12-04-2013, 09:45 PM
Mehrbod نوشته: نیوشندهیِ من شما نبودید داریوش جان, تنها این بود که باید همدردیِ بسیار بالاتری با این دسته داشت.
بدید من دشواری این نیست کسی براستی نمیداند ب.ن. چه خدا باشد چه نباشد هرکس در این جهان میتواند آدم کشته و تبه کند و در زندگی بد باشد: خدا
تنها پس از مرگ پادافره میدهد, همانجور که در نبود خدا هم تنها پس از تَبه گوشمالی میدهند و به زندان میاندازند = دو آتوریته و فرایندی یکسان.
هر مسلمانی بیگمان این را میداند, ولی اگر در این پدافند ذهنی فرورفته باشد که اگر خدا نباشد جهان آشوب میشود و همه آدمخوار
و درّنده و اهریمن, اینجا دیگر هر چه بگوییم با اینکه مسلمان خود بخوبی درست اش را میداند, ولی همچنان روی نگر اش پاخواهدفشرد.
همهیِ ما هم که اینجا هستیم در بازهای از زمان به خداناباوری رویآوردهایم چون آنرا جدا از تلخیِ درونی اش (خدا و زندگی جاودان نیست, همهیِ ما
یکروزی نیست میشویم), آنرا ایدون در زندگیسودمند یافتهایم. اگر خداناباور باشیم بجای نیایش به پروردگار ناهستومند, ناچار ایم خود امان
بدنبال دَرمان چنگار باشیم و بجای افتادن به خاک افتادنِ درگاه خدا و بخشایش خواهی خود امان خانههایِ پادلرزه بسازیم و سونامیها را مهار کنیم.
پارسیگر
متوجه منظور شما هستم. من نیز معمولا میکوشم آدمها را با پیش زمینه های ذهنی و فرهنگی شان قضاوت کنم. با اینحال همه تلاش انسانها در این است(یا به نظرم باید باشد) که زبانی مشترک و همگانی برای گفتگو پیرامون آنچه که نمیتوان تنها با احساسات و گرایشات روانی در موردشان آگاهی یافت و استنباط کرد، ساخته شود و این زبان یکجا میتواند علم باشد، یکجا منطق و یکجا هم اخلاق. سعی ما باید این باشد که اینها آنقدر جهانشمول باشد که بحث کردن در مورد نتایج ثانویه آنها ، نیازی به بحث در مورد درستی خود منطق یا اخلاق نداشته باشد. در اینحالت وقتی کسی تمام اینها را نمیپذیرد یا توان دریافتنشان را ندارد، بحث قدری کسل کننده و خستگی زا است و آدم نمیتواند کاری کند جز اینکه آرزوی موفقیت و رستگاری برای طرف مقابل کند!
من چندی پیش با کسی پیرامون آنارشیسم گفتگو میکردم. با اینکه انسان باسوادی بود، هرچه کوشیدم نتوانستم مفهوم آتوریته و سازوکار آن (به ویژه آنگاه که با سرمایه داری درمی آمیزد) را به او بفهمانم. یعنی او انسانها را شایسته سرکوب میدانست و ذهنش آنچنان در حدود پیشینه زندگی اش گیر کرده بود که هرگز شرایطی جز آن را نمیتوانست تصور کند. همدردی در این مواقع آخرین راهکاری است که برای تسکین خود میتوانیم بیابیم وقتی که تمام تیرهای ما به سنگ میخورند.
کسشر هم تعاونی؟!