[AntiEnslave]

حاجی جان .. کسخلی چیزی هستی ؟!

این ایده را چندیست برخی جدّی دنبال میکنند, چون کسیکه خداناباور شده نمیتواند
با وانمود خودش را ازنو خداباور بسازد. ولی گویا این نیاز به «باور به نیرویی فرای خویشتن» در
ژن آدم راهش را باز کرده و دستکمم, بخش بزرگی از توده نیاز به چیزی همانند دارند تا بتوانند زندگی و آرامش بیشتری بدارند.

چیزی مانند کلیسا که خداناباوران دور هم بنشینند
و نیایش بکنند ولی اگر نه از دور باور, بسی خنده‌دار است.

کلیسای بیخداها یا کلیسای اومانیست ها محلی برای پرستش خدا نیست.
بلکه محلی برای دورهمی های معنوی و سخنرانی و یک باشگاه دوستیابی است.

دانشمندانی مثل بهرام مشیری و رضا فاضلی و شجاع الدین شفا برای مردم سخنرانیو با مردم گفتگو میکنند.

مردم به محبت کردن به هم تشویق میشوند.

مردم از لحاظ روحی به مدیتیشن و مثبت اندیشی و تقویت اراده دعوت میشوند.

مردم به کارهای نیک نظیر کمک به روانی ها و کمک به فقرا و کمک به نیازمندان معنوی و مادی تشویق میشوند.

مردم به حقوق بشر و سکولاریسم و خردورزی و محبت دعوت میشوند.