05-23-2016, 06:26 AM
به شناسه خداوند مهرگستر خیلی مهربان
" ﻟَﺎ ﻳُﺆَﺍﺧِﺬُﻛُﻢُ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺑِﺎﻟﻠَّﻐْﻮِ ﻓِﻲ ﺃَﻳْﻤَﺎﻧِﻜُﻢْ ﻭَﻟَٰﻜِﻦْ ﻳُﺆَﺍﺧِﺬُﻛُﻢْ ﺑِﻤَﺎ ﻋَﻘَّﺪْﺗُﻢُ ﺍﻟْﺄَﻳْﻤَﺎﻥَ ۖ ﻓَﻜَﻔَّﺎﺭَﺗُﻪُ ﺇِﻃْﻌَﺎﻡُ ﻋَﺸَﺮَﺓِ ﻣَﺴَﺎﻛِﻴﻦَ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﺳَﻂِ ﻣَﺎ ﺗُﻄْﻌِﻤُﻮﻥَ ﺃَﻫْﻠِﻴﻜُﻢْ ﺃَﻭْ ﻛِﺴْﻮَﺗُﻬُﻢْ ﺃَﻭْ ﺗَﺤْﺮِﻳﺮُ ﺭَﻗَﺒَﺔٍ ۖ ﻓَﻤَﻦْ ﻟَﻢْ ﻳَﺠِﺪْ ﻓَﺼِﻴَﺎﻡُ ﺛَﻠَﺎﺛَﺔِ ﺃَﻳَّﺎﻡٍ ۚ ﺫَٰﻟِﻚَ ﻛَﻔَّﺎﺭَﺓُ ﺃَﻳْﻤَﺎﻧِﻜُﻢْ ﺇِﺫَﺍ ﺣَﻠَﻔْﺘُﻢْ ۚ ﻭَﺍﺣْﻔَﻈُﻮﺍ ﺃَﻳْﻤَﺎﻧَﻜُﻢْ ۚ ﻛَﺬَٰﻟِﻚَ ﻳُﺒَﻴِّﻦُ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻟَﻜُﻢْ ﺁﻳَﺎﺗِﻪِ ﻟَﻌَﻠَّﻜُﻢْ ﺗَﺸْﻜُﺮُﻭﻥ "
" نمیگیردتان خداوند به شوخی در سوگندنامه ها تانُ ولی میگیردتان به چه گره زدید سوگند نامه ها باز روپوشنده اش خوراندن دَهی برجا نشسته ها ناتوانهایی از میانگینی چه میخورید سزاوار خانواده تان یا پوشاک دادنشان یا چند آزادسازیِ نگه داشته شده دربندی باز کسی نبوده میابد باز روزه گیری سه ای زمانهایی این روپوشنده ای سوگند نامه تان گُداری سخت سوگند خوردید هم نگهداری کنید سوگند نامه تان جورِ این ریز آشکار میکند خداوند تا شما را نشانه هاش تا انگیخته تان خوش بجا می آورید "
ببینید این مزدکی که آوردم تنها برای نمونه مانند سازی بود باز اینی که من باهاش گفتگو کردم نه مهارت داشت نه خوش زبان بود که بنده دیدم بهتر است با همان روش خودش باهاش برخورد کنم،باز اگر به خودم پوسخند میزد آشفته نمیشدم که آغاز کرده بود آفریننده هم آیینش را به بدگویی خوب اندکی فهم داشت تنها گیاهخواری کردن را نکوهش میکرد که گوشت خواری را پذیرا بود باز روش آیین ما هست یا میگفت اینهم اینجا بایستی از دیدگاهش پدافند داشته باشد نه جورِ برخی که همیشه میگویند اینُ بیاندازید بیرون یا هیچی از سخنش نمیفهمیم که مغزشان به گمانم خوابیده هست،
خداوندا مرا برپا ساز پیوست نماز دارُ ابزار مدهوش سازها دود کشی ها دخانیاتی نیز غمار گری را از پیرامونمان دور دارُ اینکاره ها را ناگوارا ساز
" ﻟَﺎ ﻳُﺆَﺍﺧِﺬُﻛُﻢُ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺑِﺎﻟﻠَّﻐْﻮِ ﻓِﻲ ﺃَﻳْﻤَﺎﻧِﻜُﻢْ ﻭَﻟَٰﻜِﻦْ ﻳُﺆَﺍﺧِﺬُﻛُﻢْ ﺑِﻤَﺎ ﻋَﻘَّﺪْﺗُﻢُ ﺍﻟْﺄَﻳْﻤَﺎﻥَ ۖ ﻓَﻜَﻔَّﺎﺭَﺗُﻪُ ﺇِﻃْﻌَﺎﻡُ ﻋَﺸَﺮَﺓِ ﻣَﺴَﺎﻛِﻴﻦَ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﺳَﻂِ ﻣَﺎ ﺗُﻄْﻌِﻤُﻮﻥَ ﺃَﻫْﻠِﻴﻜُﻢْ ﺃَﻭْ ﻛِﺴْﻮَﺗُﻬُﻢْ ﺃَﻭْ ﺗَﺤْﺮِﻳﺮُ ﺭَﻗَﺒَﺔٍ ۖ ﻓَﻤَﻦْ ﻟَﻢْ ﻳَﺠِﺪْ ﻓَﺼِﻴَﺎﻡُ ﺛَﻠَﺎﺛَﺔِ ﺃَﻳَّﺎﻡٍ ۚ ﺫَٰﻟِﻚَ ﻛَﻔَّﺎﺭَﺓُ ﺃَﻳْﻤَﺎﻧِﻜُﻢْ ﺇِﺫَﺍ ﺣَﻠَﻔْﺘُﻢْ ۚ ﻭَﺍﺣْﻔَﻈُﻮﺍ ﺃَﻳْﻤَﺎﻧَﻜُﻢْ ۚ ﻛَﺬَٰﻟِﻚَ ﻳُﺒَﻴِّﻦُ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻟَﻜُﻢْ ﺁﻳَﺎﺗِﻪِ ﻟَﻌَﻠَّﻜُﻢْ ﺗَﺸْﻜُﺮُﻭﻥ "
" نمیگیردتان خداوند به شوخی در سوگندنامه ها تانُ ولی میگیردتان به چه گره زدید سوگند نامه ها باز روپوشنده اش خوراندن دَهی برجا نشسته ها ناتوانهایی از میانگینی چه میخورید سزاوار خانواده تان یا پوشاک دادنشان یا چند آزادسازیِ نگه داشته شده دربندی باز کسی نبوده میابد باز روزه گیری سه ای زمانهایی این روپوشنده ای سوگند نامه تان گُداری سخت سوگند خوردید هم نگهداری کنید سوگند نامه تان جورِ این ریز آشکار میکند خداوند تا شما را نشانه هاش تا انگیخته تان خوش بجا می آورید "
سارا نوشته: سلام و درود راستش جناب مزدک بامداد را باید جدا کنید چون دست کم می توانم بگویم آن فردی که با نام مزدک بامداد با او بحث کردم و آلمانی هم به خوبی می دانست و مسن بود و از ایران در سالهای ابتدای انقلاب به طور قاچاقی فرار کرده بود و.... بسیار فرد مودب و خوش برخورد با سواد یعنی به معنای واقعی کلمه باسواد بود! به طوریکه وقتی برایش کامنت گذاشتم با توجه به برخوردی که از مریدانش دیده بودم در بهترین حالت توقع پاسخ نگرفتن را داشتم ولی ایشان نه تنها پاسخ دادند بلکه حتی خواستند که با ایشان به بحث بنشینم و... نمی دانم شاید آن مزدک بامداد که آلمانی و ترکی خوب می دانست و سره نویسی می کرد و اسلام ستیز قهار و طرفدار سوسیالیسم بود کس دیگری بوده است..........با درودی
ببینید این مزدکی که آوردم تنها برای نمونه مانند سازی بود باز اینی که من باهاش گفتگو کردم نه مهارت داشت نه خوش زبان بود که بنده دیدم بهتر است با همان روش خودش باهاش برخورد کنم،باز اگر به خودم پوسخند میزد آشفته نمیشدم که آغاز کرده بود آفریننده هم آیینش را به بدگویی خوب اندکی فهم داشت تنها گیاهخواری کردن را نکوهش میکرد که گوشت خواری را پذیرا بود باز روش آیین ما هست یا میگفت اینهم اینجا بایستی از دیدگاهش پدافند داشته باشد نه جورِ برخی که همیشه میگویند اینُ بیاندازید بیرون یا هیچی از سخنش نمیفهمیم که مغزشان به گمانم خوابیده هست،
خداوندا مرا برپا ساز پیوست نماز دارُ ابزار مدهوش سازها دود کشی ها دخانیاتی نیز غمار گری را از پیرامونمان دور دارُ اینکاره ها را ناگوارا ساز