شما اینقدر نادان هستید که حتی از ولایت فقیه هم میخواید پیشی بگیرید.
ننگ بر شما
اسلام واسه کس شعر گویی امثال شما و اینکه هر نادانی بیاد واسه خودش یه تصور و افکاری داره یه چیزی ببافه البته خوبه.
کلا ادیان و باورهای ماورایی واسه این چیزها همیشه خوب بودن و کاربرد داشتن.
شما فقط خودتون توهم دارید که چیزی میدونید.
من مثل شما علاف نیستم هی برم توی قرآن و اسناد مذهبی دیگه دنبال آیه و حدیث بگردم واسه خودم از تصور و دانش و بینش ناقص خودم یه تفسیر و نتیجه ای بگیرم و بیام بلغور کنم و بخوام باهاش سیاست خارجی و داخلی درست کنم.
الان عقل خود آدم، علم و تجربیات تاریخی، ترجیح دارن.
نیازی نیست خیلی تخمی تخیلیش بکنیم!
تخمی تخیلی فقط توی فیلمهاست که بنظر واقعی میاد.
سوپرمن توی فیلم هاست.
شما هم سوپرمن اسلامی دارید، فقط اسم و شکلش فرق میکنه.
عملا فرق چندانی میان انسانها در این زمینه ها نیست.
آمریکایی یجور فکر و تصور و دیدگاهی دربارهء زندگی داره که آلوده به تخیل و خوشایند و تصورات خام خودشه، سوپرمن داره، هالیوود داره، مسلمان ایرانی و عرب هم واسه خودش همینطور یکسری داستان و کس شعر ردیف کرده و فکر میکنه جواب تمام سوالات بزرگ زندگی رو داره (حداقل اونایی که به فهم و تصمیمات دنیا مربوط میشن).
جوگیری و تخیلات زیاد محکم نیستن و طول عمر طولانی ندارن.
فکر کن ما خودمون انقلاب اسلامی رو داشتیم با اون همه شور و هیجان و اکثریت و شعار و ایمان و غیره و غیره. بنظر همه چیز ایدئال و معجزه میامد. اما ادامش چی شد؟ چرا دوام پیدا نکرد؟ یعنی حداقل اونطوری که ما فکر میکردیم دوام نیافت و خیلی داستانها 180 درجه خلاف اون چیزی شد که ما فکر میکردیم. مثلا وضع مردممون رو امروز ببین. وضع جوونا.
پس ما خیلی ساده و خوش خیال بودیم که فکر میکردیم کار به این سادگیه و چیزی که با شور و هیجان و آرمانگرایی و ایمان (که شاید ظاهری و هیجانی و گذرا بوده) شروع شده تا آخر به همین سادگی و اطمینان پیش میره.
دین و این حرفا واسه هیجان و انجام کارها و ریسک های بزرگ گذرا شاید خوب باشن. واسه انقلاب کردن مثلا. ولی در ادامه این زندگی به روال طبیعی و انسان در حالت نرمال و واقعی خودش هست که تعیین میکنه کلیت و نهایت و عمدهء زندگی چطور بگذره.
حالا شما هم زیاد هیجان زده شدی فکر کردی بله چون یه آیه قرآن گفته که فلان کنید خشونت کنید نترسید بزنید بکشید یا خودتون کشته و شهید میشید، پس دیگه تموم و اشکال همین چیز به این سادگی بوده و بقیهء چیزها ردیف و چیز دیگه ای و پیچیدگی و ابهامی درکار نیست دیگه.
خب بنظر من خیلی خوش خیالی.
همینکه به این آیات بقول شما عمل نشده خودش بخاطر اینه که زندگی و واقعیت به اون سادگی شعار و هیجان گذرای جوانی و شور مذهبی که شما فکر میکنی نیست که با دوتا جمله و حکم از توی کتاب مربوط به 1400 سال پیش بشه راحت برای الان استنتاج کرد و راهکار اساسی ارائه داد.
هیچ چیزی تصادفی نیست.
ما هم مطمئن باش اگر میتونستن و میشد، تاحالا کرده بودن و بقول شما الان بخاطر حقوق مسلم دست گدایی جلوی بیگانه دراز نمیکردن. نتونستن چون عملا و در واقعیت نمیشد. حالا آدمش نبودن یا کلا نشدنی بود و اینا دیگه نمیدونم بحث و تحلیل و تخصص و داستان خودش رو داره واسه خودش.
شما یجوری میگی انگار فقط بخاطر دوزار غفلت بوده یا نخواستن و این حرفا.
نه عزیزم خیلی ساده لوحانه دربارهء زندگی و واقعیت ها فکر میکنی.
فکر میکنم سنت نباید زیاد باشه. شاید تو هم نوجوان کم تجربه ای بیش نیستی.