[mbk]

"بإسمِ اَلله اَلرَّحمان اَلرَّحيم
..وَذَكِّرۡ فَإِنَّ ٱلذِّكۡرَىٰ تَنفَعُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ*
وَمَا خَلَقۡتُ ٱلۡجِنَّ وَٱلۡإِنسَ إِلَّا لِیَعۡبُدُونِ*
مَاۤ أُرِیدُ مِنۡهُم مِّن رِّزۡقࣲ وَمَاۤ أُرِیدُ أَن یُطۡعِمُونِ*
إِنَّ ٱللَّهَ هُوَ ٱلرَّزَّاقُ ذُو ٱلۡقُوَّةِ ٱلۡمَتِینُ*
فَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا۟ ذَنُوبࣰا مِّثۡلَ ذَنُوبِ أَصۡحَـٰبِهِمۡ فَلَا یَسۡتَعۡجِلُونِ *
فَوَیۡلࣱ لِّلَّذِینَ كَفَرُوا۟ مِن یَوۡمِهِمُ ٱلَّذِی یُوعَدُونَ
سورة الذاريات 55-60.."
"به شناسهء بی کمداشت خُدا بارآورندهء همه فرا بارآورندهء ویژه
..هم یادگو پس اگرِ یادگفتن بهره میرساند روراست شونده ها ۵۵
هم چه آفریده ام پنهانُ پیدا گرنه برا بندگی میکنندم؟ ۵۶
چه کنار گذاشتم ازشان از توش افزاییُ چه کنار گذاشتم که میخورانندم؟ ۵٧
اگرِ بی کمداشت خُدا او فرا توش افزایی دارای توانِ تَنساز ۵٨
پس اگرِ برا تا داشتند تاریکی رفتند گناههایی مانند گناههای همراههاشان پس نباید میخواهندچندزود ۵٩
پس وایی بر تا داشتند زیرورو کردند از روشنروزی شان تا داشتند نوید میشوند ۶۰
دسته بندی شدهء رهاسازها.."
با آشتی با آشتی کننده ها با "اَلله""بی کمداشت خُدا"
بینید آیا تا کنون به صدای زنجره گوش کردید؟
اگر سرشُ بِبُریم هم این صدا میآید چه که چشمهء این صدا در شکمش هست،{دوتاشان را تا کنون با گفتن "بإسم الله الرحمن الرحيم" گفتن، کُشتم اولی کباب در روغن دومی آبپز خوردم خوشمزه بودند}
اگر کمی اندیشه کنیم صدای گوشخراششان ما را از یاد گرمای بی تاب کنندهء این ماههای تابستان میبرد، انگار فشار مغزمان کم میشود از بداندیشی دربارهء گرما،
دو که شکار خوب درشتی برای پرنده های آزاد هست،
آیا تا کنون اندیشیدید چرا اینها صدا دارند هدفشان چیست؟ شاید برای کشیدن جفت ، چه که شماری ازشان صدا ندارند،
اینجا هر سال ده روز مانده به تیر ماه چشم براهشان هستم، میگویند از بافت درخت میخورند شبها پایین میآیند باری شبها دیدم روی درخت هستند، شاید از شیرهء درخت میخورند چه که نوک نی مانند دارند،
زمانی که ترسیدند برای پرواز ازشان دورریزاب بیرون میآید،
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/زنجره

فرو فرگشت گراها چه پاسخی برای این 'ساخت مانند ''تولید مثل' نوزاده ها دارند؟
۱ آغازین تک بافت به دو نیم شد
٢ دو نیمه ها به نیمه ها شکست
٣ نیمه ها کنار هم چندبافت را ساختند
۴چند بافت ها پیشترفته شدند چندین گونه پیدا شد،
پرسش آیا زمان رسا برای زندگی تک بافت داشتیم که به دو نیمهء بسیار ناهمگون پیشین شود،؟
هم آیا این تک بافت ها میتواند جای دگری دوباره یافت شود؟بی درآمدن از بافتهای دگر؟
آیا این فرگشت میتواند برای یک تک گونه بی کمک از گونه های دگر درآید؟
نمونه در ایران رود هراز را داریم آیا شایسته هست گوییم این دنبالهء کارون هست؟
یا بایسته از سبلان یا اورست سرچشمه میگیرد چه که هر دو آب شیرین دارند؟
نمونه میشد این زنجره از گونه های ویژه خودش جدای گونه های زیستیِ کناردستیش جور گیاهها پیدا شود که مادر گروه یکسان نداشته باشند؟
چرا آفرینندهء فرا دانا را این گذر راه ندهیم که "اَلله""بی کمداشت خدا" هست،همان فرا توانا برای اینها تن اندام ساخت؟
"اَللّهُمَّ""بی کمداشت خُدایا" مرا به یادت دار همیشه سمت همنشینی خانه ات در مکه سرنگون برپاساز پیوستن نماز نه باخته به آیین زیروروکارها آغاز گرویده به سرکش ساز همه شیطان، ای فرا توش افزای دارای توانِ تن اندام ساز