12-15-2012, 10:19 PM
خاطره ای از آیت الله منتظری:
"اوایل سال 1356 با" آسید محمود" (آیت الله طالقانی) هم سلولی بودم، یک شب بی وقفه سیگار می کشید و راه می رفت، نیمه شب بهش گفتم:"خفه شدیم از دود چرا نمی خوابی؟"
ایشان گفت:" مگر نمی بینی ؟ مگر نمی شنوی؟"
گفتم:"چی رو"
گفت: "صدای مردمو ! انقلابو !پیروز میشن!"
من گفتم: "خب بشن چه بهتر"
ایشان در جواب گفت: "چرا متوجه نیستی ! شاه می رود، مردم به ما مراجعه می کنند، بلد نیستیم مملکت داری را، همین یک ذره دینی را که هم دارند از کف می دهند این مردم بی نوا..."
به نقل از میثم کریمی (در دیدار شخصی)- تیر ماه 1387
"اوایل سال 1356 با" آسید محمود" (آیت الله طالقانی) هم سلولی بودم، یک شب بی وقفه سیگار می کشید و راه می رفت، نیمه شب بهش گفتم:"خفه شدیم از دود چرا نمی خوابی؟"
ایشان گفت:" مگر نمی بینی ؟ مگر نمی شنوی؟"
گفتم:"چی رو"
گفت: "صدای مردمو ! انقلابو !پیروز میشن!"
من گفتم: "خب بشن چه بهتر"
ایشان در جواب گفت: "چرا متوجه نیستی ! شاه می رود، مردم به ما مراجعه می کنند، بلد نیستیم مملکت داری را، همین یک ذره دینی را که هم دارند از کف می دهند این مردم بی نوا..."
به نقل از میثم کریمی (در دیدار شخصی)- تیر ماه 1387
ملت مریض حکومت مریض به بار میاورد .