[SIZE=2]يه مدت نبودم چون گرفتار بودم وگرنه تناقضات خدا تموم نشده![/SIZE] فرض كنيد يك موجود محدود ( كه نه قادر مطلق است نه داناي مطلق) وجود دارد به نام bكه مي تواند عملي مثلa را انجام دهد. b داراي صفات قائم بالذاتي است كه به ان نسبت ميدهيم
صفات b :
1. b عمل aرا انجام مي دهد.
2.b تنها موجودي است كه ميداند (1) درست است.
حال اگر موجودي قادر مطلق مانند x وجود داشته باشد بنابراين داريم:
3. x مي تواند هر موجود محدودي مانند y را بيافريند به شرط انكه:
الف:صفات y تناقضي در تعريف y نداشته باشد و مستلزم خود متناقض بودن نگردد.
ب:عملي مانند z وجود نداشته باشد به طوريكه z در تعريف y ايجاد تناقض كند.
پس قادر مطلق مي تواند b را بيافريند زيرا
الف:صفاتي كه در تعريف b درگزاره هاي (1) و (2) ذكر شده است دچار تناقض نيست.
ب:عمل a مي تواند انجام شود واگر b عمل a را انجام دهد
وجودش همچنان با خودش وديگر با ديگر موجودات سازگار است.
نتيجه ازقسمت اول استدلال:
(يك موجود قادر مطلق مي تواند موجودي را بيافريند كه تنها خودش به انجام اعمالش اگاهي داشته باشد
وهيچ موجودي ديگري غير از خودش چنين شناختي را نداشته باشد.)
-----------------------------------------------------------------------
اما اگر x داناي مطلق باشد بنابراين داريم:
4. براي هر موجود محدودي مانند b و براي هر عملي مانند a، اگرb عمل a را انجام دهد پس x مي داند
كه b عمل a را انجام داده است.
بنابراين داناي مطلق نمي تواند b را بيافريند.اگر داناي مطلق b را بيافريند. پس از(1) b عمل a را انجام
مي دهد و از (2) داناي مطلق نمي داند كه b عمل a را انجام داده است و از اين روx واقف به همه چيز نيست و به بيان ديگرx داناي مطلق نيست.
نتيجه از قسمت دوم استدلال: (يك موجود داناي مطلق نمي تواند موجودي را بيافريند كه تنها خودش به انجام اعمالش اگاهي داشته باشد و هيچ موجودي ديگري غير از خودش چنين شناختي را نداشته باشد.)
از انجا كه قادر مطلق مي تواند b را بيافريند و داناي مطلق نمي تواند b را بيافريند
پس اگر xهم قادر مطلق و هم داناي مطلق باشد مستلزم است:
5.x مي تواند b را بيافريند و x نمي تواند b را بيافريند.
ازانجا كه گزاره 5 خود متناقض است
بنابراين ، وجود موجودي كه هم قادر مطلق باشد هم داناي مطلق باشد منطقا غير ممكن است.
-------------------------------------
By RICHARD R. LA CROIX