06-11-2012, 12:08 PM
اختلاف قرائتهای مصحف قرآنی (۲)
احمد علوی
[ATTACH=CONFIG]494[/ATTACH]
احمد علوی − بخش نخست این نوشته شامل مقدمه، روش شناسی، نظریههای قرائتها گوناگون مصحف، نظریه برساخته اجتماعی و و انطباق آن بر فرآیند تدوین مصحف قرآنی، عوامل و گونههای پیدایش قرائتهای گوناگون مصحف بود.
بخش دوم، که بخش پایانی است شامل موضوعاتی از قبیل تنوع قرائتها در دوره پیش از تدوین عثمان، ناهماهنگی مصاحف در دوره پس از تدوین عثمانی ، مقایسه میان برخی از قرائتهایی که از مصحف شده است، ناهماهنگی مصاحف هفتگانه در صرف افعال آیات گوناگون و نتیجه گیری است.
در این بخش که به واقع انطباق بخش نخست در بررسی مصحفهای قرانی است، تلاش میشود تا با مطالعه جزئی برخی اختلاف قرائت ها، بخش نخست به آزمون گذارده شود.
تنوع قرائتها در دوره پیش از تدوین عثمان
به باور مسلمانان قرآن ابتدائا بر دل پیامبر اسلام فرود آمد و سپس بر زبان او روان شد و به دنبال آن به طور منظم بر مخاطبین او خوانده میشد. هر کدام از این مخاطبین نیز بنا به بضاعت خاص زبانی و دانش خود آن را فراگرفته و از بر نمودند و برای دیگران بازگو نمودند. این فرایند یعنی فرود آمدن معانی از جهان برتر وحدت به جهان فروتر کثرت دارای پیامدهائی قابل توجهی است (مقایسه کنید با ملا صدرا شیرازی، ۱۳۴۱، ۱۳۶۳). در این مسیر است که قرآن با زبان که یکی از ساختارهای مهم اجتماعی بشر است آمیخته میشود.
با گسترش اسلام در میان قبایل و فرهنگهای گونه گون قرآن که در آن دوره اساسا به شکل شفاهی آموخته شده و منتشر میشد با گویشهایی بجز گویش نخستین آمیخته شد. در همین مسیر است که گاه تفسیر قاریان نیز بر آن افزوده شده یا بنا به سلیقه آنها آیهها دگرگون شد (نگاه کنید به سجستانی، ۱۹۹۵ ، الدانی، ۲۰۰۵ و ابن خلدون، ۲۰۰۷). بدین ترتیب قرآن که به شکل شفاهی منتشر میشد با فرهنگ مردم آمیخته شده و این تاثیر بر فرهنگ جوامع آن زمان نه تنها در قرائت بلکه حتی در سطح فهم و تاویل دگرگون شد.
نوشتاری شدن مصاحف هر چند گام مثبتی برای جلوگیری از ناهماهنگی آنها بود اما دارای پیامدهای ناخواسته نیز بود. به گزارش ابن خلدون خطی که در نوشتن قرآن بکار برده شد دارای کاستی بود به گونهای که حتی مورد انتقاد بسیاری از معاصرین صحابه قرارگرفت، اما بعدا، برای احترام و تبرک به مقام صحابه از همان خط استفاده شد (ابن خلدون، ۲۰۰۷، ج ۲). خط مورد استفاده برای ثبت مصحف ابتدائی بود و در آن از نقطه، علائم و حرکات استفاده نشده و حرف الف نیز در آن کاربرد نداشت. همین محدودیتها و سایر عوامل موجب شد تا راویان ، ناقلین و خوانندگان مصحف در قرائت مجدد آن دچار سرگردانی شوند و با اجتهاد خود مصحف را قرائت کنند. به همین دلیل در پس از عثمان میان خوانندگان مصاحف ناهماهنگی پدید آمد و به مرور بر این ناهماهنگی افزوده میشد.
با توجه به این مشکلات و برای جلوگیری از فراوان تر شدن خوانش مصاحف بود که که «ابن مجاهد»، از بین همهی خوانش ها، هفت خوانش (روایات : نافع بن ابینعیم ـ عبدالله بن کثیر ـ عاصم ـ حمزة بن جیب زیّات ـ کسائی ـ ابو عمرو بن علاء بصری ـ عبدالله بن عامر دمشقی) را برگزید که دارای دو راوی است. اما مصاحف به این هفت مصحف منحصر نمیشود. چون سه خوانش دیگر مشهور (از خلف ـ یعقوب بن اسحاق ـ ابوجعفر یزید بن قعقاع) و ۵ خوانش شاذ (نادر) یا غیر مشهور (مانند حسن بصری ـ ابن محیص ـ یحیی بن مبارک یزیدی ـ اعمش و ابن جبیر ) نیز رایج بود. مشخصات ده روایت کنند ده گانه مصحف که مشهورند در نماگری که میآید معرفی شده است (الدانی، ۲۰۰۵ ؛ القطان، ۱۹۷۱). قطان بر این باور است که این در قرن سوم بود که روایت قرانی به هفت روایت منحصر شد و الا تا پیش از آن روایتهای گوناگونی وجود داشت (القطان، ۱۹۷۱)
بنا به نوشته سجستانی دست کم ۵۹ ناهماهنگی میان مصحف عبدالله ابن مسعود و مصحف عثمان وجود داشته است. لازم به ذکر است که عبدالله مسعود یکی از حافظین و قاریان نخستین و مهم قرآن است که خود شخصا قرآن را از پیامبر اسلام آموخت (سجستانی، ۱۹۹۵).
در اینجا تنها به برخی از آن ناهماهنگیها میان مصحف عبدالله ابن مسعود و مصحف عثمان اشاره میشود:
۱ ) سورة البقرة آية ۱۰۶ مصحف ابن مسعود (ما ننسك من آية أو ننسخها) مصحف العثماني (ما ننسخ من آية أو ننسها)
۲ ) سورة آل عمران ۷ مصحف ابن مسعود (وإن حقيقة تأويله إلا عند الله) مصحف العثماني (وما يعلم تأويله إلا الله)
۳ ) سورة آل عمرن آية ۱۹ مصحف ابن مسعود (إن الدين عند الله الحنيفية)مصحف العثماني (إن الدين عند الله الإسلام)
۴ ) سورة آل عمران آية ۳۹ (وناداه الملائكة يا زكريا إن الله) مصحف عثماني (فنادته الملائكة وهو قائم يصلي في المحراب إن الله)
۵ ) سورة النساء آية ۴۰ (إن الله لا يظلم مثقال نملة ) مصحف عثماني (أن الله لا يظلم مثقال ذرة )
۶ ) سورة آل عمران آية ۴۳ (واركعي واسجدي في الساجدين) مصحف عثماني (واسجدي واركعي مع الراكعين)
۷ ) سورة هود آية ۵۷ (ولا تنقصوه شيئا) عثماني (ولا تضرونه شيئا)
۸ ) سورة الحجرات آية ۱۳ (وخياركم عند الله أتقاكم) عثماني (إن أكرمكم عند الله أتقاكم)
به نوشته سجستانی بجز مصحف عبدالله مسعود دیگرانی همچون علي بن أبي طالب، مصحف أبي بن كعب، مصحف عبد الله بن عباس، عبد الله بن الزبير، عائشة و أم سلمة نیز دارای مصاحف خاص خود بودند که دارای ناهماهنگیهایی با مصحف عثمان بوده است (سجستانی، ۱۹۹۵).
ناهماهنگی مصاحف در دوره پس از تدوین عثمانی
علیرغم تلاش عثمان برای سازگار کردن مصاحفی که در دوره او وجود داشت، این تلاش کاملا موفق نبود. چون به تدریج ناهماهنگی میان قرائتها مجددا سر گرفته شد. نویسندگانی نظیر أبي عمرو الداني مولف کتابهای جامع البيان في القراءات السبع و التيسير في القراءات السبع این ناهماهنگیها را در ۱۷ دسته طبقه بندی کردهاند.
بخش عمدهای از کشمکش میان مفسران و فقیهان بر سر برداشت از آیههای قرآن نیز با همین ناهماهنگیهای قرائتها قابل توضیح است (مقایسه کنید با الطفیل ۱۹۹۷). در اینجا به نمونههایی از این ناهماهنگیها اشاره و سپس با ارائه یک جدول نمونههای دیگری به نمایش گذاشته میشود.
مصحف شناسان روایتهای گوناگونی را که از مصحف در دست است ده قرائت میدانند، ولی بیشتر از آن هم روایت شده است (الدانی، ۲۰۰۵ ؛ القطان، ۱۹۷۱ ). بنا به آنچه میان مسلمانان مشهور است، ۷ روایت از این مصاحف نوع متواتر و مورد وثوق قلمداد شده است. اما صبحی صالح این را امر ناشی از توهم و تصادف میداند و بر این باور است که در میان روایت کنندگان مصحف کسانی وجود داشتهاند که موثق تر از روایت کنندگان هفتگانه هستند (صالح، ۱۹۷۷ همچنین ابن الجزری ، ۱۹۹۴). صالح انحصار روایتهای مورد وثوق در هفت را موجه ندانسته و آن را امری متاخر و پدید آمده در قرن چهارم هجری دانسته و به ابن مجاهد نسبت میدهد (همان). همین امر توضیح میدهد چرا برخی مسلمانان سه یا حتی هفت روایت بر روایتهای هفتگانه افزودهاند. نماگر زیر در برگیرنده همین راویان معروف چهادهگانه است.
در ابتدای قرن دوم هجری قرائت عمر و یعقوب در بصره شیوع داشت ولی در کوفه قرائت حمزه و عاصم مقبولیت داشت. در شام قرائت ابن عامر شهرت داشت و در مکه قرائت ابن کثیر و در مدینه قرائت نافع پذیرفته شده بود. اما در ابتدای سده سوم هجری ابن مجاهد قرائت کسائی را به عنوان قرائت موجه به جای قرائت یعقوب برگزید (صالح، ۱۹۷۷).در دوره معاصر ما روایت حفص از عاصم شهرت زیادی یافته اما دیگر روایتها نیز کما بیش هنوز مقبولیت دارد. مثلا روایت قالون در مناطق شما افریقا مانند لیبی، الجزایر و تونس رواج دارد، حال انکه در منطقه کشور مغرب و موریتانی روایت «ورش» است که رواج دارد.
قاریان، مؤلفان علوم قرآنی و مفسران برای ارزیابی درجه وثوق روایاتی که از قرآن شده است، روایات را به قرائتهای متواتر، مشهور، آحاد، شاذ و موضوع طبقه بندی نمودهاند (زرکشی۱۴۲۱ ه ، سیوطی؛ ۱۴۲۲ه).
ابن الجزري و بسیاری دیگر از قرائت شناسان سه معیار را برای اعتبار روایت مصحف پذیرفته اند:
نخست سازگاری با قواعد ادبی زبان عربی هر چند که سازگاری بر مبنای یكى از وجوه و اقوال در قواعد زبان ادبی عربى باشد.
دوم سازگاری با رسم الخط مصحف عثمانى و
سوم اعتبار زنجیره راویان و یا به زبان دیگر اعتبار اسناد (ابن جرزی، ۱۹۹۴).
اما بکار گیری این ملاکها از نظر منطقی مستلزم «دور» است. نخست آنکه میان خود ادیبان عرب در مورد قواعد ادبیات عرب کم نیست. و دوم انکه ادبیات زبان عرب امری پیشینی نیست پس از گردآوری مصحف تدوین شده و در موارد قابل توجه برای اعتبار یک قاعده ادبی به خود مصحف استناد شده است. چون خود مصحف قرآنی بر قواعد ادبی عرب تاثیر داشته است (سالم مکرم، ۱۹۹۶، شاهین، ۱۹۸۷، بکار، ۱۹۹۰، محيسن، ۱۹۹۸). افزون بر این قواعد زبان عرب مانند هر زبان دیگر امری قراردادی است و دگرگون شده است (دوسوسور، ۱۳۸۹).
ملاک دومی که قرائت شناسان برای تایید اصالت یک قرائت در نظر گرفتهاند یعنی سازگاری با رسم الخط عثمانی نیز قابل تامل است چه برای کسانی که دیگر معاصر عثمان نیستند و به مصحفهای عثمانی دسترسی ندارند، تایید یا عدم تایید سازگاری مصحف کنونی با مصحف عثمانی امکان پذیر نیست. سومین ملاک، یعنی اعتبار زنجیره راویان و یا به زبان دیگر اعتبار اسناد، هم به معنی گرو گذاری اعتبار مصاحف در نزد گزارش کنندگان و راویان جایز الخطاء و نادیده گرفتن محدودیتهای انسان در ضبط و ثبت منابع تاریخی است.
مقایسه میان برخی از قرائتهای که از مصحف شده است
الدانی در کتاب خود « جامع البيان في القراءات السبع المشهورة » دست کم از ۱۲۰۰ اختلاف میان مصاحف هفتگانه نام میبرد. اما مجال محدود این نوشته موجب میشود که تنها به موارد محدودی از این اختلافها اشاره شود. از جمله این اختلافها آیه زخرف ۱۹ است که در آن آمده است: وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ.
ابن كثير ونافع وابن عامر عباد را «عند» و بدون الف خواندند. حال آنکه عاصم وأبو عمرو وحمزة والكسائى عبد الرحمن را با «با» و عباد خواندهاند.
نمونههای دیگری از این گونه ناهماهنگی آیاتی است که میآید:
زخرف ۳۵ : وَزُخْرُفًا وَإِن كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ: عاصم وحمزة لما را با تشدید خواندند ولی دیگران آنر بدون تشدید خواندند. روشن است که این ناهماهنگی در قرائت به ناهماهنگی در معنا میانجامد.
بقره ۱۹۱: وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ: حمزه و کسائی آیه را لا تقتلوهم خواندند اما سایرین آنرا لاتقاتلوا هم خواندند. بود و نبود الف در کلمه در آیههای مشابه محل مناقشه بوده است. نمونههای دیگری از ناهماهنگیها در جدول زیر فراهم آمده است:
نمونه ناهماهنگی قرائتهای هفتگانه در کاستی یا فزونی حروف و اعراب (برای جلوگیری از نارسائی ترجمه مطالب به عربی آمده است).
ناهماهنگی مصاحف هفتگانه در صرف افعال آیات گوناگون
همچنین ناهماهنگی مصاحف هفتگانه در صرف افعال آیات گوناگون
نتیجه گیری
در این نوشته به چهار پرسش مرتبط به یکدیگر پرداخته شد و نشان داده شد که فراوانی قرائتهای مصحف همواره و از دیر باز یکی از پرسشهای مورد مناقشه مسلمانان بوده، ولی امری کم یا بیش پذیرفته شده بوده است.
مسلمانان پس از دوره حیات نبوی اما دارای درک یکسانی در مورد چرایی و چگونگی پیدایش قرائتهای گوناگونی که از مصحف شده است، نبودهاند.
دوم آنکه فراوانی و ناهماهنگی میان مصاحفی که در اختیار مسلمانان بوده است قابل توجه است و محدود به شماری اندک نیست.
سوم: آنکه بخش قابل توجهی از این فراوانی قرائتها به ناهماهنگی معنائی میان آنها میانجامد (مقایسه کنید با عبدالقوي، ۱۹۹۷، عبدالرحمن، ۱۹۹۳، حبش ۱۹۹۹).
چهارم آنکه بررسی این پرسشها تنها در مورد روایاتی از قرآن امکان دارد که در دسترس است.
بنابراین چون - زنجیره کامل مصاحف از زمان ما تا زمان پیامبر در دسترس نیست امکانی برای بررسی تاریخی و تجربی به معنی اخص آن - یعنی به روشی همچون باستانشناسی مصاحف از زمان ما تا زمان پیامبر- وجود ندارد. چون طول عُمر مصاحفی که در دست است از چند قرن تجاوز نمیکند. و مصاحف دورههای پیش از مصحف عثمان و پس از آن در دسترس نیست. از آن رو که سرشت پرسش مربوط قرائتهای گوناگون از مصحف اساسا تجربی است، مناقشات کلامی با این قلمرو بحث کارآمد نیست و موضوعیت ندارد. عرصه کارکرد مناقشات کلامی میان مومنان و غیر مومنان بوده و کارکرد آن متقاعد کردن خصم است. حال آنکه کارکرد دانش تجربی نشان دادن چگونگی پیدایش روایتهای گوناگون از مصاحف در طول تاریخ است.
فرایند تدوین مصحف به مثابه پیدایش یک برساخته اجتماعی، فرایندی پر از شکست و بست، و چالش و مالش میان راویان، گردآوران، تدوین کنندگان، قاریان، مفسران آن بود. فرایند روایت، گرد آوری و انتقال مصحف موضوعی برای کشمکش میان دیدگاه ها، منافع و مصالح گروههای گوناگون اجتماعی بود که هرکدام خود و قرائت خود را بر حق میپنداشتند. قرائتهای هفت، ده گانه یا چهارده گانه از صافی فرهنگ این گروهای اجتماعی و از خلال همین فرایند گذر نموده و حاصل کشمکش و قرارداد اجتماعی میان مسلمانان گذشته بوده است. چه قرائتها با خواندن روایات قرانی و شهادت به صحت برخی و عدم شهادت صحت به برخی دیگر فراهم آمده و به هر رو حاصل گزینش مسلمانان در برساختن یک پدیده اجتماعی بوده است.
فرود آمدن معانی قرآن بر دل پیامبر اسلام و اظهار آن به زبان عربی و گویش معین بر پیروانش و در نتیجه فرود آن معانی از جهان مطلق یگانگی مجردات به جهان نسبی و متکثر ممکنات است (شیرازی، ۱۳۴۱، ۱۳۶۳). امر قدسی که در عرش اطلاق یگانه و بدون تکثر است آنگاه که با امری غیر قدسی آمیخته میشود رنگ آنرا بخود گرفته دیگر ویژگیهای پیشین خود را نخواهد داشت و در قید زمان، زمین و زمانه یا به زبان دیگر به قید مکان و فرهنگ و زبان اسیر میشود. یک دلیل بر این ادعا همانا همین روایتهای گوناگون از مصحف نخستین و دیگر دلیل پیدایش همانا روشهای گوناگون اجتهاد و فقاهت و تفسیر برای فهم معنای روایتهای گوناگون مصحف است. سپرده شدن سرنوشت معنای هر چند مطلق و مجرد به زبان بشری، گویشها و رسم الخط که البته مطلق نبوده و بدون نارسائی نیست، سپردن پیامهای جهان برین به دست پدیدههای پر شکست و بست جهان زیرین ممکنات است. از این روست که قاریان کوشش میکنند که به متنی نزدیک به متن نخستین مصحف دست یابند و مفسران تلاش میکنند که پرده از راز متن بگشایند و فقیهان کوشش میکنند تا مدلول قانع کنندهای را برای گزارهها آیههای احکام کشف کنند. آمیخته شدن آن معانی به زبان بشری و ذهن انسان و ادغام در فرهنگ اجتماعی به معنی تبدیل آن به پدیده این جهانی و تاریخی است. چنین جهانی بر خلاف جهان مجردات، همواره موضوع پیدایش و فرسایش و ناهماهنگی و دگرگونی است. اما داستان همین جا پایان نمییابد. چون قرآن در تجلی لفظی خود به قرائتهای گوناگون در میآید که مرحله دیگری از فعلیت آن در جهان اجتماعی انسان است همین قرآن در ملموسترین شکل خود به شکل نوشتار در میآید که وجه این جهانی آن پررنگ و وجه آن جهانی اش کم رنگ میشود. گذر قرآن از جهان مطلق مجردات به جهان فرسایش یابنده و پر از گسست و پیوست ممکنات دارای پیامدهایی است. یکی از آن پیامدها همانا آمیخته شدن به محدودیتهای جهان ممکنات و پیدایش تکثر و همچنین فراوانی قرائتهای آن است.
منابع
ابراهیم، م. ط، اعراب القرآن الکریم، الناشر: دارالنفائیس، بیروت، لبنان، ۲۰۰۱.
ابن الجزري ، أحمد بن محمد بن محمد ، النشر في القراءات العشر، المحقق: محمد تميم الزغبي، الناشر: دار الهدى – جده، ۱۴۱۴ – ۱۹۹۴.
ابن الجزري، أحمد بن محمد بن محمد، ألفية ابن الجزري المسماة : طيبة النشر في القراءات العشر، لشمس الدين ابن الجزري، الطبعة، مؤسسة قرطبة القاهرة، ۱۴۱۲ ه۲۰۰۱م
ابن خالويه، إعراب القراءات السبع وعللها، تحقيق الدكتور عبدالرحمن بن سليمان العثيمين، الطبعة الأولى، مكتبة الخانجي، القاهرة، ۱۴۱۳ هـ – ۱۹۹۲ م.
الحبش، م، القراءات المتواترة واثرها في الرسم القرآني والاحكام الشرعية، دار الفكر دمشق، ۱۹۹۹.
ابن خلدون، ع، تاریخ، المکتبه العصریه، بیروت- لبنان-.۲۰۰۷.
اصفهانی، راغب، محاضرات الأدباء ومحاورات الشعراء والبلغاء، المحقق: ابراهیم زیدان، مکتبه الهلال به مصر ۱۹۰۲.
الأنصاري، ابی جعفر، الإقناع في القراءات السبع، تحقيق وتعليق الشيخ أحمد فريد المزيدي، الطبعة الأولى، دار الكتب العلمية، بيروت، ۱۴۱۹هـ.
برگر، پ، ل، لوكمان، ت، ساخت اجتماعي واقعيت (رساله اي جامعه شناسي شناخت)، به ترجمه فريبرز مجيدي، انتشارات علمي و فرهنگي، ۱۳۷۵.
بحرانی، م. ط. تفسیر البرهان، ناشر: دارالمجتبی للمطبوعات، ایران، قم، ۲۰۰۷.
البغدادي، ع، الفرق بين الفرق، دارالجيل، بيروت، ۱۹۸۷.
بكار، ع، اثر القراءات السبع في تطور التفكير اللغوي، دار القلم- دمشق ۱۹۹۰ م.
الداني، ع. جامع البيان في القراءات السبع المشهورة – تحقیق: محمد صدوق الجزائري، بیروت، دارالکتب العربیه، ۲۰۰۵
الداني، ع ، التيسير في القراءات السبع، لأبي عمرو الداني، تصحيح أوتو برتزل، الطبعة الأولى، دار الكتب العلمية، بيروت.بی تا.
دوسوسور، ف، دوره زبان شناسی عمومی، به ترجمه کورش صفوی، ایران، تهران. ۱۳۸۹.
الذهبي، م ح، التفسير والمفسرون، طبعة دار احیاء التراث العربی، بیروت، التاريخ [بدون].
جزایری، ن، الانوار النعمانیه فی بیان معرفه النشأه الانسانیه، دار القارئ - دار الكوفة، الطبعة: الاولى ۲۰۰۸.
خاروف، م.ف. المیسر فی القراءات الاربعه عشره، دارابن کثیر، دمشق-بیروت، دارالکم الطیب دمشق-بیروت، ۱۹۹۵.
خوئی، ا.ق. البیان فی التفسیر القرآن، نجف اشرف ، نسخه الکترونیکیه، ۱۳۳۷ ه . ق.
الدمياطي، ش، إتحاف فضلاء البشر في القراءات الأربعة عشر، الطبعة : الأولى، دار النشر / دار الكتب العلمية - لبنان - ۱۴۱۹هـ۱۹۹۸م.
الذهبي، ش م ، معرفة القراء الكبار على الطبقات والأعصار ، دار الكتب العلمية للنشر، لبنان، ۱۹۹۶.
زركشی، بدرالدین محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم القرآن، تصحیح: مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالفكر، ۱۴۲۱هـ.
زرقانی، ع. ع. مناهل العرفان فی العلوم القرآن، دارالكتب العلمية، بيروت: ، ۱۴۱۶ق.
سجستانی، ا، ع، کتاب المصاحف؛ بی نام ناشر، دراسة وتحقيق ونقد : الدكتور محب الدين عبد السبحان واعظ وزارة الأوقاف والشؤون الإسلامية– قطر – الطبعة الأولى (١٤١٦ ه= ١٩٩٥ م)
سالم مکرم، ع. ع. القراءات القرآنية وأثرها في الدراسات النحوية، مؤسسة الرسالة بيروت الطبعة الثالثة١٤١٧ ه = ١٩٩٦ م ).
سیوطی، ج، الاتقان فی علوم القرآن، تصحیح مصطفی دیب البغا، بیروت، دار ابن كثیر، ۱۴۲۲هـ/۲۰۰۲م.
السيوطي ، ج، الدر المنثور في التفسير بالمأثور الناشر : دار الفكر – بيروت، لبنان، ۱۹۹۳.
شاهين، ع، اثر القراءات في الاصوات و النحو العربي، مكتبة الخانجي القاهرة ۱۹۸۷م.
شهرستاني، ا. الملل و النحل، دارالجيل، بيروت، ۱۹۸۹.
شیرازی، م.ا. ص. الشواهد الربوبیه، دانشگاه مشهد، مشهد، ۱۳۴۱
شیرازی، م.ا، مفاتیح الغیب، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، چ ۱، ۱۳۶۳
صالح، ص، مباحث في علوم القرآن، درالعلم لملایین، بیروت، لبنان، ۱۹۷۷.
طبرسی، فصل الخطاب فی تحريف کتاب رب الارباب، بی تا.
الطفيل، س.ع. الاعراب والاحتجاج للقراءات في تفسير القرطبي، ليبيا-طرابلس- كلية الدعوة الاسلامية، ۱۹۹۷ م،
عبد الرحمن، ع. اثر اختلاف القراءات المتواترة في بعض احكام العبادات، دراسة فقهية مقارنة، دار الطباعة المحمدية- القاهرة ۱۹۹۳ م.
عبدالقوي، ص، ع.اثر القراءات في الفقه الإسلامي، اضواء السلف- الرياض , ۱۹۹۷م.
العکبری، التبیان فی اعراب القرآن، دارالفکر، بیروت، لبنان، ۲۰۰۱.
عیاشی، ع.ا.کتاب تفسیر قمی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، لبنان، بیروت.۱۳۷۰.
قابة، ع، القراءات القرآنية: تاريخها، ثبوتها، حجيتها، وأحكامها، دار الغرب الاسلامي- بيروت ۱۹۹۹.
القطان، م، مباحث فى علوم القرءان، بیروت، موسسه الرساله، ۱۹۷۱.
کاشانی، ف. تفسیر صافی، ناشر: موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ۱۳۷۹.
کلینی، م، اصول کافی، دار الکتب الاسلامیه ، تهران ۱۳۸۸.
مانهایم، ک. ایدئولوژی و اتوپیا. مقدمهایی بر جامعه شناسی شناخت. به ترجمه فریبرز مجیدی. سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، تهران ، ۱۳۸۰.
محيسن، م.س، القراءات واثرها في علوم العربية ، دار الجيل، بيروت، ۱۹۹۸.
نوبختی، ح، فرق الشیعه، محمدجواد مشکور (مترجم)، نشر: علمی و فرهنگی، تهران ، ۱۳۸۶.
پایان
احمد علوی
[ATTACH=CONFIG]494[/ATTACH]
احمد علوی − بخش نخست این نوشته شامل مقدمه، روش شناسی، نظریههای قرائتها گوناگون مصحف، نظریه برساخته اجتماعی و و انطباق آن بر فرآیند تدوین مصحف قرآنی، عوامل و گونههای پیدایش قرائتهای گوناگون مصحف بود.
بخش دوم، که بخش پایانی است شامل موضوعاتی از قبیل تنوع قرائتها در دوره پیش از تدوین عثمان، ناهماهنگی مصاحف در دوره پس از تدوین عثمانی ، مقایسه میان برخی از قرائتهایی که از مصحف شده است، ناهماهنگی مصاحف هفتگانه در صرف افعال آیات گوناگون و نتیجه گیری است.
در این بخش که به واقع انطباق بخش نخست در بررسی مصحفهای قرانی است، تلاش میشود تا با مطالعه جزئی برخی اختلاف قرائت ها، بخش نخست به آزمون گذارده شود.
تنوع قرائتها در دوره پیش از تدوین عثمان
به باور مسلمانان قرآن ابتدائا بر دل پیامبر اسلام فرود آمد و سپس بر زبان او روان شد و به دنبال آن به طور منظم بر مخاطبین او خوانده میشد. هر کدام از این مخاطبین نیز بنا به بضاعت خاص زبانی و دانش خود آن را فراگرفته و از بر نمودند و برای دیگران بازگو نمودند. این فرایند یعنی فرود آمدن معانی از جهان برتر وحدت به جهان فروتر کثرت دارای پیامدهائی قابل توجهی است (مقایسه کنید با ملا صدرا شیرازی، ۱۳۴۱، ۱۳۶۳). در این مسیر است که قرآن با زبان که یکی از ساختارهای مهم اجتماعی بشر است آمیخته میشود.
با گسترش اسلام در میان قبایل و فرهنگهای گونه گون قرآن که در آن دوره اساسا به شکل شفاهی آموخته شده و منتشر میشد با گویشهایی بجز گویش نخستین آمیخته شد. در همین مسیر است که گاه تفسیر قاریان نیز بر آن افزوده شده یا بنا به سلیقه آنها آیهها دگرگون شد (نگاه کنید به سجستانی، ۱۹۹۵ ، الدانی، ۲۰۰۵ و ابن خلدون، ۲۰۰۷). بدین ترتیب قرآن که به شکل شفاهی منتشر میشد با فرهنگ مردم آمیخته شده و این تاثیر بر فرهنگ جوامع آن زمان نه تنها در قرائت بلکه حتی در سطح فهم و تاویل دگرگون شد.
نوشتاری شدن مصاحف هر چند گام مثبتی برای جلوگیری از ناهماهنگی آنها بود اما دارای پیامدهای ناخواسته نیز بود. به گزارش ابن خلدون خطی که در نوشتن قرآن بکار برده شد دارای کاستی بود به گونهای که حتی مورد انتقاد بسیاری از معاصرین صحابه قرارگرفت، اما بعدا، برای احترام و تبرک به مقام صحابه از همان خط استفاده شد (ابن خلدون، ۲۰۰۷، ج ۲). خط مورد استفاده برای ثبت مصحف ابتدائی بود و در آن از نقطه، علائم و حرکات استفاده نشده و حرف الف نیز در آن کاربرد نداشت. همین محدودیتها و سایر عوامل موجب شد تا راویان ، ناقلین و خوانندگان مصحف در قرائت مجدد آن دچار سرگردانی شوند و با اجتهاد خود مصحف را قرائت کنند. به همین دلیل در پس از عثمان میان خوانندگان مصاحف ناهماهنگی پدید آمد و به مرور بر این ناهماهنگی افزوده میشد.
با توجه به این مشکلات و برای جلوگیری از فراوان تر شدن خوانش مصاحف بود که که «ابن مجاهد»، از بین همهی خوانش ها، هفت خوانش (روایات : نافع بن ابینعیم ـ عبدالله بن کثیر ـ عاصم ـ حمزة بن جیب زیّات ـ کسائی ـ ابو عمرو بن علاء بصری ـ عبدالله بن عامر دمشقی) را برگزید که دارای دو راوی است. اما مصاحف به این هفت مصحف منحصر نمیشود. چون سه خوانش دیگر مشهور (از خلف ـ یعقوب بن اسحاق ـ ابوجعفر یزید بن قعقاع) و ۵ خوانش شاذ (نادر) یا غیر مشهور (مانند حسن بصری ـ ابن محیص ـ یحیی بن مبارک یزیدی ـ اعمش و ابن جبیر ) نیز رایج بود. مشخصات ده روایت کنند ده گانه مصحف که مشهورند در نماگری که میآید معرفی شده است (الدانی، ۲۰۰۵ ؛ القطان، ۱۹۷۱). قطان بر این باور است که این در قرن سوم بود که روایت قرانی به هفت روایت منحصر شد و الا تا پیش از آن روایتهای گوناگونی وجود داشت (القطان، ۱۹۷۱)
بنا به نوشته سجستانی دست کم ۵۹ ناهماهنگی میان مصحف عبدالله ابن مسعود و مصحف عثمان وجود داشته است. لازم به ذکر است که عبدالله مسعود یکی از حافظین و قاریان نخستین و مهم قرآن است که خود شخصا قرآن را از پیامبر اسلام آموخت (سجستانی، ۱۹۹۵).
در اینجا تنها به برخی از آن ناهماهنگیها میان مصحف عبدالله ابن مسعود و مصحف عثمان اشاره میشود:
۱ ) سورة البقرة آية ۱۰۶ مصحف ابن مسعود (ما ننسك من آية أو ننسخها) مصحف العثماني (ما ننسخ من آية أو ننسها)
۲ ) سورة آل عمران ۷ مصحف ابن مسعود (وإن حقيقة تأويله إلا عند الله) مصحف العثماني (وما يعلم تأويله إلا الله)
۳ ) سورة آل عمرن آية ۱۹ مصحف ابن مسعود (إن الدين عند الله الحنيفية)مصحف العثماني (إن الدين عند الله الإسلام)
۴ ) سورة آل عمران آية ۳۹ (وناداه الملائكة يا زكريا إن الله) مصحف عثماني (فنادته الملائكة وهو قائم يصلي في المحراب إن الله)
۵ ) سورة النساء آية ۴۰ (إن الله لا يظلم مثقال نملة ) مصحف عثماني (أن الله لا يظلم مثقال ذرة )
۶ ) سورة آل عمران آية ۴۳ (واركعي واسجدي في الساجدين) مصحف عثماني (واسجدي واركعي مع الراكعين)
۷ ) سورة هود آية ۵۷ (ولا تنقصوه شيئا) عثماني (ولا تضرونه شيئا)
۸ ) سورة الحجرات آية ۱۳ (وخياركم عند الله أتقاكم) عثماني (إن أكرمكم عند الله أتقاكم)
به نوشته سجستانی بجز مصحف عبدالله مسعود دیگرانی همچون علي بن أبي طالب، مصحف أبي بن كعب، مصحف عبد الله بن عباس، عبد الله بن الزبير، عائشة و أم سلمة نیز دارای مصاحف خاص خود بودند که دارای ناهماهنگیهایی با مصحف عثمان بوده است (سجستانی، ۱۹۹۵).
ناهماهنگی مصاحف در دوره پس از تدوین عثمانی
علیرغم تلاش عثمان برای سازگار کردن مصاحفی که در دوره او وجود داشت، این تلاش کاملا موفق نبود. چون به تدریج ناهماهنگی میان قرائتها مجددا سر گرفته شد. نویسندگانی نظیر أبي عمرو الداني مولف کتابهای جامع البيان في القراءات السبع و التيسير في القراءات السبع این ناهماهنگیها را در ۱۷ دسته طبقه بندی کردهاند.
بخش عمدهای از کشمکش میان مفسران و فقیهان بر سر برداشت از آیههای قرآن نیز با همین ناهماهنگیهای قرائتها قابل توضیح است (مقایسه کنید با الطفیل ۱۹۹۷). در اینجا به نمونههایی از این ناهماهنگیها اشاره و سپس با ارائه یک جدول نمونههای دیگری به نمایش گذاشته میشود.
مصحف شناسان روایتهای گوناگونی را که از مصحف در دست است ده قرائت میدانند، ولی بیشتر از آن هم روایت شده است (الدانی، ۲۰۰۵ ؛ القطان، ۱۹۷۱ ). بنا به آنچه میان مسلمانان مشهور است، ۷ روایت از این مصاحف نوع متواتر و مورد وثوق قلمداد شده است. اما صبحی صالح این را امر ناشی از توهم و تصادف میداند و بر این باور است که در میان روایت کنندگان مصحف کسانی وجود داشتهاند که موثق تر از روایت کنندگان هفتگانه هستند (صالح، ۱۹۷۷ همچنین ابن الجزری ، ۱۹۹۴). صالح انحصار روایتهای مورد وثوق در هفت را موجه ندانسته و آن را امری متاخر و پدید آمده در قرن چهارم هجری دانسته و به ابن مجاهد نسبت میدهد (همان). همین امر توضیح میدهد چرا برخی مسلمانان سه یا حتی هفت روایت بر روایتهای هفتگانه افزودهاند. نماگر زیر در برگیرنده همین راویان معروف چهادهگانه است.
نماگر ۵- نام، شهر، ماخذ روایت، طبقه، تاریخ فوت و روایت کنندگان قاریان گوناگون
[ATTACH=CONFIG]495[/ATTACH]
منابع: خاروف، ۱۹۹۵، الدانی، ۲۰۰۵ ؛ القطان، ۱۹۷۱، زرکشی۲۰۰۱، سیوطی ۲۰۰۲، السيوطي، ۱۹۹۳،
الدمیاطی، ۱۹۹۸، ابن الجزري، ۱۹۹۴، الانصاری، ۱۹۱۴ العکبری، ۲۰۰۱ و غیره).
در ابتدای قرن دوم هجری قرائت عمر و یعقوب در بصره شیوع داشت ولی در کوفه قرائت حمزه و عاصم مقبولیت داشت. در شام قرائت ابن عامر شهرت داشت و در مکه قرائت ابن کثیر و در مدینه قرائت نافع پذیرفته شده بود. اما در ابتدای سده سوم هجری ابن مجاهد قرائت کسائی را به عنوان قرائت موجه به جای قرائت یعقوب برگزید (صالح، ۱۹۷۷).در دوره معاصر ما روایت حفص از عاصم شهرت زیادی یافته اما دیگر روایتها نیز کما بیش هنوز مقبولیت دارد. مثلا روایت قالون در مناطق شما افریقا مانند لیبی، الجزایر و تونس رواج دارد، حال انکه در منطقه کشور مغرب و موریتانی روایت «ورش» است که رواج دارد.
قاریان، مؤلفان علوم قرآنی و مفسران برای ارزیابی درجه وثوق روایاتی که از قرآن شده است، روایات را به قرائتهای متواتر، مشهور، آحاد، شاذ و موضوع طبقه بندی نمودهاند (زرکشی۱۴۲۱ ه ، سیوطی؛ ۱۴۲۲ه).
ابن الجزري و بسیاری دیگر از قرائت شناسان سه معیار را برای اعتبار روایت مصحف پذیرفته اند:
نخست سازگاری با قواعد ادبی زبان عربی هر چند که سازگاری بر مبنای یكى از وجوه و اقوال در قواعد زبان ادبی عربى باشد.
دوم سازگاری با رسم الخط مصحف عثمانى و
سوم اعتبار زنجیره راویان و یا به زبان دیگر اعتبار اسناد (ابن جرزی، ۱۹۹۴).
اما بکار گیری این ملاکها از نظر منطقی مستلزم «دور» است. نخست آنکه میان خود ادیبان عرب در مورد قواعد ادبیات عرب کم نیست. و دوم انکه ادبیات زبان عرب امری پیشینی نیست پس از گردآوری مصحف تدوین شده و در موارد قابل توجه برای اعتبار یک قاعده ادبی به خود مصحف استناد شده است. چون خود مصحف قرآنی بر قواعد ادبی عرب تاثیر داشته است (سالم مکرم، ۱۹۹۶، شاهین، ۱۹۸۷، بکار، ۱۹۹۰، محيسن، ۱۹۹۸). افزون بر این قواعد زبان عرب مانند هر زبان دیگر امری قراردادی است و دگرگون شده است (دوسوسور، ۱۳۸۹).
ملاک دومی که قرائت شناسان برای تایید اصالت یک قرائت در نظر گرفتهاند یعنی سازگاری با رسم الخط عثمانی نیز قابل تامل است چه برای کسانی که دیگر معاصر عثمان نیستند و به مصحفهای عثمانی دسترسی ندارند، تایید یا عدم تایید سازگاری مصحف کنونی با مصحف عثمانی امکان پذیر نیست. سومین ملاک، یعنی اعتبار زنجیره راویان و یا به زبان دیگر اعتبار اسناد، هم به معنی گرو گذاری اعتبار مصاحف در نزد گزارش کنندگان و راویان جایز الخطاء و نادیده گرفتن محدودیتهای انسان در ضبط و ثبت منابع تاریخی است.
مقایسه میان برخی از قرائتهای که از مصحف شده است
الدانی در کتاب خود « جامع البيان في القراءات السبع المشهورة » دست کم از ۱۲۰۰ اختلاف میان مصاحف هفتگانه نام میبرد. اما مجال محدود این نوشته موجب میشود که تنها به موارد محدودی از این اختلافها اشاره شود. از جمله این اختلافها آیه زخرف ۱۹ است که در آن آمده است: وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ.
ابن كثير ونافع وابن عامر عباد را «عند» و بدون الف خواندند. حال آنکه عاصم وأبو عمرو وحمزة والكسائى عبد الرحمن را با «با» و عباد خواندهاند.
نمونههای دیگری از این گونه ناهماهنگی آیاتی است که میآید:
زخرف ۳۵ : وَزُخْرُفًا وَإِن كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ: عاصم وحمزة لما را با تشدید خواندند ولی دیگران آنر بدون تشدید خواندند. روشن است که این ناهماهنگی در قرائت به ناهماهنگی در معنا میانجامد.
بقره ۱۹۱: وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ: حمزه و کسائی آیه را لا تقتلوهم خواندند اما سایرین آنرا لاتقاتلوا هم خواندند. بود و نبود الف در کلمه در آیههای مشابه محل مناقشه بوده است. نمونههای دیگری از ناهماهنگیها در جدول زیر فراهم آمده است:
نمونه ناهماهنگی قرائتهای هفتگانه در کاستی یا فزونی حروف و اعراب (برای جلوگیری از نارسائی ترجمه مطالب به عربی آمده است).
نماگر ۶- مقایسه فراوانی قرائت برخی از آیههای مصحف قرآنی
[ATTACH=CONFIG]496[/ATTACH]
منابع: خاروف، ۱۹۹۵، الدانی، ۲۰۰۵ ؛ القطان، ۱۹۷۱، زرکشی۲۰۰۱، سیوطی ۲۰۰۲، الدمیاطی، ۱۹۹۸، ابن الجزري، ۱۹۹۴، الانصاری، ۱۹۱۴، العکبری، ۲۰۰۱ابراهیم، ۲۰۰۱ و غیره). برای جلوگیری از ناهماهنگی به دلیل ترجمه عین جملات به عربی نقل شده است.
ناهماهنگی مصاحف هفتگانه در صرف افعال آیات گوناگون
نمونه ناهماهنگی اعراب قرائتهای هفتگانه که به اختلاف معنا انجامیده است، برای جلوگیری از نارسائی ترجمه مطالب به عربی آمده است.
[ATTACH=CONFIG]498[/ATTACH]
نماگر ۷- مقایسه فراوانی قرائت برخی از آیه ها
[ATTACH=CONFIG]497[/ATTACH][ATTACH=CONFIG]498[/ATTACH]
منابع: خاروف، ۱۹۹۵، الدانی، ۲۰۰۵ ؛ القطان، ۱۹۷۱، زرکشی۲۰۰۱، سیوطی ۲۰۰۲، الدمیاطی، ۱۹۹۸، ابن الجزري، ۱۹۹۴، الانصاری، ۱۹۱۴، ابراهیم، ۲۰۰۱ و غیره). برای جلوگیری از ناهماهنگی به دلیل ترجمه عین جملات به عربی نقل شده است.
همچنین ناهماهنگی مصاحف هفتگانه در صرف افعال آیات گوناگون
نماگر ۸- مقایسه فراوانی قرائت برخی از آیه ها
[ATTACH=CONFIG]499[/ATTACH]
منابع: خاروف، ۱۹۹۵، الدانی، ۲۰۰۵ ؛ القطان، ۱۹۷۱، زرکشی۲۰۰۱، سیوطی ۲۰۰۲، الدمیاطی، ۱۹۹۸، ابن الجزري، ۱۹۹۴، الانصاری، ۱۹۱۴، العکبری، ۲۰۰۱. ابراهیم، ۲۰۰۱ و غیره). برای جلوگیری از ناهماهنگی به دلیل ترجمه عین جملات به عربی نقل شده است.
نتیجه گیری
در این نوشته به چهار پرسش مرتبط به یکدیگر پرداخته شد و نشان داده شد که فراوانی قرائتهای مصحف همواره و از دیر باز یکی از پرسشهای مورد مناقشه مسلمانان بوده، ولی امری کم یا بیش پذیرفته شده بوده است.
مسلمانان پس از دوره حیات نبوی اما دارای درک یکسانی در مورد چرایی و چگونگی پیدایش قرائتهای گوناگونی که از مصحف شده است، نبودهاند.
دوم آنکه فراوانی و ناهماهنگی میان مصاحفی که در اختیار مسلمانان بوده است قابل توجه است و محدود به شماری اندک نیست.
سوم: آنکه بخش قابل توجهی از این فراوانی قرائتها به ناهماهنگی معنائی میان آنها میانجامد (مقایسه کنید با عبدالقوي، ۱۹۹۷، عبدالرحمن، ۱۹۹۳، حبش ۱۹۹۹).
چهارم آنکه بررسی این پرسشها تنها در مورد روایاتی از قرآن امکان دارد که در دسترس است.
بنابراین چون - زنجیره کامل مصاحف از زمان ما تا زمان پیامبر در دسترس نیست امکانی برای بررسی تاریخی و تجربی به معنی اخص آن - یعنی به روشی همچون باستانشناسی مصاحف از زمان ما تا زمان پیامبر- وجود ندارد. چون طول عُمر مصاحفی که در دست است از چند قرن تجاوز نمیکند. و مصاحف دورههای پیش از مصحف عثمان و پس از آن در دسترس نیست. از آن رو که سرشت پرسش مربوط قرائتهای گوناگون از مصحف اساسا تجربی است، مناقشات کلامی با این قلمرو بحث کارآمد نیست و موضوعیت ندارد. عرصه کارکرد مناقشات کلامی میان مومنان و غیر مومنان بوده و کارکرد آن متقاعد کردن خصم است. حال آنکه کارکرد دانش تجربی نشان دادن چگونگی پیدایش روایتهای گوناگون از مصاحف در طول تاریخ است.
فرایند تدوین مصحف به مثابه پیدایش یک برساخته اجتماعی، فرایندی پر از شکست و بست، و چالش و مالش میان راویان، گردآوران، تدوین کنندگان، قاریان، مفسران آن بود. فرایند روایت، گرد آوری و انتقال مصحف موضوعی برای کشمکش میان دیدگاه ها، منافع و مصالح گروههای گوناگون اجتماعی بود که هرکدام خود و قرائت خود را بر حق میپنداشتند. قرائتهای هفت، ده گانه یا چهارده گانه از صافی فرهنگ این گروهای اجتماعی و از خلال همین فرایند گذر نموده و حاصل کشمکش و قرارداد اجتماعی میان مسلمانان گذشته بوده است. چه قرائتها با خواندن روایات قرانی و شهادت به صحت برخی و عدم شهادت صحت به برخی دیگر فراهم آمده و به هر رو حاصل گزینش مسلمانان در برساختن یک پدیده اجتماعی بوده است.
فرود آمدن معانی قرآن بر دل پیامبر اسلام و اظهار آن به زبان عربی و گویش معین بر پیروانش و در نتیجه فرود آن معانی از جهان مطلق یگانگی مجردات به جهان نسبی و متکثر ممکنات است (شیرازی، ۱۳۴۱، ۱۳۶۳). امر قدسی که در عرش اطلاق یگانه و بدون تکثر است آنگاه که با امری غیر قدسی آمیخته میشود رنگ آنرا بخود گرفته دیگر ویژگیهای پیشین خود را نخواهد داشت و در قید زمان، زمین و زمانه یا به زبان دیگر به قید مکان و فرهنگ و زبان اسیر میشود. یک دلیل بر این ادعا همانا همین روایتهای گوناگون از مصحف نخستین و دیگر دلیل پیدایش همانا روشهای گوناگون اجتهاد و فقاهت و تفسیر برای فهم معنای روایتهای گوناگون مصحف است. سپرده شدن سرنوشت معنای هر چند مطلق و مجرد به زبان بشری، گویشها و رسم الخط که البته مطلق نبوده و بدون نارسائی نیست، سپردن پیامهای جهان برین به دست پدیدههای پر شکست و بست جهان زیرین ممکنات است. از این روست که قاریان کوشش میکنند که به متنی نزدیک به متن نخستین مصحف دست یابند و مفسران تلاش میکنند که پرده از راز متن بگشایند و فقیهان کوشش میکنند تا مدلول قانع کنندهای را برای گزارهها آیههای احکام کشف کنند. آمیخته شدن آن معانی به زبان بشری و ذهن انسان و ادغام در فرهنگ اجتماعی به معنی تبدیل آن به پدیده این جهانی و تاریخی است. چنین جهانی بر خلاف جهان مجردات، همواره موضوع پیدایش و فرسایش و ناهماهنگی و دگرگونی است. اما داستان همین جا پایان نمییابد. چون قرآن در تجلی لفظی خود به قرائتهای گوناگون در میآید که مرحله دیگری از فعلیت آن در جهان اجتماعی انسان است همین قرآن در ملموسترین شکل خود به شکل نوشتار در میآید که وجه این جهانی آن پررنگ و وجه آن جهانی اش کم رنگ میشود. گذر قرآن از جهان مطلق مجردات به جهان فرسایش یابنده و پر از گسست و پیوست ممکنات دارای پیامدهایی است. یکی از آن پیامدها همانا آمیخته شدن به محدودیتهای جهان ممکنات و پیدایش تکثر و همچنین فراوانی قرائتهای آن است.
منابع
ابراهیم، م. ط، اعراب القرآن الکریم، الناشر: دارالنفائیس، بیروت، لبنان، ۲۰۰۱.
ابن الجزري ، أحمد بن محمد بن محمد ، النشر في القراءات العشر، المحقق: محمد تميم الزغبي، الناشر: دار الهدى – جده، ۱۴۱۴ – ۱۹۹۴.
ابن الجزري، أحمد بن محمد بن محمد، ألفية ابن الجزري المسماة : طيبة النشر في القراءات العشر، لشمس الدين ابن الجزري، الطبعة، مؤسسة قرطبة القاهرة، ۱۴۱۲ ه۲۰۰۱م
ابن خالويه، إعراب القراءات السبع وعللها، تحقيق الدكتور عبدالرحمن بن سليمان العثيمين، الطبعة الأولى، مكتبة الخانجي، القاهرة، ۱۴۱۳ هـ – ۱۹۹۲ م.
الحبش، م، القراءات المتواترة واثرها في الرسم القرآني والاحكام الشرعية، دار الفكر دمشق، ۱۹۹۹.
ابن خلدون، ع، تاریخ، المکتبه العصریه، بیروت- لبنان-.۲۰۰۷.
اصفهانی، راغب، محاضرات الأدباء ومحاورات الشعراء والبلغاء، المحقق: ابراهیم زیدان، مکتبه الهلال به مصر ۱۹۰۲.
الأنصاري، ابی جعفر، الإقناع في القراءات السبع، تحقيق وتعليق الشيخ أحمد فريد المزيدي، الطبعة الأولى، دار الكتب العلمية، بيروت، ۱۴۱۹هـ.
برگر، پ، ل، لوكمان، ت، ساخت اجتماعي واقعيت (رساله اي جامعه شناسي شناخت)، به ترجمه فريبرز مجيدي، انتشارات علمي و فرهنگي، ۱۳۷۵.
بحرانی، م. ط. تفسیر البرهان، ناشر: دارالمجتبی للمطبوعات، ایران، قم، ۲۰۰۷.
البغدادي، ع، الفرق بين الفرق، دارالجيل، بيروت، ۱۹۸۷.
بكار، ع، اثر القراءات السبع في تطور التفكير اللغوي، دار القلم- دمشق ۱۹۹۰ م.
الداني، ع. جامع البيان في القراءات السبع المشهورة – تحقیق: محمد صدوق الجزائري، بیروت، دارالکتب العربیه، ۲۰۰۵
الداني، ع ، التيسير في القراءات السبع، لأبي عمرو الداني، تصحيح أوتو برتزل، الطبعة الأولى، دار الكتب العلمية، بيروت.بی تا.
دوسوسور، ف، دوره زبان شناسی عمومی، به ترجمه کورش صفوی، ایران، تهران. ۱۳۸۹.
الذهبي، م ح، التفسير والمفسرون، طبعة دار احیاء التراث العربی، بیروت، التاريخ [بدون].
جزایری، ن، الانوار النعمانیه فی بیان معرفه النشأه الانسانیه، دار القارئ - دار الكوفة، الطبعة: الاولى ۲۰۰۸.
خاروف، م.ف. المیسر فی القراءات الاربعه عشره، دارابن کثیر، دمشق-بیروت، دارالکم الطیب دمشق-بیروت، ۱۹۹۵.
خوئی، ا.ق. البیان فی التفسیر القرآن، نجف اشرف ، نسخه الکترونیکیه، ۱۳۳۷ ه . ق.
الدمياطي، ش، إتحاف فضلاء البشر في القراءات الأربعة عشر، الطبعة : الأولى، دار النشر / دار الكتب العلمية - لبنان - ۱۴۱۹هـ۱۹۹۸م.
الذهبي، ش م ، معرفة القراء الكبار على الطبقات والأعصار ، دار الكتب العلمية للنشر، لبنان، ۱۹۹۶.
زركشی، بدرالدین محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم القرآن، تصحیح: مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالفكر، ۱۴۲۱هـ.
زرقانی، ع. ع. مناهل العرفان فی العلوم القرآن، دارالكتب العلمية، بيروت: ، ۱۴۱۶ق.
سجستانی، ا، ع، کتاب المصاحف؛ بی نام ناشر، دراسة وتحقيق ونقد : الدكتور محب الدين عبد السبحان واعظ وزارة الأوقاف والشؤون الإسلامية– قطر – الطبعة الأولى (١٤١٦ ه= ١٩٩٥ م)
سالم مکرم، ع. ع. القراءات القرآنية وأثرها في الدراسات النحوية، مؤسسة الرسالة بيروت الطبعة الثالثة١٤١٧ ه = ١٩٩٦ م ).
سیوطی، ج، الاتقان فی علوم القرآن، تصحیح مصطفی دیب البغا، بیروت، دار ابن كثیر، ۱۴۲۲هـ/۲۰۰۲م.
السيوطي ، ج، الدر المنثور في التفسير بالمأثور الناشر : دار الفكر – بيروت، لبنان، ۱۹۹۳.
شاهين، ع، اثر القراءات في الاصوات و النحو العربي، مكتبة الخانجي القاهرة ۱۹۸۷م.
شهرستاني، ا. الملل و النحل، دارالجيل، بيروت، ۱۹۸۹.
شیرازی، م.ا. ص. الشواهد الربوبیه، دانشگاه مشهد، مشهد، ۱۳۴۱
شیرازی، م.ا، مفاتیح الغیب، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، چ ۱، ۱۳۶۳
صالح، ص، مباحث في علوم القرآن، درالعلم لملایین، بیروت، لبنان، ۱۹۷۷.
طبرسی، فصل الخطاب فی تحريف کتاب رب الارباب، بی تا.
الطفيل، س.ع. الاعراب والاحتجاج للقراءات في تفسير القرطبي، ليبيا-طرابلس- كلية الدعوة الاسلامية، ۱۹۹۷ م،
عبد الرحمن، ع. اثر اختلاف القراءات المتواترة في بعض احكام العبادات، دراسة فقهية مقارنة، دار الطباعة المحمدية- القاهرة ۱۹۹۳ م.
عبدالقوي، ص، ع.اثر القراءات في الفقه الإسلامي، اضواء السلف- الرياض , ۱۹۹۷م.
العکبری، التبیان فی اعراب القرآن، دارالفکر، بیروت، لبنان، ۲۰۰۱.
عیاشی، ع.ا.کتاب تفسیر قمی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، لبنان، بیروت.۱۳۷۰.
قابة، ع، القراءات القرآنية: تاريخها، ثبوتها، حجيتها، وأحكامها، دار الغرب الاسلامي- بيروت ۱۹۹۹.
القطان، م، مباحث فى علوم القرءان، بیروت، موسسه الرساله، ۱۹۷۱.
کاشانی، ف. تفسیر صافی، ناشر: موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ۱۳۷۹.
کلینی، م، اصول کافی، دار الکتب الاسلامیه ، تهران ۱۳۸۸.
مانهایم، ک. ایدئولوژی و اتوپیا. مقدمهایی بر جامعه شناسی شناخت. به ترجمه فریبرز مجیدی. سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، تهران ، ۱۳۸۰.
محيسن، م.س، القراءات واثرها في علوم العربية ، دار الجيل، بيروت، ۱۹۹۸.
نوبختی، ح، فرق الشیعه، محمدجواد مشکور (مترجم)، نشر: علمی و فرهنگی، تهران ، ۱۳۸۶.
پایان