[mbk]

" أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
..ﻳﺎ ﺃَﻳُّﻬَﺎ ﺍﻟَّﺬﻳﻦَ ﺁﻣَﻨُﻮﺍ ﺁﻣِﻨُﻮﺍ ﺑِﺎﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﺭَﺳُﻮﻟِﻪِ ﻭَ ﺍﻟْﮑِﺘﺎﺏِ ﺍﻟَّﺬﻱ ﻧَﺰَّﻝَ ﻋَﻠﻲ ﺭَﺳُﻮﻟِﻪِ ﻭَ ﺍﻟْﮑِﺘﺎﺏِ ﺍﻟَّﺬﻱ ﺃَﻧْﺰَﻝَ ﻣِﻦْ ﻗَﺒْﻞُ ﻭَ ﻣَﻦْ ﻳَﮑْﻔُﺮْ ﺑِﺎﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﻣَﻼﺋِﮑَﺘِﻪِ ﻭَ ﮐُﺘُﺒِﻪِ ﻭَ ﺭُﺳُﻠِﻪِ ﻭَ ﺍﻟْﻴَﻮْﻡِ ﺍﻟْﺂﺧِﺮِ ﻓَﻘَﺪْ ﺿَﻞَّ ﺿَﻼﻻً ﺑَﻌﻴﺪﺍً 136 .."
" پناه میبرم به خداوند از سرکش همیشه رانده
به شناسه خداوند مهرگستر همیشه مهربان
...ای هر آن همانها باوریدند باورید به خداوندُ فرستادِشُ نوشتار همان فرودِ بر فرستادِشُ نوشتار همان فرود آوردِ از پیشترُ کسی رومیپوشاند به خداوندُ فرشته ها داراهاشُ نوشته هاشُ فرستاده هاشُ زمانِ دیگر شدِ باز پیش گم شدِ گمشدنهای همیشه دوری 136 .."

خب آنگاه چگونه متوجه شدید که قرآن سخن خداست؟ مسیحی ها و یهودی ها اگر قرآن را سخن خدا می دانستند که مسلمان می شدند در حالی که عده ای از آنان قرآن و یا دستکم بخشهایی از آن را هم خوانده اند آنهم به زبان مادری خودشان.
اصلا شده شک کنید به اینکه آیا قرآن واقعا کلام خداست؟ و اینکه شاید حق با یهودیان و یا مسیحیان باشد؟
شما الان می فرمایید که دیگر نسک های پیش از قرآن بی ارزش هستند خب این درست همان چیزی است که بهاییان می گویند ! آنها هم می گویند کتاب اقدس کلام خداست که به بها الله به زبان عربی نازل گردید و بعد از این کتاب دیگر نسک های آسمانی بی ارزش شدند!

ببینید شما از نوشته هایم دریافتید من نوشتارهای آسمانیِ پیشین را پذیرا نیستم؟
من گفتم چون زبان پایه عبری نمیدانم برای خواندن نوشتارهای خداوند تورات یا انگلیسی یا دگر زبان برای خواندن انجیل ،، نمیتوام درباره شان خیلی داوری کنم چه نوشته هست،
هم نمونه نهج البلاغه یا نوشتارهای پس از سخن خداوند قرآن که از زبانهای دگر باورمندهاست اگر همسو با سخن خداوند باشد پذیرایم ،
باز چون سخن خداوند قرآن چشمه هم رسا هست سراغ دگر نوشته ها نمیروم ، نمونه کسی واژه نامه انگلیسی به انگلیسی Oxford دارد نمیرود سراغ دگر واژه نامه های انگلیسی به فارسی برای فهمیدن یک واژه ..

بنده قصد جسارت نداشتم منظورم این بود که با خودتان درگیر نیستید هیچ جدال درونی با خویش ندارید به اعتقاداتتان کاملا اعتقاد دارید. اینکه اسلام کاملترین دین است و بهترین راه را نشان می دهد و با این دین می توان به حقیقت دست یافت! و این که این جهان حتما خدایی دارد که همان خدای اسلام است و..

ببینید راستی اینهمه کشمکش در گرایش که جنگهای خانمانسوز در پِی داشته انگیزه اش این نیست که خداوند را رها کردیم رفتیم همبازگذاری چسبیدیم به هزارها سال پیش که کی چه کرد که را صدا زنیم؟ یا ناگواری های دگر چون زمین لرزه طوفان ریز گرد که بخود آییم دربرابر خداوند ناچیزُ آسیب پذیریم؟کنون برویم گوییم اینها چه پیوندی دارد؟سرشت زمین همینست که خشکی یا دگر چیزها رخ دهد..من که میگویم چون سمت خداوند نرفتیم اینگونه دچار شدیم،خداوندا مرا سمتت کشان با زاری نه سمت دگرها

خب شما اگر کسی به پیامبرتان توهین کند آیا غمگین نمی شوید؟ اینکه به پیامبرتان که 1400 سال پیش در این دنیا زندگی می کرده بدترین تهمتها را بزنند چه می کنید سرتان را می اندازید پایین و سکوت می کنید (یعنی دقیقا همان کاری که من انجام می دهم:e058:) و یا نه ؟

ببینید بنده هم گفتم خداوندُ بیشتر دوست بداریمُ ،نمونه این آقا بد زبانست یا شما بدزبانی کنید یا رهاشان کنید رود پِی کارش ، که من روش دومی را میپسندم چون زمانی این گیر می افتد شرمنده سرافکنده میشود که چرا در پِی آزار بود ، خداوندا مرا سختترین دوستتدار خودت دار که ناگواریت از همه بیشتر نیز توانت هم پیوسته برپاساز نماز برای پیوستت دار تویی که گرما برای باردهی گیاهها گذاشتی هم باران