05-11-2011, 07:01 AM
درود بر شما؛
اصول یا ویژگی های وجودشناختی یک شئ نیز مجموعه ویژگی هایی هستند که به چیستی عینی آن شیء مربوط می شوند. داشتن/نداشتن وجود مطلق یکی از اجزاء این مجموعه است.
چنین نیست.
گزاره ی یک بر مبنای یک استدلال است نه مصادره به مطلوب:
باقی استدلال:
مهربد نوشته: درود، آیا وجود-شناسی در بالا همان شناختشناسی (epistemology) است؟ همچنین پیوند میان وجود مطلق در این میان با شناختشناسی منطق چیست؟خیر. در وجود شناسی اشیاء را آنطور که هستند، بررسی می کنیم؛ در شناخت شناسی اشیاء را آنطور که می شناسیم، بررسی می کنیم. (اولی عینیت objectivity بیشتری دارد)
اصول یا ویژگی های وجودشناختی یک شئ نیز مجموعه ویژگی هایی هستند که به چیستی عینی آن شیء مربوط می شوند. داشتن/نداشتن وجود مطلق یکی از اجزاء این مجموعه است.
مهربد نوشته: استدلال بالا شوربختانه دوچار چند سفسته منطقی است. نخست آنکه، برای جمله یک: اگر زمانی بوده که جهان مادی وجود نداشته آنگاه منطق ریشه ی مادی نخواهد داشت. اثبات ضمنی حکم در فرض به گونهای سفستهوار به کار رفته است، چنانکه بازگردان آن میشود: اگر زمانی بوده که جهان مادی وجود نداشته آنگاه منطق (که وابسته به ماده نیست) ریشه مادی نخواهد داشت. چنانکه میبینید، شما در فرض اینکه منطق به ماده وابسته نیست (به بیان دیگر، ریشه آن از ماده نمیآید!) را همان ابتدای کار ثابت شده در نگر گرفتهاید!
چنین نیست.
گزاره ی یک بر مبنای یک استدلال است نه مصادره به مطلوب:
- منطق واجب است. (/در جهان واقعی پیوسته وجود داشته)
- اگر زمانی بوده که ماده وجود نداشته، آنگاه زمانی بوده که منطق در نبود ماده وجود داشته. (بر اساس 1)
- اگر زمانی بوده که منطق در نبود ماده وجود داشته ، آنگاه زمانی بود که منطق از ماده مستقل بوده(/ماده نمی تواند منطق را شرح دهد) (بر اساس تعریف استقلال)
باقی استدلال:
4. زمانی بوده که ماده وجود نداشته.
5. زمانی بوده که منطق از ماده مستقل بوده/ماده نمی تواند منطق را شرح دهد (2، 3 و 4)
5. زمانی بوده که منطق از ماده مستقل بوده/ماده نمی تواند منطق را شرح دهد (2، 3 و 4)
مهربد نوشته: زمانی بوده که جهان مادی وجود نداشته. این خود نیاز به اثبات دارد، شما چگونه در آوردهاید که زمانی بوده که جهان مادی وجوداگر جهان مادی شروعی نداشته، آنگاه گذشته ی این جهان بایستی یک بی نهایت بالفعل (actual infinity) باشد. اما از آنجایی که: 1. بی نهایت بالفعل نمی تواند از جمع متوالی (successive synthesis) اجزاء بوجود آید؛ و 2. گذشته این جهان از جمع متوالی وقایع بجود آمده، پس گذشته ی جهان مادی نمی توان بینهایت بالفعل باشد و لذا آغازی داشته.