبرند تقصیر مسلمانان نیست !!
جالب است البته مدعی هم هستید خداباوری باعث رفتار خوب و اخلاقی هم میشود (ظاهرا پس علی خامنهای و بن لادن مشکلشان این است که خداباور نیستند !!)
آن یک بحث بود که به نتیجهء نهایی نرسید.
بنده هم چون دیگر بیش از آن توان و انگیزهء پاسخگویی نداشتم دیگر آن بحث را ادامه ندادم.
بنده در آن بحث بارها میگفتم تاجاییکه بنده میدانم و از منابع خودشان شنیده ام.
مثلا یک دوست حوزوی داشتم که میگفت ما خیلی بحثها را خودمان در حوزه مطرح و رویش بحث میکنیم و خلاصه اینکه اسلام اینقدر بسته نیست و اهل بحث و استدلال و ایراد است.
ولی خب من نمیگویم که من حرفهای او را دربست باور کرده ام.
من خودم در این زمینه بسیار مشکوک هستم و ایراد دارم.
منابع و استدلالهای دیگران (مخالفان) هم بنظر من قابل توجه هستند.
حال همهء آنها را نخوانده ام، اما اگر وقت کردم به مرور میخوانم.
بهرحال بنده زیاد انگیزه ای هم ندارم که بیش از این پیش روم.
و شما هم طرفتان را اشتباه گرفته اید که فکر میکنید من مثلا دنبال دفاع از دین اسلام یا هر دینی دیگری و دفاع از حضرت محمد و غیره هستم. نشان به آن نشان که تمسخرهایی که شما میکنید و برچسب هایی مثل جنایتکار که میزنید، بنده عکس العمل خاصی نشان نمیدهم.
چیزی که بنده برایم مهمتر است اینست که در استدلالها و نظرات شما هم مشکلات و ضعف هایی میبینم و نیز رد پای عقده ها و کینه ها یا منافع شخصی احساس میکنم بعضا. بنده سعی میکنم آن موارد را برجسته و اثبات کنم، وگرنه قصدم اثبات حقانیت دین و پیامبر و این حرفها نیست.