01-07-2020, 09:05 PM
واقعا نمیدانم دچار چه بیماری هستم گاهی حساسیت رفتاریم خیلی وخیم میشه به حدی که نسبت به هر چیزی دچار شک و بدبینی میشوم، نمیدونم چجوری تعریف کنم اما چند مثال میتونم بزنم.
مثلا سر راه یک آدم قرار میگیرم و از او طلب بخشش میکنم بعد که بهم نگاه میکنه سر چیزهای الکی فکرم رو درگیر میکنم، میگم نکنه راه رفتنم اشتباه بود؟ نکنه از من بدش اومد؟ و صدها فکر چرت و پرت دیگه.
موارد مشابه زیادی پیش اومده واسم، بعضی موقعهها میگم نکنه دوست دخترم انتظار داشت بعد از چند وقت بغلش کنم اما من فقط با اون دست دادم و الان داره در مورد من فکرهای بدی میکنه که چرا انقدر بی ادبه؟
و خیلی از موارد دیگه که الان حضور ذهن ندارم.
یادم میاد ایران که بودم یکی از بستگانم تقریبا دچار همین بیماری شد، البته اون خیلی حادتر، مثلا دو کلمه حرف میزد با کلی احترام و خوشرویی و خنده، بعدش سر هیچی کلی معذرت خواهی میکرد و میگفت از من که ناراحت نشدی؟!
بعد یک مدت هم خودکشی کرد.
فکر میکنم این یک بیماری هستش و باید جدی گرفت.
چیزی در مورد این حالت میدونید؟ نوع بیماری و راه درمان؟
مثلا سر راه یک آدم قرار میگیرم و از او طلب بخشش میکنم بعد که بهم نگاه میکنه سر چیزهای الکی فکرم رو درگیر میکنم، میگم نکنه راه رفتنم اشتباه بود؟ نکنه از من بدش اومد؟ و صدها فکر چرت و پرت دیگه.
موارد مشابه زیادی پیش اومده واسم، بعضی موقعهها میگم نکنه دوست دخترم انتظار داشت بعد از چند وقت بغلش کنم اما من فقط با اون دست دادم و الان داره در مورد من فکرهای بدی میکنه که چرا انقدر بی ادبه؟
و خیلی از موارد دیگه که الان حضور ذهن ندارم.
یادم میاد ایران که بودم یکی از بستگانم تقریبا دچار همین بیماری شد، البته اون خیلی حادتر، مثلا دو کلمه حرف میزد با کلی احترام و خوشرویی و خنده، بعدش سر هیچی کلی معذرت خواهی میکرد و میگفت از من که ناراحت نشدی؟!
بعد یک مدت هم خودکشی کرد.
فکر میکنم این یک بیماری هستش و باید جدی گرفت.
چیزی در مورد این حالت میدونید؟ نوع بیماری و راه درمان؟