11-15-2014, 06:10 PM
چیزی که من ازش بدم میاد و باهاش مخالفم همون خدای عجق وجق غیرمنطقی و بی معرفت ادیان و توده هاست که دیگه میگم مرا به خیر تو امیدی نیست شر مرسان!
معلوم نیست اصلا حرف حسابش چیه منطقش چیه چرا باید باورش کنیم چرا فکر کنیم خوب و خیرخواهه چطور بهش اعتماد داشته باشیم. این خدا از نظر من منطقی نیست اگرم باورش کنم نمیتونم بهش اعتماد کنم میگم بابا به تخمش هم نیست فردا کون خودمون رو هم جر دادیم بخاطرش از کجا معلوم این حرفا و وعده ها همش کشک نباشه نزنه زیرش یا اینکه به یک بهانه و یک سقوط زرتی همه چیزمون رو ازمون نگیره. ادیان خودشون طورهایی حرف میزنن که اینطور نشون میده! وگرنه کی از یک خدای خوب و ابدیت و خوشبختی بدش میاد؟ این ادیان هستن و خدای کلاسیک که مشکل داره. منکه شخصا با خدا و کرنش کردن مشکلی ندارم ولی اون خدایی که وجودم شناساییش میکنه میگه آره همینه درسته شان خدایی اینه.
کاش خدای شما به کرنش کردن راضی میشد حداقل در این حد که وعدهء کون پارگی در قیامت بهمون نده!
والا خیلی بی انصاف و بی رحمه خدایی که ادیان تاحالا مطرح کردن!
شما همتون یا یه مشت احمق هستید یا کلاهبردار و دروغگو!
همچین میگه خدا انگار ما بچه ایم نمیدونیم خدا یعنی چی. همچین میگه کرنش انگار ما از اینکه در برابر خدای واقعی کرنش کنیم ابا داریم و خیلی مغروریم!
حداقل من یکی که اینطور نیستم و با اصل خدا و کرنش مشکلی ندارم. ولی دیگه اون ادیان و خدایی رو که اونا تعریف کردن با اون همه بند و بساط و خاصیت دهن سرویس کننده خواهشا بعنوان خدای مورد باور و دوست داشتنی و قابل اعتماد برای همه معرفی نکنید. نگید که خدا فقط اینه و هیچ خدای دیگری ممکن نیست و کسی نمیتونه ایدهء بهتری از دید خودش هم که شده در باب خدا داشته باشه. نه من خدای خودم رو دارم. خدای شما اگر واقعی باشه من بهش امید خیر ندارم یا اینطور بگم که من از پس این همه انتظار و بارهای سختی که ازمون داره برنمیام و ترجیح میدم بیخودی زور نزنم و کون خودم رو پاره نکنم حداقل این دو روز زندگی به خودم محبت کنم و عدالت و محبتی رو که درک میکنم و شایستهء هر موجود نیکی میدونم در حق خودم روا کنم.
اه اه حالم از خدای امثال شما بهم میخوره اصلا نمیخوام توی هستی ای که اون هست وجود داشته باشم!
والا هستی با وجود خدای امثال شما لطف چندانی نداره در نظر من زیاد بر عدم اولویت نداره. شاید یه ذره شانس و امیدی باشه فقط، ولی زیاد نیست.
معلوم نیست اصلا حرف حسابش چیه منطقش چیه چرا باید باورش کنیم چرا فکر کنیم خوب و خیرخواهه چطور بهش اعتماد داشته باشیم. این خدا از نظر من منطقی نیست اگرم باورش کنم نمیتونم بهش اعتماد کنم میگم بابا به تخمش هم نیست فردا کون خودمون رو هم جر دادیم بخاطرش از کجا معلوم این حرفا و وعده ها همش کشک نباشه نزنه زیرش یا اینکه به یک بهانه و یک سقوط زرتی همه چیزمون رو ازمون نگیره. ادیان خودشون طورهایی حرف میزنن که اینطور نشون میده! وگرنه کی از یک خدای خوب و ابدیت و خوشبختی بدش میاد؟ این ادیان هستن و خدای کلاسیک که مشکل داره. منکه شخصا با خدا و کرنش کردن مشکلی ندارم ولی اون خدایی که وجودم شناساییش میکنه میگه آره همینه درسته شان خدایی اینه.
کاش خدای شما به کرنش کردن راضی میشد حداقل در این حد که وعدهء کون پارگی در قیامت بهمون نده!
والا خیلی بی انصاف و بی رحمه خدایی که ادیان تاحالا مطرح کردن!
شما همتون یا یه مشت احمق هستید یا کلاهبردار و دروغگو!
همچین میگه خدا انگار ما بچه ایم نمیدونیم خدا یعنی چی. همچین میگه کرنش انگار ما از اینکه در برابر خدای واقعی کرنش کنیم ابا داریم و خیلی مغروریم!
حداقل من یکی که اینطور نیستم و با اصل خدا و کرنش مشکلی ندارم. ولی دیگه اون ادیان و خدایی رو که اونا تعریف کردن با اون همه بند و بساط و خاصیت دهن سرویس کننده خواهشا بعنوان خدای مورد باور و دوست داشتنی و قابل اعتماد برای همه معرفی نکنید. نگید که خدا فقط اینه و هیچ خدای دیگری ممکن نیست و کسی نمیتونه ایدهء بهتری از دید خودش هم که شده در باب خدا داشته باشه. نه من خدای خودم رو دارم. خدای شما اگر واقعی باشه من بهش امید خیر ندارم یا اینطور بگم که من از پس این همه انتظار و بارهای سختی که ازمون داره برنمیام و ترجیح میدم بیخودی زور نزنم و کون خودم رو پاره نکنم حداقل این دو روز زندگی به خودم محبت کنم و عدالت و محبتی رو که درک میکنم و شایستهء هر موجود نیکی میدونم در حق خودم روا کنم.
اه اه حالم از خدای امثال شما بهم میخوره اصلا نمیخوام توی هستی ای که اون هست وجود داشته باشم!
والا هستی با وجود خدای امثال شما لطف چندانی نداره در نظر من زیاد بر عدم اولویت نداره. شاید یه ذره شانس و امیدی باشه فقط، ولی زیاد نیست.