نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 3 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ازدواج

دنباله بایگانی (5):

Ratso

تو خیابون داری می ری. پسری با لباس چشبون به دختره چشم رنگی (البته به مدد لنز) متلک می ندازه. دختره عشوه ای میاد و ناگه یه آقا پسر بروس لی ظاهر می شه. دعوا بالا می گیره (بین بروس لی و پسر لباس چسبون) کار به دخالت 110 می کشه و ختم ماجرا. بروس لی کی بود. داداش دختره؟ نه باباش؟ نه دوست خانوادگی؟ نه خودش می گفت همسایه ولی اگه حدیث نبوی مبنی بر 40 خونه هم حساب کنی بازم همسایه نبودند ولی یه مطلب معلوم بود . بروس لی خاطرخواه دختر چشم رنگی بود حتی به هزینه اینکه یه کتک مفصل اول از پسر لباس چشبون و بعدش از 110 بوخوره.

گفتیم که انسان و تعداد زیادی از پستانداران گرایش به چند زنی دارن.این صفت با صفتهای دیگه ای همنشینه مثل رقابت و نزاع نرها. ولی کدوم حاصل دیگریه؟ نرها چون باهم می جنگن فقط دنبال یه بهونه هستن و چی بهتر از یه دختر چشم رنگی یا برعکسش؟

قوچ و گوزنها هم باهم سر ماده ها می جنگن. (باید صحنه نبرد قوچها و از اون بدتر کل بز رو تو طبیعت به چشم بینین) هر دو این گونه ها شاخ دارن. ولی شاخ گوزن منشاء استخوانی داره و شاخ گوسفند منشاء پوستی. نشون می دهه که دو گونه راههای متفاوتی رو رفتن برای یه هدف. مبارزه با همنوع سر جنس مقابل. (خانمها شاید نشدیدن ولی این جمله تو یه سنی تو آقایون خطاب به هم خیلی به کار می ره: نامرد منو به یه دختر فروختی. پیشنهاد می کنم پست آقای پوآرو رو در تاپیک نقد مدیران بخونین)

نرها در خیلی از پستانداران از جمله انسان از ماده ها بزرگترن. نر بزرگ جثه (تو مایه های قوی ترین مردان) امتیاز تکاملی بیشتری داره. زیرا به طور بالقوه نر می تونه چند ماده رو در انحصار خودش در بیاره.

دندونهای نرها اغلب بزرگتر از ماده هاست. تو گونه های تک همسر معمولاً اندازه دندونهای دو جنس برابره در حالی که در گونه هایی که حرم دارن یعنی چند زنی هستن دندون نرها بزرگتره. چون به درد دعوا می خوره. (حداقل تو آدما به درد دندون قروچه می خوره)

اندازه بیضه ها:وزن این اندام رابطه مستقیم با میزان تولید اسپرم داره. آدم همین طوری فکر می کنه که گونه های چند زنه باید بیضه ای سنگین تر داشته باشن. ولی جالبه که سنگین ترین میمونها (بهتره بگیم نخستی ها) یعنی گوریل و اورانگوتان که سیستم چند زنی دارن و بیضه هاشون حدوداً 30 گرمه ولی نوعی شانپانزه که سیستم هرج و مرج و چند شوهری داره وزن بیضه 120 گرمه. تو این گونه نر باید اسپرم و خروجی بیشتری تولید کنه که با نرهای دیگه رقابت کنه.

تو خیلی از فرهنگ ها و کشور ها بزرگی این عضو نمادی از مردانگی و توان بالقوه ی اونه که معمولاً با غیرت رابطه مستقیم داره. حالا خوب نگاه کنین در حیوانات موجودات نر باغیرت که می تونن چند تا ماده رو تحت کنترل خودشون در بیارن نیازی به بزرگی و سنگینی این عضو ندارن و در عوض حیواناتی که نمی تونن همچین برخوردی رو با ماده هاشون داشته باشن. (گرفتن تمکین و انقیاد) این عضوشون بزرگتر و بزرگتر شده. آیا اجداد مذکر ما هم زمانی که داشتن ضرب المثل های مختلف رو در مورد بزرگی این عضو می گفتن (حداقل 4 ضرب المثل به لهجه ها و گویش های مختلف ایرانی رو خودم بلدم) مشکل عدم توان کنترل زنانشونو داشتن و دخالت عباس آقا (کاراکتر خارجی در جوک های رشتی) رو در زندگیشون شاهد بودن؟

پ.ن: بعضی از دوستان شکایت داشتن که بعضی از این تفسیرها بی ادبانه است. اینجا از همشون عذر خواهی می کنم و امیدوارم منو ببخشن. (خودش می دونه با کی هستم به خودتون نگیرید)

***

تضاد منافع نرها و ماده ها

از تضاد منافع نرها و ماده ها خیلی گفتیم ولی بعضی دوستان براشون ملموس نبود. برای خیلی ها این سوال پیش می آید که اگر بنا بر وجود ژن خودخواه باشه چرا باید بین نرها و ماده ها فرق باشه مگه هر گونه ای یک جور ژن نداره؟ جواب این سوال ساده و خیره. فکر کنین ما موجودات مجموعه ای از وسایل بازی کودکان موسوم به خونه بازی هستیم. سبز، قرمز، آبی و ...... حالا از این قطعات تعداد زیادی آدمک بسازیم. ولی در ترکیب رنگی متفاوت. یکی سرش سبز باشه، یکی قرمز، پای یکی آبی و همین طور....
جمعیت های یک گونه هم در عرصه ژن همینطور هستن. ما بین افراد گونه خودمون شبیه ترین افرادی که پیدا می کنیم اعضای خانواده هستن چون ژنهامون بیشترین نزدیکی و شباهت رو دارن.

یه مثال دیگه از تضاد دو جنس می زنم:
گونه ای مگس وجود داره به نام مگس سرگین. زمان جفت گیری مگس ماده وارد می شه تا روی تپاله ی گاو تخم ریزی کنه. در این موقع مگس نر باهاش جفت گیری می کنه. دیده شد که در خیلی موارد بعد از جفت گیری یک نر ، نر دیگه ای بازهم با ماده جفت گیری می کنه.(البته معمولاً دعوا پیش می یاد) یه آزمایش ساده نشون داد که شانس لقاح تخم ها همیشه از طریق نر دوم بیشتر. (استفاده از پرتو کبالت 60: فکر نمی کنم نیازی به توضیح باشه) البته دانشمندها مشغول این بحث شدن که یک نر زمان تولید مثل باید سوار یک ماده باقی بمونه تا مطمئن بشه تمام تخمهاش رو بارور کرده، توجه کنید که در این زمان نر وقت با ارزش عمر چند روزش را از دست می دهه و تو این مدت می تونه ماده های دیگه رو هم بارور کنه.از بحث این مدل بگذریم.
ماده اینجا از جفت گیری با بیش از یک نر سودی نمی بره اما نرها به خاطر رقابت اسپرمی، از آمیزش با ماده هایی که قبلاً جفت گیری کردن سود می بره. تا اینجا سود یکی و خنثی بودن برای دیگری.
اما پارکر (دانشمندی که روی این قضیه کار می کرد) جمله جالبی داره: این چندجماعی (تکرار جفت گیری در ماده ها) ممکن است برای ماده ها هزینه در بر داشته باشد ، در حالیکه این کار به نفع نر تمام می شه.

وقتی دو نر برای تصاحب ماده مقابله می کنند، گاهی ماده در اثر جنگ بین آنها که روی پشت او صورت می گیرد، در توده تپاله غرق می گردد!

به یاد مگس ماده درگذشته یک دقیقه سکوت


***

بحث چند زنی تو خیلی از فرهنگ ها و کشورها از طریق اعمال قانون (تصمیم گیری پادشاه، کلیسا و مذهب یا نیروهای اجرایی عقلانی) از بین رفت ولی چرا زیست شناسی فکری برای این کار نکرده. آیا ماده ها نمی تونستن با تغییر استراتژی تک - همسری رو جایگزین کنن. تو فرضیه مادینه باستان گفتیم که اونا تلاش خودشونو کردن اما چرا این تلاش فرهنگی دستاوردش کم بوده یا چرا در مسیر زیستی حرکت نکرده. هرچی نباشه ما چند میلیون ساله که داریم زندگی می کنیم.
آیا ماده ها به نوعی به این شیوه نرها رضایت می دن؟ تو تاپیک جنسیت و سکس زمانی در بحث با یکی از دوستان (یا نسیم بود یا پرشین کویین) گفتم خانم ها بهتره به نظر مادر، مادر بزرگ، خاله، عمه و خواهر و بقیه زنها در مورد بکارت برگردن و ببینن که زنها در این نگاه چقدر مقصر هستن. این بحث در ساحث فرهنگ بود ولی آیا در ساحت زیست شناسی دلیلی برای متهم کردن ماده ها وجود داره؟ آیا اونها در آنچه سرشون میاد، شریک هستن.

در این مورد فرضیه ای وجود داره به نام "پسران سکسی" (برگرفته از کارهای رابرتسون و همکاران، 1979)
اشتباه نشه اسم یه گروه خواننده نیست.

برای توضیح یه مثال لازمه:
گونه ای پرنده به نام زرده پر چکاوکی وجود داره. این گونه معمولاً مونو گامیه و نر با ماده در بزرگ کردن جوجه ها کمک می کنه. ولی دیده شده که بعضی نرها متاهل ماده دوم رو نیز جلب می کنند گرچه هنوز در درون جمعیت نرهای بدون جفت فراوان است. (اینو با وضعیت ایران امروز و پدیده ی صیغه مقایسه کنید)
ایم ماده دوم هیچ کمکی از نر خود که شدیداً مشغول به ماده اول است دریافت نمیکنه (زن دوم پنهانی در ایران!!!) و موفقیت تولید مثلیش چون نر باهاش کمک نمی کنه پایین می یاد. ولی بازم ماده ها با جلب شدن به نرهای متاهل به چند زنی دامن مزنن. (توجه کنید که زیستگاه این گونه اونقدر بزرگ نیست و ماده دوم از متاهل بودن ماده اول باخبره، اونا واحد 3 از مجتمع درختی کاج روی شاخه دوم می شینن و ماده دوم کوچه بغل رو درخت سرو)

حالا فرضیه پسران سکسی چی می گه؟
رابرتسون می گه: اگرچه ماده دوم زادگان کمتری تولید می کنه، اما اگر پسرانش استعداد چند-زنه بودن را به ارث ببرند این نقص می تواند جبران بشه. اگرچه به نظر می رسه ماده در نسل اول می بازه اما این باخت در نسل بعدی جبران می شه. چرا که در آن وقت "پسرهای سکسی" او در مقایسه با پسرهای ماده های تک-زنه سمت پدری فرزندان بیشتری رو بدست میارن و به همین نسبت اون ماده دوم اولیه مادربزرگ نوه های بسیاری می شه و ژن خودشو بیشتر به آینده می رسونه. واقعاً که این ژن خودخواه چه می کنه.........................

***

تو مثال قبلی گفتیم که ماده یک گونه با وجود اطلاع از اینکه نری که باهاش جفت گیری می کنه متاهله بازم این کار رو ادامه می ده . فرضیه پسران سکسی رو گفتیم که در اون این ماده به امید مادربزرگه نوه های زیادی شدن دست بدین کار می زنه. حالا یه مقایسه از این موجود با دنیای خودمون بکنیم.

خوشبختانه از وقتی پیرمردها و پیرزنها رو می برن آسایشگاه یا پانسیون نقش اونها در تصمیم گیری خانواده کم شده. فکر می کنین در یک خانواده اگه گندش در بیاد که آقای خانواده زن دوم گرفته اولین کسی که پشتش در میاد کیه؟ مادربزرگه مهربون سنتی در حالی که تو گرمای تابستون به سبک مومیایی های مصر خودشو باند پیچی کرده از قرآن و پیامبر مثال می زنه و می گه که پسرش یا حتی نوه اش که گناه نکرده. پیامبر هم 9 تا زن داشت. قانون می گه چهار تا، تازه تو این مسائل بروز هم هستن می گه: طرح حمایت از خانواده هم که تصویب نشده و.........
چرا مادر یا مادر بزرگ طرف پسرانشونو می گیرن؟ مگه اونا زن نیستن. پس چرا با عروس اولشون همذات پنداری نمی کنن. خواهر شوهر هم که اصلاً حرفشو نزن. حاضره سر سشوهرشو ببره اگه این کار رو بکنه اما خان داداش جای خودشو داره (یه لحظه به نظرم رسید فیلم پارسی زیاد می بینم، جون خودم "سوته دلان" رو فقط دیدم)
خوده زن دوم چطور؟ چرا راضی به ازدواج می شه؟ تو حیطه فرهنگ چی بگیم؟ تو حیطه زیست شناسی چی بگیم؟ تو حیطه اقتصاد.......

خیلی از ازدواجهای دوم محکوم به شکست می شن. اما چه نوع شکستی؟ زندگی بهم می خوره. زن اول می فهمه و با بچه ها روزگار آقا رو سیاه می کنن و بلاخره طلاق زن دوم واجب می شه. یه مهریه تپل که از اول باسه روز مبادا آماده شده بود حلال مشکلاته. حالا دختر نه باکره است که مشکل اذن پدر رو داشته باشه. (از مشکلات دیگه نمی گم چون اعتقادی بهش ندارم، ارتباط آزاد از دید من عیبی نداره ولی خب خانم ها به شنیدن این حرفها از دهن آقایون زیاد شنیدن و آقایون مخالفت خانم ها رو با این مطلب بیشتر) تازه کلی پول هم داره که معمولاً اولین خرید یه 206 آلبالویه (با عرض پوزش از تمام کسانی که مدل و رنگ ماشین مشابه دارن)

ریشه این اتفاقات در کجاست. یک جایی (همه جا) در وجود ما ژن هایی وجود داره که بیشتر از اونچه فکر کنیم در زندگی ما نقش دارن. مادربزرگ فکر می کنه که خداوند این حق رو به پسرش داده در حالی که نمی دونه خدای اون ژن خودخواه اجدادش بودن و نه خدای نادیدنی. (روح و هوش و حس برتر هم نداریم، لطفاً سوال نفرماید)
دختری که تن به ازدواج دوم می دهه در حالی که به برابری زن و مرد اعتقاد داره ، برنده شدن در رقابت اقتصادی رو می پذیره. در حالی که از عرف کمک می گیره تا قبح کارش رو کمرنگ کنه.
خبر نداشتم زن داره، خیلی آقا بود، هق هق هق ، دستمال دارین آقای قاضی، من از این مرد شکایت دارم. قاضی: شما واقعاً خبرنداشتین.... خب فکر کردم می خواد زن اولش رو طلاق بده. من حقمو می خوام. من حقمو می خوام. من حقمو می خوام. من...من....من....من....

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

دنباله بایگانی (6):

در باب معاشقه:
Ratso

در فارسی معمولاً زیاد به این مفهوم پرداخته نمی شه. اکثر ما فکر می کنیم این واژه به معنی ارتباطات فیزیکی و لمسی پیش از جفت گیری گفته می شه. (بوسه، هم آغوشی و .....)
باید توجه کنیم که در فارسی معاشقه معادل با دو ترکیب زیر بکار می ره:

1- Making love to each other
2- Courtship


صد البته که نمی خوام وارد بحث زبان شناسی بشم که بسیار دانان در این حیطه حداقل در این فاروم بسیارند.

love making بیشتر با اون ذهنیت ما (بالا گفتم) سازگاره و Courtship رو بیشتر برای حیوانات در نظر می گیریم. ولی اگر بخواهیم آشنایی با جنس مقابل رو تا رسیدن به مرحله جفت گیری رو بررسی کنیم متوجه بعضی رفتارهای آیینی می شویم. این رفتارها از زمانی که اولین نگاه سکسی بین طرفین ردوبدل می شه شروع می شه (در فرهنگ ما بهش می گیم نگاه حیض که همه بدشون می یاد پس نگاه باید گذری باشه تو بعضی خیابون های خاص یا مراسم شلوغ) و با شیوه های جلب محبت، آشنایی فکری و جسمی و ... به سمت سکس و جفت گیری پیش می ره. اگه بخواهیم از شروع اون نگاه سکسی اول تا شروع جفت گیری رو نام گذاری کنیم شاید Courtship واژه ای مناسب باشه. به هر ترتیب معاشقه امریه که پیش از جفت گیری انجام می شه ولی دلیلش چیه؟ دلیل بلافصل همیشگی لذت و دلیل غایی؟

در موجودات مختلف یکی از دلایل معاشقه شناسایی گونه خودیه. اگه شما با گونه ای دیگر جفت گیری کنید به علت جفت نشدن گامتها، جفت گیری سرانجامی نخواهد داشت. توی برکه ای که انواع قورباغه ها هستن صدای نر ماده ی هم نوع خودش رو به سمت خودش فرا می خونه. البته این قضیه زیاد بدرد ما آدما نمی خوره. (به شخصه زیاد میلی به گوریل و شامپانزه ندارم)
یه نظر دیگه برمی گرده به بی میلی ماده ها در جفت گیری. گفتیم که ماده ها در زادآوری بیشتر سرمایه گذاری می کنن در مقایسه با نرها پس طبیعیه که مشکل پسند تر باشن.(همون قضیه بزرگ بودن گامت و پارازیته شدن تخمک با اسپرم) پسر به دختر پیشنهاد می ده. چرا دختر به پسر پیشنهاد نمی دهه (تو فیلم ها و سریالها خیلی این دیالوگ رو می شنویم) در بعضی از موارد معاشقه در موجودات یکسری نمایشات داره که توسط اون ماده قدرت و قابلیت نر رو سنجش می کنه. پسری با دختری بیرون می ره، سینما می رن یا شام بیرون می رن. آقا پسر هدیه می خره. در هدیه خریدن توان مالی پسر، سلیقه و شیوه ی تقدیم اون نهفته است.

گام بعدی می تونه شرکت در یک فعالیت ورزشی باشه. تو کشور ما کوه رفتن می تونه خیلی کمک کنه. خانم قابلیت آقا رو در مقایسه با دیگر نرهای گروه می سنجه.......
بعضی وقتها رابطه زوجهای جوان بصورت چشم و هم چشمی درمیاد..... فلانی رو دیدی چطور مراقب دوست دخترش بود.... فلانی رو دیدی هر دم بر می گشت و به دوست پسرش نگاه می کرد و......

***

از معاشقه گفتیم. گفتیم رابطه بین اعضای یک گونه را اولویت می بخشه و روشی در شناسایی قابلیت های نر در جفت گیری یا مواظبت والدینی از فرزندان یا حمایت از ماده می باشد.مثلاً قورباغه ای که طولانی ترین و بلندترین غورغور رو بکنه احتمالاً بزرگتر از بقیه است و شوهر خوبی می تونه باشه. پس ماده ها به سمت اون می رن. در مورد چشم و هم چشمی گفتیم. تا اونجایی که یادم می یاد یه آزمایش جالب در مورد قرقاول رو جایی خونده بودم. جلوی یه قرقاول ماده آماده ی جفت گیری یه صفحه قرار می دن و آنسوی صفحه اول یه تاکسیدرمی قرقاول نر عادی (یه نره مرده که خشکش کردن و خیلی شکل و اندام قابل توجهی نداره)
با کنار رفتن صفحه ماده نر رو می بینه ولی چون زیاد براش جذاب نیست خیلی واکنش نشون نمی ده. در مرحله بعدی کنار تاکسیدرمی نر چندتا ماده خشک شده هم میزارن. بصورتی که انگار ماده ها جلب اون نر شدن. وقتی صفحه کنار می ره ماده با دیدن این صحنه فوراً به تکاپو می افته که خودشو به نری برسونه که چند دقیقه قبل حاضر نبود نگاش کنه. تفسیرش خیلی ساده است. حتماً ماده های دیگه نکته مثبتی در اون نر دیدن که دورش جمع شدن.

یه تفسیر دیگه برای معاشقه وجود داره اونم ارزیابی نر از ماده هاست. به نظر اریکسون و زنون (1976) یکی از وظایف معاشقه بیمه در مقابل خیانت زن است. یکی از پیش فرضهای این فرضیه آن است که معاشقه به نر امکان می ده تا با ارزیابی متوجه شود که آیا ماده قبلاً با نر دیگری جفت گیری کرده است یا نه.

این دو دانشمند متوجه شدن که در گونه یاکریم و قمری (همین پرنده هایی که تو شهرها زیاد داریم و خیلی شبیه کبوتر هستند ولی با رنگ آجری یا نارنجی) اگر ماده حالت "پشت خم" (Bow posture) رو (از مراحل پیشرفته معاشقه و نشان دادن آمادگی برای جفت گیری) خیلی زود نشون یده مورد حمله نر قرار می گیره. ماده هایی که در طبیعت این حالت رو نشون میدن اونهایی هستن که قبلاً معاشقه و حتی جفت گیری رو با نر دیگری انجام دادن. نر در این صورت و جفت گیری مطمئن خواهد بود پدر زادگان ماده هست یا نه. اگه دیدگاه با دیدگاه قدیمی تر به بینیم یعنی معاشقه برای راضی کردن ماده بی میل باید نر از آمادگی زود هنگام ماده خوشحال بشه در حالی که برعکس حالت تهاجمی پیدا می کنه.

خانم محترم شاید حالا فهمیدی که چرا اگه حواست باشه و یه مرد رو تشنه نگه داری و خیلی بهش رو ندی بیشتر طالب داری تا هنگامی که باهاش راحت باشی و هرچی بخواد در خدمتش باشه. دل زدگی آقایون از خانم های مهربونشون.............

یکی از جملات ادبی معروف ما ایرانی ها:
مرد در مقام نیاز است و زن در مقام ناز

***

خب جلب کردن نظر خانم ها خیلی راحت نیست. ترکیب پایدار از شخصیت، پول و احساسات لازمه که بتونه دل یک زن را مفتون یک مرد کنه. از طرف مقابل به نظر می رسه آقایون قسمت اعظم تلاش خانم ها رو در حفظ ترکیب بدن، آرایش، برخورد اجتماعی و فردی و دلربایی رو اصلاً متوجه نمی شن و معمولاً چه خوشگل شدی امشب به زحمت می تونه آخرین و قوی ترین تلاش یک مرد در بیان زیبایی های یک زن باشه. (البته بلانسبت خودم--) خب خیلی هم نباید آقایون رو سرزنش کرد چون معمولاً اونها ترجیح می دن سریع تر از روبنا بگذرن و به زیربنا برسن (البته آقایون فکر می کنن که اینطور فکر می کنن.....) در نتیجه زیباترین البسه زنانه، تکه پارچه هایی هستن که مرمر جسم حوری رو از دید ........... استغفرالله

کلاً همه عجله دارن که به آخرش برسن. (احتمالاً یکی از دلایلی که دارودسته حلقه ما "کوندرا" و بطور اخص "آهستگی" رو بسیار دوست دارن و پست مدرن وار کوندرا می خونن همینه)
سنت هدیه، مهر یا کابین و هرچیزی که جنبه تشویقی یا الزامی در تشکیل یک ارتباط جنسی در انسان ها داره محدود به انسانها نیست. مگسی یا زنبوری وجود داره با اسم علمی Hylobittacus apicalis که اسم فارسی نداره. (البته شرمنده از کویین گرامی) جنس نر این گونه قبل از جفت گیری باید یک غذای زناشویی به ماده تقدیم کند تا به او اجازه جفت گیری داده شود. (فکر کنین، مهریه 1سوسک درسته، 12 شاخه گل، یک شاخه نبات و یک جلد انجیل وزوزی)

محققی به نام تورن هیل (Thornhill) متوجه شد که نر ها برای بدست آوردن این طعمه 2 روش دارن:

1- طعمه رو شکار کنن
2- طعمه رو از دیگر نر خواستگار بدزدن

این سرقت هم 2 راه داره:

1- نر مثل بروبچ چاله میدون و سه راه آذری مستقیماً به سوب نر دیگه پرواز می کنه و با ضربه مستقیم طعمه رو به زور از چنگ نر دیگه در میاره

2- راه فریب کارانه دیگه برای سرقت چیه؟ نر بر فراز نر دیگه پرواز می کنه و پز شبه ماده می گیره. یعنی تظاهر به ماده بودن می کنه و سعی می کنه نر دیگه رو گول بزنه و وادارش کنه هدیه رو به او تقدیم کنه.البته اگه نر زود متوجه بشه سعی می کنه هدیه اش رو پس بگیره که معمولاً به درگیری ختم می شه. اگر هم دیگر بفهمه که نر سارق فلنگ رو با طعمه می بنده

ساده به نظر میاد، حالا اگه یه رابطه اندازه نرها رو با این 3 استراتژی (1 شکار و دو فریب) بررسی کنیم فکر می کنین نتیجه چیه؟

1- بزرگترین نرها = سرقت مستقیم طعمه از نر دیگه
2- نرهای متوسط = فریب از طریق وانود کردن به زنانگی
3- نرهای کوچک = شکار

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

من نگفتم تخمک گذاری در روز قاعدگی انجام میشه. اتفاقا در هنگام قاعدگی دیواره آندومتر رحم فروریخته میشه و جسد تخمک هم به بیرون هدایت میشه. در ضمن تخمک گذاری 14 بعد از اولین روز قاعدگی رخ میده نه قبلش. و در این هنگام اگه کسی جفگیری کنه به احتمال زیاد باردار میشه. و همچنین چون تخمک یه روز زنده میمونه و اسپرم دو سه روز در نتیجه چند روز میانی دوره قاعدگی (دوره بیست و هشت روزه) احتمال بارداری زیاد هست. و اتفاقا زنی که در این دوره قرار داره ترشحات واژنیش بیشتر هست و تمایل بیشتری هم به سکس داره در این دوره. در ضمن برخلاف باور عامه مردم به هیچ وجه مردان تنوع طلب تر از زنان نیستن.در انسانها برعکس بقیه جانوران که هر گونه جانوری فقط یه نوع روش همسریابی دارن (یا تک همسری یا چند زنی یا چند شوی یا هرج و مرج طلبی) تمام این موردها در انسان دیده شده. یعنی همونقدر که احتمال داره یه مرد به زنهای متعدد تمایل داشه باشه همونقدر هم یه زن ممکنه پیدا بشه کهبه به چندین مرد تمایل داشته باشه همونطور که ممکنه یه مرد فقط به یه زن تمایل داشته باشه همونطور ممکنه یه زن اینطور باشه. اگه تو جوامع مختلف دیده شده که این مردها بودن که همیشه خیانت میکردن به این دلیل بوده که زنها به خاطر شرایط فرهنگی جوامع برون گراتر هستند و در بروز احساساتشون محتاط تر.
پاسخ

مهربد نوشته: پ.ن.
من هنوز مردی را ندیدم که گربه را با لگد پرت کند!
توی ایران زیاد هستند - یا با سنگ میزنند گربه بدبخت رو یه لگد میزنند در کونش . البته معمولن پسر بچه ها این طوری هستند نه مردهای گنده ! مگر اینکه مردیکه عقب مانده یا وحشی باشد 21
همون بچه ها هم در حقیقت نوعی توحش در وجودشونه که یک حیوون دیگه رو با تیرکمون و سنگ و لگد و ... میزنند . بنده چنین کاری رو هرگز خارج از جوامع واپسمانده ی اسلامی ندیدم .

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

مهربد استدلالات بسیار غیرعلمی و بی پایه هستن. اگه مادربزرگ طرف پسراشو میگیره به خاطر فرهنگ زن ستیزی و مردسالاری هست نه به این خاطر که تو ژنشون هست. هر حرفی میخوای بزنی نمونه همین الانشم تو ذهن خودت مرور کن. وقتی میگی زن با اینکه میدونه مرد متاهل بازم باهاش رابطه برقرار میکنه تو ذهنت تجسم کن ببین چندتا مرد هم هستن که با اینکه میدونن زن متاهله بازم باهاش رابطه برقرار میکنن. در واقع مردان بیشتری هستن. یه مرد متاهل اگه بخواد با یه دختر رابطه برقرار کنه احتمال اینکه دروغ بگه بهش و بگه متاهل نیست خیلی بیشتره تا یه زن متاهل. مهربد چرا تو تبت این زنها هستن که چند شوهری هستن نه مردها؟ و مردها به طور مسالمت آمیز در کناز زنشون زندگی میکنن؟ شما تمام استدلالاتون بر اساس جوامع سنتی و مردسالار هست. در حالیکه خیلی از جوامع بدوی هم بودن که مادر سالار بودن. و زن همه کاره بوده. اینکه بخواین برای فرهنگ زن ستیزی و مردسالار توجیهات علمی و ژنتیکی بیارین بسیار مضحک هست. توصیه میکنم الان که جوامع پیشرفت کرده و زن و مرد حقوق مساویشون به رسمیت شناخته شده برید یه کم هم در مورد روابط زن و مرد در اون جوامع و میزان تنوع طلبی زنان و مردان در اون جوامع تحقیق کنید.
پاسخ

کاش فقط با لگد پرتش میکردن. تو ایران متاسفانه با حیوانات بسیار وحشیانه برخورد میکنن.
پاسخ

تو یه وبلاگ اینو دیدم برای بحث ما هم مفید و به نظرم جالب اومد. الان داشتم سرچ میکردم در مورد تنوع طلبتر بودن مردان و جالب بود که حتی یه مورد هم پیدا نکردم که نوشته باشه مردان تنوع طلبتر هستند. با اینکه تو ایران همشون از خداشون هست این موضوع ثابت بشه از نظر علمی و بشه دست آویزی برای هم آخوندها که بگن تو قرآن هم این موضوع اومده و چقدر ما جلو هستیم. و هم مردان که بگن ما ژنتیکمون تنوع طلبتر هست در نتیجه تقصیری نداریم و دست خودمون نیست.
نقل قول: آيا مردان از زنان تنوع خواه ترند ؟ به جرات بايد گفت که نه. گرايش مردان به توع طلبي جنسي نه در ايران بلکه در اکثر نقاط جهان بيشتر و گسترده تر از زنان است. همين موضوع دستاويزي شده است براي طرفداران مرد سالاري جنسي که تنها طبيعت مرد را قائل به تنوع طلبي جنسي فرض کنند و به همين دستاويز حد و مرز را در روابط جنسي خود از ميان بردارند. ويل دورانت در کتاب لذات فلسفه و در صفحه ي ۹۱ پس از آن که شرح مفصلي بر معضلات اخلاقي مي نويسد ؛به گونه اي توجيه وار مي آورد : « بدون شک بسياري از اينها نتيجه ي علاقه اصلاح ناپذير مردان به تنوع است و طبيعت مرد به يک زن بسنده نمي کند » مسلما تنوع خواهي زماني آغاز مي شود که لذت دريافتن يک موهبت احساس شود و نياز به انواع آن در آدمي به وجود بيايد. به عنوان مثال بايد يک فرد اصولا لذت غذا خوردن را دريابد تا در مورد غذا و لذت آن به تنوع روي آورد. دليل اينکه ويل دورانت طبيعت مرد را بر تنوع قرار داده و زن را به يگانه خواهي محکوم مي کند چيست ؟ در طول تاريخ بشر و بنا بر دلايل مذهبي ؛ عرفي ؛ سياسي و تفاوت در نوع لذت جنسي زنانه و مردانه ؛ زنان بنا بر شواهد تاريخي و استنادات علمي از موهبت لذت جنسي محروم مانده و يا آن را به درستي درک نکرده اند. مسلما زماني که فردي از اين لذت به درک مناسب و شناخت کافي نرسيده باشد تنوع خواهي براي او بي معني خواهد بود. در حالي که مسلما اگر يک زن بتواند لذت جنسي را به صورت عميق و کامل تجربه کند خواهيم ديد که او نيز دچار حس تنوع طلبي سکسي خواهد شد. http://sighe171.blogfa.com/post-70.aspx
پاسخ

shirin نوشته: من نگفتم تخمک گذاری در روز قاعدگی انجام میشه. اتفاقا در هنگام قاعدگی دیواره آندومتر رحم فروریخته میشه و جسد تخمک هم به بیرون هدایت میشه. در ضمن تخمک گذاری 14 بعد از اولین روز قاعدگی رخ میده نه قبلش.

چنانکه گفتیم، این دانشی است که ما امروز داریم و در گذشته نداشتیم. برای شما شاید مانند گرد بودن زمین و میکروب و ویروس بدیهی باشد، ولی تا همین چند سال پیش نبوده.

14 روز پیش گفت‌آورد از کاربر دیگری بود. ولی چه 14 روز پیش چه 14 روز پس؛ آیا شما ادعا می‌کنید که
زنان دویست سال پیش می‌دانستند تخمک چیست و می‌دانستند که چهارده روز پس از قاعدگی بهترین زمان باروری است؟



shirin نوشته: مهربد استدلالات بسیار غیرعلمی و بی پایه هستن...
  • بایگانی = آرشیو
  • نوشتار = مقاله

نوشتارهای نامبرده را من از بایگانی آورده و لزوما با همه آن‌ها موافق نیستم.


می‌دانم که پشت فیلترینگ گفت‌آورد کردن برای شما سخت است، ولی اگر توانستید در آینده بگویید که دست‌کم هر بخش از سخن شما وابسته به پیک شماره چند است.

اما در پاسخ کلی به شما:



shirin نوشته: اگه مادربزرگ طرف پسراشو میگیره به خاطر فرهنگ زن ستیزی و مردسالاری هست نه به این خاطر که تو ژنشون هست.

نمی‌دانم دقیقا وابسته به کدام نوشتار است، اما اصولا در گذشته داشتن پسر در همبود‌هایی تا اندازه‌ای
بهتر از دختر بود، چرا که یک پسر می‌توانست همانگونه که نشان داده و اثبات کردیم، بچه‌های بیشتری داشته باشد.
ولی البته نباید فراموش کرد که این امر مانند یک قمار می‌ماند. درست است که یک پسر توانایی زادآوری بیشتر
دارد، ولی قطعیتی در اینکه می‌تواند بچه‌دار شود نیست، هنگامیکه یک دختر می‌تواند دست‌کم یکبار بچه‌دار شود "قطعیت" داشت.


امروز ولی خانواده‌ها یا به کل بچه‌دار نمی‌شوند (غرب) و یا به یک دو یا بچه بسنده می‌کنند که دگرسانی چندانی میان دختر یا پسر داشتن نمی‌دهد.

این را با گذشته همانندی کنید که خانواده‌ها تا 15 بچه هم پیش‌ می‌رفتند.



shirin نوشته: هر حرفی میخوای بزنی نمونه همین الانشم تو ذهن خودت مرور کن. وقتی میگی زن با اینکه میدونه مرد متاهل بازم باهاش رابطه برقرار میکنه تو ذهنت تجسم کن ببین چندتا مرد هم هستن که با اینکه میدونن زن متاهله بازم باهاش رابطه برقرار میکنن. در واقع مردان بیشتری هستن. یه مرد متاهل اگه بخواد با یه دختر رابطه برقرار کنه احتمال اینکه دروغ بگه بهش و بگه متاهل نیست خیلی بیشتره تا یه زن متاهل.

من هم با شما هم‌رای هستم.



shirin نوشته: مهربد چرا تو تبت این زنها هستن که چند شوهری هستن نه مردها؟ و مردها به طور مسالمت آمیز در کناز زنشون زندگی میکنن؟ شما تمام استدلالاتون بر اساس جوامع سنتی و مردسالار هست. در حالیکه خیلی از جوامع بدوی هم بودن که مادر سالار بودن. و زن همه کاره بوده.
  • سالار = مدیر
  • سالارگری = مدیریت
  • سالارمند = مدیرمند


در گذشته بیشتر همبودگاه‌ها مردسالار بوده‌اند، چرا که بار همه کارهای سخت و دشوار را مردان یک تنه به دوش می‌کشیدند: آیا زنان براستی می‌خواستند بیرون رفته و کار کنند؟

این سالارمندی به چم‌ برتری نبوده و نیست و همچنانکه در نوشتار نامبرده آورده‌ام، شخم زدن و عملگی و 16 ساعت کار سخت
روزانه چیزهایی نبوده‌اند که به مردان سودی برسانند و بار این سالارمندی به ناچار از سوی سرشت و طبیعت روی دوش ایشان افتاده بوده است.

امروز هم که به یاری تلاش همان مردان به فن‌آوری‌های نوین دست‌یافته‌ایم و پیرامون کاری را آسان و بی‌خطر کرده‌ایم، زنان نیز کار می‌کنند و این سالارگری
میان زن و مرد منطق‌وار بخش شده است. اگرچه در همانهم می‌بینیم که باز بار کارهای سخت و دشوار و بعضا خطرناک همچنان به دوش مردان است: امروزگرایی و زنان




shirin نوشته: اینکه بخواین برای فرهنگ زن ستیزی و مردسالار توجیهات علمی و ژنتیکی بیارین بسیار مضحک هست.

من که نفهمیدم، چه زن‌ستیزشی در من دیدید؟



shirin نوشته: توصیه میکنم الان که جوامع پیشرفت کرده و زن و مرد حقوق مساویشون به رسمیت شناخته شده برید یه کم هم در مورد روابط زن و مرد در اون جوامع و میزان تنوع طلبی زنان و مردان در اون جوامع تحقیق کنید.

درباره چه چیزی پژوهش کنیم؟

همچنین برداشت نادرست نشود، ما هوادار سرسخت برابری و یکسانی حقوق هستیم.

ولی اینکه زن و مرد با یکدیگر دگرسانی دارند و سود متفاوتی نیز از رابطه می‌برند، یک واقعیت و fact می‌باشد که در این جُستار به فرنود‌های فرگشتیک آن پرداخته‌ایم.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

shirin نوشته: تو یه وبلاگ اینو دیدم برای بحث ما هم مفید و به نظرم جالب اومد. الان داشتم سرچ میکردم در مورد تنوع طلبتر بودن مردان و جالب بود که حتی یه مورد هم پیدا نکردم که نوشته باشه مردان تنوع طلبتر هستند. با اینکه تو ایران همشون از خداشون هست این موضوع ثابت بشه از نظر علمی و بشه دست آویزی برای هم آخوندها که بگن تو قرآن هم این موضوع اومده و چقدر ما جلو هستیم. و هم مردان که بگن ما ژنتیکمون تنوع طلبتر هست در نتیجه تقصیری نداریم و دست خودمون نیست.

شما دگرش میان "دیگر‌خواهی (تنوع طلبی)"، "انگیزش جنسی"و "انگیزش هم‌خوابی" را نگرفته‌اید:
  • دیگر‌خواهی: گرایش کس به هم‌خوابی با آدم‌های گوناگون.
  • انگیزش جنسی (رانای جنسی): لذتی که کس از هم‌خوابی و سکس می‌برد: Sexual Drive
  • انگیزش هم‌خوابی: آمادگی‌ای که کس در هم‌خوابی با دیگران نشان می‌دهد.


در این جستار من (بدور از بایگانی) تنها به این اشاره کردم که زنان انگیزش کمتری برای هم‌خوابی دارند، ولی شما یکبار در اینکه خیر میل جنسی زن و مرد!! یکسان است نوشتید:

shirin نوشته:
مهربد نوشته: این رفتار برآمد کم‌میلی دخترها به هم‌خوابی و سکس است. اگر خوب بنگرید همه دخترها ژنتیکی گرایش کمی به سکس و هم‌خوابی تنها برای لذت دارند و
بیشترشان دنبال رابطه بلند مدت و احساسی هستند، پسرها ولی می‌توانند از سکس مانند کتاب خواندن لذت ببرند، پس برای برآورش نیاز خود دست به جعل و برساخت احساس می‌زنند

من حرفتون کاملا اشتباه هست. نیاز دخترها به سکس رو فکر نمیکنم از پسرها کمتر باشه. اگر هم میبینید پسرها بیشتر دنبال سکس هستند به خاطر اینکه نیاز طبیعیشون هست نیست به این دلیل هست که در طول تاریخ هیچوقت نه از این کار منع شدند و نه صدمه دیدن. و اتفاقا همیشه براشون نوعی برتری و مزیت بوده برعکس دختران. حرفتون کاملا غیرعلمی هست.

و اینجا هم به گونه‌ای گفتید که گویا ما درباره "دیگر‌خواهی بیشتر" مردان چیزی گفته‌ایم.

سخن ما انگیزش کمتر زنان در هم‌خوابی است.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

من نگفتم شما زن ستیز هستید میگم اینکه بگید مردان به خطر ژنتیکشون تنوع طلبتر هستند یه توجیه موردعلاقه جوامع زن ستیز هست تا به اینوسیله اونو محدودتر کنن و بهانه لازم هم در اختیار مردان قرار بگیره که بله ما دست خودمون نیست از نظر علمی و ژنتیکی تنوع طلب تر هستیم. و خدا یا طبیعت اینو در ما قرار داده. در حالیکه واقعا اینگونه نیست و از این نظر مرد و زن تفاوتی ندارن.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان