07-04-2011, 10:20 AM
حسین نوشته: به عبارت ساده شما در جهان بینی مادی هیچ ناگزیری برای عمل اخلاقی ندارید ! اگر خوشتان آمد دزدی میکنید و اگر خوشتان نیامد دزدی نمیکنید ! آیا قبول دارید که در این جهانبینی تفاوتی بین آدلف هیتلر و لویی پاستور وجود ندارد ؟! هیتلر از کشور گشایی لذت میبرد و پاستور از اکتشاف درمان بیماریها و هرد دنبال لذت خود بودند و حالا هم هردو خاک شده اند بقول معروف "پیمانه چــو پر شود چه شیرین و چه تلخ"
فعلا به نسبیت اخلاق نمیپردازم تا مطمئن شوم که در جهان بینی مادی هیچ اجباری برای نیکوکاری نیست !
خیر شما و یا ما با جهانبینی مادی، هیچ اجباری در «خوب بودن» نداریم.
حسین نوشته: و اگر هم بد کردی و توانستی از خطر بگذری که بس زرنگ بوده ای !
انجام هر کاری به یک سری عواقب میانجامد، که شما میتوانید ببینید یا نمیتوانید ببینید، ولی به هر روی هستند.
برای نمونه، اگر شما دزد موفقی باشید، بایستی این احتمال را هم بپذیرید که از فرزند و مادر خودتان هم یک دزد دیگر دزدی کند.
اگر پدرخواندهوار زندگی کنید، بایستی این احتمال را نیز هر-روزه پیش خودتان
بدهید که یک پدرخوانده دیگر قصد کشتن شما و هموندان خانوادهاتان را داشته باشد.
پس اکنون، ما اجباری برای خوب بودن نداریم، چرا که یک خداباور هم اجباری برای خوب بودن ندارد،
از آنرو که کسی وی را از دید «فیزیکی» مجبور نکرده است خوب باشد! فراموش نکنید، از دیدگاه دینی
و بگوییم اسلامی، یک آدم خوب از خوب بودن خود پاداش میگیرد و از بد بودن خود پادافره و بس.
اما همچنان، کسی این آدم را مجبور به گزینش خوب بودن نکرده است، تنها بد بودن برای وی یک دورنمای ترسناک (آتش دوزخ) دارد.
از سوی دیگر، یک آدم خداناباور نیز اجباری برای خوب بودن ندارد، چرا
که کسی او را هم از دید «فیزیکی» مجبور به خوب بودن نکرده است.
اما برای همین آدم نیز، بد بودن دورنمای ترسناک و بدی (آیندهای که کردار وی هنجار شده باشد) را دارد.
پس در هر دو حالت، نیک بودن تنها یک گزینش خردمندانه خواهد بود که
فرد از گرفتن سود کوتاهزمان خود، برای جلوگیری از آسیب دراززمان آن خودداری میکند.
تنها دگرسانی آن میان خداباور و خداناباور این است که آدم خداناباور، برای چیزهای بیخود و بیفرنود مانند سکس خود
را آزار روانی نمیدهد، ولی یک خداباور مذهبی، همواره در ترسهای نابجا و در پندار «نااخلاقی بودن هستی خود» به سر میبرد.