نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

تفسیر قران
#1

سلام. از اونجاییکه همتون دنبال سوتی های قرآن هستید، من سعی میکنم چندتا نکته جالب و مفید از قرآن بهتون یاد بدم.

من کان یرید العزّة فلله العزة جمیعاً===> هر کس که خواهان عزّت است، همانا کلّ عزّت از آن خداست.

لغت نامه دهخدا عزت رو به معنی بزرگی و سرافرازی ترجمه کرده.
ویکی - نتایج جستجو | لغت نامه دهخدا

تا حالا دقت کردید که چجوری یه نفر با عزت میشه؟
عزت سراسر نزد خداست و اگر کسی میخواهد شخص با عزتی بشه باید به خدا متوسل بشه.. منشا عزت خداست..
آیة الله جوادی آملی نیز در این زمینه بیان می­دارند: «عزّت، حالت نفوذ ناپذیری است که مانع مغلوب شدن است»

شکّی نیست که خصیصه‌ی عزّت­طلبی یکی از گرایش­های فطری انسان بوده و در وجود هر فردی در همه‌ی اعصار و امصار وجود دارد. هر شخصی طبعاً به سمت عزّت نفس گرایش دارد و طبع او از ذلّت و دون­مایگی متنفّر و منزجر است. ولی آنچه مهم است منشأ کسب این عزّت و راه پاسخگویی به این گرایش درونی است. گروهی از افراد با غفلت از راه درست و منشأ حقیقی عزّت، به بی­راه می­روند و سعی می­کنند تا عزّت از غیر منشأ حقیقی آن کسب کنند. ولی قرآن کریم با اشاره به منبع و سرچشمه‌ی حقیقی عزّت، عزّت حقیقی را مخصوص خداوند متعال دانسته و هرآنچه غیر او را عزّتی پوشالی و زوال پذیر معرّفی کرده است.

حالا چطوری به عزت برسیم؟ با پرستش و بندگی خدا. همین..

:-)

فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!


پاسخ
#2

یه نفر نوشته: حالا چطوری به عزت برسیم؟ با پرستش و بندگی خدا. همین..

عزت | لغت نامه دهخدا
نقل قول:... و ارجمندی و ارج و سرافرازی

بندگی و پرستش: سرافکندگی و خودخوارداشت


سرافرازی <> سرافکندگی —> دو همستیز



پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#3

بله. همینطوره.

Mehrbod نوشته: بندگی و پرستش: سرافکندگی و خودخوارداشت[١]
سرافرازی <> سرافکندگی —> دو همستیز

افتادگی آموز اگر طالب فیضی// هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است..

اول کوچکی کن. بندگی کن تا خدا بهت عزت و سربلندی بده..

فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!


پاسخ
#4

یه نفر نوشته: بله. همینطوره.



افتادگی آموز اگر طالب فیضی// هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است..

اول کوچکی کن. بندگی کن تا خدا بهت عزت و سربلندی بده..

اگر نکنیم هم ما را این خدا (قلدر محله) میاندازد دوزخ؟

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#5

Mehrbod نوشته: اگر نکنیم هم ما را این خدا (قلدر محله) میاندازد دوزخ؟
نخیر. فقط عزت بهت نمیرسه.. :-)

فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!


پاسخ
#6

یه نفر نوشته: نخیر. فقط عزت بهت نمیرسه.. :-)

چه خوب خدا رو میشناسی, از بچه‌هایِ کلاستونه؟ (:

ولی میدانیم تا جاییکه در قرآن دستکم آمده اینجورها نیست, اگر کسی این الله دیوانه را
نپرستد سزایش مرگ و دست و پا بُردیگی در این جهان و دوزخ ابدین در آن جهان است.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#7

Mehrbod نوشته: چه خوب خدا رو میشناسی, از بچه‌هایِ کلاستونه؟ (:

ولی میدانیم تا جاییکه در قرآن دستکم آمده اینجورها نیست, اگر کسی این الله دیوانه را
نپرستد سزایش مرگ و دست و پا بُردیگی در این جهان و دوزخ ابدین در آن جهان است.

حالا هرچی. همکلاسی و یا ...
باور کن همینه. نیروی واحد مطلق بزرگ دائمی در طبیعت وجود داره که هستی از اون سرچشمه گرفته.
میتونه بهت همه چی بده و میتونه همه چی ازت بگیره..

در ضمن در انتخاب دین و خدا و اسلام هیچ اجباری نیست. پس کسی دست و پای تورو بخاطر الله قطع نمیکنه

فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!


پاسخ
#8

یه نفر نوشته: حالا هرچی. همکلاسی و یا ...
باور کن همینه. نیروی واحد مطلق بزرگ دائمی در طبیعت وجود داره که هستی از اون سرچشمه گرفته.
میتونه بهت همه چی بده و میتونه همه چی ازت بگیره..

در ضمن در انتخاب دین و خدا و اسلام هیچ اجباری نیست. پس کسی دست و پای تورو بخاطر الله قطع نمیکنه

ما نفهمیدیم تو مسلمان هستی یا نه بالاخره !! یه جا میگی نیستی یه جا میای دفاع میکنی... بعد هم شما اشتباه فهمیدی قضیه رو !! حداقل مطالب دینی که میخوای ازش دفاع کنی رو درست و درمون یاد بگیر که من نتونم بیام به حرفات ایراد بگیرم ...

شبهه - ش(تهران): بین حکم ارتداد و آیه‌ی «لا اکراه فی الدین» تناقض می‌بینم؟ پاسخ این شبهه چیست؟

نقل قول:x-shobhe: این شبهات و گمان بر تناقض، اغلب ناشی از برداشت غلط و درک ناصحیح از آیه‌ی مبارکه‌ی «لا اکراه فی‌الدین» به وجود می‌آید که پیش از این در این خصوص به طور مفصل اشاره شد و می‌توانید به بخش «متفرقه» ذیل سؤال: «اگر خداوند در قرآن كریم (البقره - 256) فرموده است كه [لا إِكراهَ فِی الدّین]. یعنی در دین هیچ اجباری وجود ندارد، پس چرا نظام اسلامی و یا خانواده، ما به رعایت واجبات یا پرهیز از محرمات دینی اجبار می‌كنند؟» رجوع نمایید.
به طور خلاصه آن که استناد کنندگان به این آیه جهت توجیه آزادی عمل خود، اولاً: آیه را نیمه قرائت می‌کنند(؟!) مثل کسی که از آیه‌ی مبارکهی: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‏ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُون‏ ... (النساء– 43) – ای مؤمنین نزدیک به نماز نشوید در حالی که مست هستید تا بدانید که چه می‌گویید ...»، فقط بخش اولش را خوانده بود و مدعی شده بود که به استناد آیه‌ی قرآن مؤمنین نباید به نماز نزدیک شوند!
در آیه‌ی مورد بحث نیز خداوند کریم می‌فرماید:
«لا إِكْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ» (البقره - 256)
ترجمه: هیچ اكراهى در این دین نیست، [چرا که] همانا كمال از ضلال متمایز شد، پس هر كس به طغیانگران كافر شود و به خدا ایمان آورد، بر دستاویزى محكم چنگ زده است، دستاویزى كه ناگسستنى است و خدا شنوا و دانا است‏.
چنان چه مشاهده می‌شود، خداوند می‌فرماید: اولاً انسان را مانند موجودات دیگر مجبور نیافریده است و به او عقل و اختیار عطا نموده است و ثانیاً چون عقل و اختیار دارد و راه ضلالت و گمراهی از راه رشد و کمال برای او مشخص شده، پس لزومی به اعمال جبر نیست و ثالثاً «لا اکراه فی‌الدین» در اصل یعنی: در دین چیزی که موجب ناخوشایندی (کراهت) عقل و فطرت آدمی باشد وجود ندارد.
مضاعف بر این که «دین» به عقیده اطلاق می‌گردد و نه به «عمل» و همگان در عقیده آزاد هستند. پس، از کجای این آیه درک می‌شود که مردم در عمل آزادند؟! و مگر در هیچ مکتبی یا نظامی چنین امری ممکن است؟!


ضمنا اسلام فقط نوشته ها قرآن نیست . تاریخ صدر اسلام و اعمال محمد و جانشینانش و روایاتی که ازشون داریم ، چهره واقعی اونها رو نشون میده ...

منبع

نقل قول:وأیضا روی عن علی علیه السلام أنه: تنصر رجل، فدعاه وعرض علیه الرجوع إلى الإسلام، فلم یرجع، فقتله [5]، ولم یؤخره، وظاهر ذلك أنه لا تقدیر فیه.
وروی عن النبی علیه السلام أنه قال: من بدل دینه فاقتلوه [6].

نقل قول:صحیحه محمد بن مسلم از امام باقر(ع) «قال سألت أبا جعفر (ع)عن المرتد؟ فقال من رغب عن الإسلام وكفر بما أنزل الله علی محمد(ص) بعد إسلامه فلا توبة له وقد وجب قتله وبانب منه إمراته و یقسم ما تركه علی وُلده» (كافی 7 / 256 / ح1)
از امام باقر(علیه السلام) درباره مرتد سوال کردم،حضرت فرمود کسی که از اسلام روگرداند و به آنچه خداوند بر پیامبر(صلی الله علیه و آله)نازل کرده کافر شود بعد از اسلام آوردنش،که توبه اش پذیرفته نیست و قتلش واجب است و...

حدیث یازدهم همین باب است عمار ساباطی می‌گوید از امام صادق(ع) شنیدم كه فرمود: «كل مسلم بین المسلمین ارتد عن الإسلام وجحد محمداً نبوته وكذّبه فان دمه مباح لكل من سمع ذلك منه»، هر مسلمانی كه از اسلام برگردد و نبوت پیامبر(ص) را انكار كند خون او بر هر كسی كه چنین حرفی را از او بشنود مباح است.


نقل قول:در طی نیمه اول قرن هجری/ نیمه هفتم قرن میلادی، مسلمانان موافق بودند که جریمه ارتداد در اسلام، مرگ است. به نقل از پسرعموی محمد (عبدالله بن عباس؛ مرگ 68 ه.ق/687-8 م)، محمد گفت: «کسی که دینش را عوض کرد، بکشیدش» (مَن بَدَلَ دینَهُ فَقتُلهُ) یا «گردنش را بزنید» (فَضرِبو عُنقَهُ). در حدیث دیگری، پیامبر ارتداد را یکی از سه شرط کشتن جایزی می داند که مسلمانی می تواند، مسلمانی را بکشد.[SUP][۲][/SUP] به استناد حدیث دیگری از ابن عباس و عایشه، «کسی که دینش را ترک کرد و از جماعت جدا شد» را اجازه دارند تا خونش را بریزند. ولی هیچ نوع توافقی از اول با نوع اعدام صورت نگرفته‌است. از این رو عکرمه (درگذشت ۱۰۶ ه. ق/۷۲۴ م) و انس بن مالک (درگذشت ۹۱ ه. ق/ ۷۱۰ م) علی را برای سوزانیدن مرتدان نقد می‌کرده‌اند.[SUP][۳][/SUP] برطبق حدیثی بر پایهٔ گفتهٔ ابن عباس در نقد علی خلیفه چهارم(حکمرانی ۳۵ تا ۴۰ ه. ق/۶۵۶ تا ۶۶۱ م) کسی که کافران یا مرتدان(زنادیق جمع زندیق) را می‌سوزانیده‌است، تاکید کرده‌است: «کسی که دینش را ترک کند، او را بکشید ولی با مجازات خدا- یعنی آتش (زدن)- کسی را مجازات نکنید.[SUP][۴][/SUP] بر طبق حدیثی از عایشه، مرتدین باید کشته شوند، به صلیب کشیده شوند یا تبعید گردند.[SUP][۳][/SUP] تهمت اشتباهی ارتداد همچنین قابل مجازات است. بعلاوه، در تعدادی از گزارش های تاریخی ، مجازات اعدام برای ارتداد اصحاب پیامبر ذکر شده است.[SUP][۲][/SUP]


نقل قول:[h=3]زندگانی محمد[/h]تاریخ نگاران اسلامی، در صدر اسلام، اسم تعدادی از مرتدها را آورده اند. آنگونه که از متون تاریخی به دست می آید پس از فتح مکه، محمد دستور اعدام 4 مرتد را صادر کرد : عبدالله بن خطل، عبدالله بن سعد بن ابی سرح، مقیس بن صبابه یا حبابه، ساره.[SUP][۵][/SUP]

هر چند تو همون قرآن هم تلویحا به قتل مرتد اشاره شده :

سوره بقره آیه 54

[TABLE="width: 0"]
[TR]
[TD="class: QuranArabic"]وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُواْ إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُواْ أَنفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَیْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَیْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿۵۴﴾[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="class: QuranFarsi"][/TD]
[/TR]
[/TABLE]
و چون موسى به قوم خود گفت اى قوم من شما با [به پرستش] گرفتن گوساله برخود ستم كردید پس به درگاه آفریننده خود توبه كنید و [خطاكاران] خودتان را به قتل برسانید كه این [كار] نزد آفریدگارتان براى شما بهتر است پس [خدا] توبه شما را پذیرفت كه او توبه‏پذیر مهربان است
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 2 مهمان