برام جالبه بدونم نظر شما، البته صادقانه بگید و احتمالا بعضی از شما اون ماسک های خردمندی و ابرانسانی قلابی خودتون رو کنار بذارید، بعنوان آدمهایی که میگید دین و خدایی ندارید، اگر داعش شما رو دستگیر بکنه و بگه یا به دین ما بگرای یا میکشیمت، خب بنظرم حتما اکثریت شما این کار رو میکنید و عاقلانه میدونید، ولی اگر بگن برای اثبات اینکه واقعا به دین ما گرویدی باید جلوی چشم ما دشمنان ما و کافران (از دید اونا) رو بکشی و سرببری و این حرفا، اونوقت چکار میکنید؟ این کار رو میکنید یا نه و چرا؟ یعنی اینقدر جرات دارید که تن به مرگ خودتون، و احتمالا مرگ با روشهایی مثل سربریدن بدید، یا اینکه جراتش رو ندارید و حاضرید افراد دیگری رو برای نجات خودتون قربانی کنید؟ و اونوقت این کار بنظرتون توجیه میشه و میگید من تقصیری نداشتم یا نه؟

kourosh_iran نوشته: برام جالبه بدونم نظر شما، البته صادقانه بگید و احتمالا بعضی از شما اون ماسک های خردمندی و ابرانسانی قلابی خودتون رو کنار بذارید، بعنوان آدمهایی که میگید دین و خدایی ندارید، اگر داعش شما رو دستگیر بکنه و بگه یا به دین ما بگرای یا میکشیمت، خب بنظرم حتما اکثریت شما این کار رو میکنید و عاقلانه میدونید، ولی اگر بگن برای اثبات اینکه واقعا به دین ما گرویدی باید جلوی چشم ما دشمنان ما و کافران (از دید اونا) رو بکشی و سرببری و این حرفا، اونوقت چکار میکنید؟ این کار رو میکنید یا نه و چرا؟ یعنی اینقدر جرات دارید که تن به مرگ خودتون، و احتمالا مرگ با روشهایی مثل سربریدن بدید، یا اینکه جراتش رو ندارید و حاضرید افراد دیگری رو برای نجات خودتون قربانی کنید؟ و اونوقت این کار بنظرتون توجیه میشه و میگید من تقصیری نداشتم یا نه؟

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
من دیدم اینه که آمدن اینها یه جورهایی برمیگردد به پشت کردن خداوند که چند دستگی رواج دادند هی چسبیدند به تاریخ گذشته های دور بی آنکه با یکپارچگی تنها خداوند را بپرستند هم از آرامشی خدادادی ناپاسگذاری میکردند آیین هایی ساختند که نه تنها سود نداشت که تنها سرگرم می کرد هجوم داعش کنون نمی دانم هدفشان چیست آیا خداوند پرستند یا در لباس خداوند پرستی, درست است با ناپاسگذاری خداوند می تواند این پیوندهای ما را جوری بهم بزند که همدیگر را آسان بکشیم یک گروهی برگروه دیگر ستم رواکنیم پناه بر آن خداوند یگانه که همتایی ندارد

درود فلانی جان.
سعی میکنیم لذت ببریم دیگر، کار دیگری از دست‌مان برنمی‌آید که! مثل این است که بگویند اگر شما را بیاندازند درون قفسی با 10 نره‌شیر بالغ گرسنه، شما آنجا چه می‌کنید. البته بعضی‌ها الان تخیل کرده‌اند که می‌روند آنجا و مثل این کماندوهای آمریکایی یکی یکی عناصر داعش را مخفیانه می‌کشند و قهرمانانه از دست‌شان فرار می‌کنند. باید عرض کنم خدمت‌تان که عناصر داعش خیلی بیشتر از آنچه شما فکر می‌کنید باهوش و خبره هستند و به هیچ عنوان احمق یا ابله حساب نمی‌شوند.

من شنیده بودم زنان عراقی همراه خود سیانور حمل میکنند و بلافاصله اگر این افراد را دیدند و احتمال دستگیریشان توسط دعش وجود داشت آن مواد سمی را استعمال میکنند.
حس میکنم بهترین کار همین باشد

Dariush نوشته: درود فلانی جان.
سعی میکنیم لذت ببریم دیگر، کار دیگری از دست‌مان برنمی‌آید که! مثل این است که بگویند اگر شما را بیاندازند درون قفسی با 10 نره‌شیر بالغ گرسنه، شما آنجا چه می‌کنید. البته بعضی‌ها الان تخیل کرده‌اند که می‌روند آنجا و مثل این کماندوهای آمریکایی یکی یکی عناصر داعش را مخفیانه می‌کشند و قهرمانانه از دست‌شان فرار می‌کنند. باید عرض کنم خدمت‌تان که عناصر داعش خیلی بیشتر از آنچه شما فکر می‌کنید باهوش و خبره هستند و به هیچ عنوان احمق یا ابله حساب نمی‌شوند.

بالاخره جواب صریح ندادی! حاضری جون دیگران رو بخاطر جون خودت فدا کنی یا نه؟ حاضری سر افراد بی گناهی رو ببری؟ حتی ممکنه کودک باشن.
توی قفس شیرها هم که باشی، فرض کن چندتا کودک هم همراه شما هستن، میتونی اون بچه ها رو بندازی جلوی شیرها تا اونا رو بخورن و سیر بشن و دیگه به شما کاری نداشته باشن!

من نمیدونم عکس العمل خودم چه خواهد بود. واقعا کار سختیه. ولی یه وقتا یه همچین حوادثی رو در خواب دیدم و در اون موقعیت ها قرار گرفتم و برام بنوعی شبیه سازی شده که فکر میکنم تفکر و عکس العمل من در واقعیت هم میتونه همون باشه. ظاهرا آدم منصفی هستم و در مواقع حساس دیگران رو بخاطر خودم قربانی نمیکنم، ولی فکر نمیکنم هیچوقت هم حاضر بشم به این راحتی خودم رو بخاطر دیگران فدا کنم. این دوتا با هم فرق میکنن!
مثلا یک بار در خواب بود که یک حادثه رخ داد، من با پسرخالم با هم بودیم، یک ضربه یا انفجار در اثر یک حادثه ما رو به هوا پرت کرد، همینطوری توی هوا بودیم مثلا شاید 20 متر ارتفاع و داشتیم سقوط میکردیم پایین من محاسبه کردم دیدم هر حالت بیایم بالاخره یا میمیریم یا چپرچلاق میشیم، پسرخالم موقعیتش یجور بود که میتونستم خودم رو روی اون قرار بدم از بدنش بعنوان ضربه گیر موقع برخورد با زمین استفاده کنم، اول خواستم این کار رو بکنم و تقریبا این کار رو هم کردم، ولی بعد فکر کردم دیدم انصاف و درست نیست که اون رو بخاطر نجات خودم قربانی کنم و دوباره موقعیتم رو طوری تنظیم کردم که موقعیت هر دوتامون کم و بیش یکسان و طبیعی/تصادفی باشه، گرچه عقل میگفت در این حالت ممکنه هردومون بمیریم یا صدمه شدید بخوریم یا حتی من صدمه بیشتری ببینم (موقعیت اون در این حالت بهتر بنظر می آمد - شاید چون ارتفاعش از من کمتر بود). خلاصه آخرش ما اومدیم روی زمین، یعنی من اومدم، پسرخالم نفهمیدم چی شد، اصلا گم شد و من دنبالش نگاه کردم ندیدمش، ولی من افتادم روی یک طبقه ای چیزی در بالاتر از سطح زمین و نگاه و بررسی کردم خودم رو و دیدم که ظاهرا هیچیم هم نشده!

خودکشی!!

خودکشی؟!
جدی میگی؟
شاید فرصت/ابزار مناسب این کار رو بهت ندن، اونوقت خودکشی فقط از همون راه سربریده شدن بوسیله داعش میشه!
مثلا قمه رو میدن دستت میگن سر طرف بزن، بعد میای باهاش گردن خودت رو میزنی؟! شایدم میای یهو با همون قمه به داعشی ها حمله میکنی! ولی اونم باز فرصت و شرایط مناسب میخواد وگرنه ممکنه وضعت بدتر بشه یا بهرحال فرقی نکنه و به شکل وحشتناک/دردناک تری بمیری. اصلا شاید چون از دستت عصبانی میشن بیان و قبل از مرگ حسابی شکنجت کنن.

ضمنا خودکشی گزینهء براحتی قابل استفاده برای همه نیست. مثلا من نظر مثبتی نسبت به خودکشی ندارم چون خودکشی از اون نهی های مشترک در ادیان است که میگن جزو بزرگترین گناهان و نابخشودنی است. البته شاید در شرایطی مثل این خیلی خاص و سخت مجاز باشه، ولی مطمئن نیستم و بدون اطمینان نمیتونم این ریسک رو بکنم. احتمالا باید راجع بهش بیشتر تحقیق کنم!
ضمنا در بحث ها قبلا دیدم بودم که شما و/یا بعضی از رفقاتون درمورد خودکشی کسانی که بیماریهای سخت و لاعلاج دارن و رنج زیادی میکشن گفته بودید که عاقلانه نمیدونید چون هر لحظه ممکنه درمان اون بیماری کشف بشه و در دسترس قرار بگیره و ارزش زندگی خیلی زیاده و این حرفا. حالا احتمال جون سالم بدر بردن از داعش مگر از احتمال جون سالم به در بردن از سرطان کمتره؟ منکه فکر کنم خیلی هم بیشتر باشه! اومدیم زدید و خودتون رو کشتید درحالیکه هزار و یک عامل و اتفاق پیشبینی نشده و غیرمنتظره ممکن بود پیش بیاد و شما رو نجات بده یا بعدا بهرصورت یک راهی و اتفاقی چیزی باعث نجات شما بشه. بنظر من میرسه که انسان تا زمانیکه میتونه باید برای نجات جان خودش تلاش کنه.

kourosh_iran نوشته: خودکشی؟!
جدی میگی؟
شاید فرصت/ابزار مناسب این کار رو بهت ندن، اونوقت خودکشی فقط از همون راه سربریده شدن بوسیله داعش میشه!
مثلا قمه رو میدن دستت میگن سر طرف بزن، بعد میای باهاش گردن خودت رو میزنی؟! شایدم میای یهو با همون قمه به داعشی ها حمله میکنی! ولی اونم باز فرصت و شرایط مناسب میخواد وگرنه ممکنه وضعت بدتر بشه یا بهرحال فرقی نکنه و به شکل وحشتناک/دردناک تری بمیری. اصلا شاید چون از دستت عصبانی میشن بیان و قبل از مرگ حسابی شکنجت کنن.

ضمنا خودکشی گزینهء براحتی قابل استفاده برای همه نیست. مثلا من نظر مثبتی نسبت به خودکشی ندارم چون خودکشی از اون نهی های مشترک در ادیان است که میگن جزو بزرگترین گناهان و نابخشودنی است. البته شاید در شرایطی مثل این خیلی خاص و سخت مجاز باشه، ولی مطمئن نیستم و بدون اطمینان نمیتونم این ریسک رو بکنم. احتمالا باید راجع بهش بیشتر تحقیق کنم!
ضمنا در بحث ها قبلا دیدم بودم که شما و/یا بعضی از رفقاتون درمورد خودکشی کسانی که بیماریهای سخت و لاعلاج دارن و رنج زیادی میکشن گفته بودید که عاقلانه نمیدونید چون هر لحظه ممکنه درمان اون بیماری کشف بشه و در دسترس قرار بگیره و ارزش زندگی خیلی زیاده و این حرفا. حالا احتمال جون سالم بدر بردن از داعش مگر از احتمال جون سالم به در بردن از سرطان کمتره؟ منکه فکر کنم خیلی هم بیشتر باشه! اومدیم زدید و خودتون رو کشتید درحالیکه هزار و یک عامل و اتفاق پیشبینی نشده و غیرمنتظره ممکن بود پیش بیاد و شما رو نجات بده یا بعدا بهرصورت یک راهی و اتفاقی چیزی باعث نجات شما بشه. بنظر من میرسه که انسان تا زمانیکه میتونه باید برای نجات جان خودش تلاش کنه.

بله جدی میگم!
خودکشی از کشتن آدمها یا سر بریده شدن بهتره!
حتا اگر فرصت این کار رو ندن معنیش اینه که موقع فرار یا مقاومت در برابرشون با گلوله میزنند میکشنت که باز هم در هر صورت گزینه بهتریه.
در مورد بیماری و ... به کل بحث و داستانش فرق میکنه! تا اینکه بری جلوی دوربین بشینی به اوباما فحش بدی بعدش هم سرتو ببرند بذارند روی سینت!!!
وقتی میدونی در هر صورت قراره کشته بشی بهتره که راحت ترین راه و تر و تمیز ترین راه رو انتخاب کنی.
از اونجایی که من مسلمان نیستم و حواله داعش و پیامبر و خدا و ... شون فقط وفقط انگشت میانه را نشان میدهم پس در صورتی که دستشون بیوفتم غیر از مرگ سرنوشت دیگری منتظرم نیست پس چه بهتر که به روش خودم بمیرم تا یک مشت اسلامیست واپس مانده!

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
" فلولا إذ جاءهم بأسنا تضرعوا ولكن قست قلوبهم وزین لهم الشیطان ما كانوا یعملون فلما نسوا ما ذكروا به فتحنا علیهم أبواب كل شیء حتى إذا فرحوا بما أوتوا أخذناهم بغتة فإذا هم مبلسون فقطع دابر القوم الذین ظلموا والحمد لله رب العالمین ." "باز گر نباشد گداری آمدشان سخت سازی ما زاری سر می دهند هم نه آره سفت شد دلهاشان هم آرایش داد برایشان سرکش شیطان چه بودند انجام می دادند باز هنگامی فراموش کردند چه بازگو شدند بهش باز کردیم برشان درهای هر چیزی تا گداری شاد شدند به چه دریافتند گرفتیمشان ناگهی باز گداری آنها نامید گشته شدند باز بریده شد پشت همخویشان کسانی که ستم کردند هم پسندیده گویی برای خداوند پروردگار جهانیان "
من از خداوند با زاری می خواهم که چنین چیزی برای کشورمان رخ ندهد که برای همسایگان رخ داد که آشوبی شرم آور هم برای ستمکار هم برای ستمدیده خواهد بود هم تاریک تر از اینی که به زبان می آورند خواهد بود پس هم میهنان ما را از این خانه نشینی بسوی جنگ با اینها بشوران که خانه نشینی آفتی بیش نیست