07-28-2015, 04:34 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان "یا صاحبی السجن أأرباب متفرقون خیر ام الله الواحد القهار ما تعبدون من دونه الا اسماء سمیتموه انتم و آباؤکم ما انزل الله بها من سلطان ان الحکم الا لله امر ان لا تعبدوا الا ایاه ذالک الدین القیم و لکن اکثر الناس لا یعلمون ""ای همنشینانی زندانُ آیا پرورندگانی چند فرازگشته ای بهتریست یا خداوند یگانه خیلی چیره چه بندگی می کنید از جدایش؟ جز نامهایی شناسه گذاشتیدشان شما هم پدرانتان چه فرستد خداوند بهشان انگیزانی؟اگر فرمانیست جز برای خداوندِ؟دستورداد که نه بندگی می کنید جز خودشُ آنست آیینِ برپا هم تا برای بود فراوانی مردمان نه می دانند" دربارهء جان آدمی یا روحش ما خیلی نمی دانیم دانشِ خداوندست همینی که داستانشُ گفتی سخن مردیست که داستانش در سخن خداوند آمد که مردی از کنار شهری گذشت گفت خداوند چجور این شهرِ مرده را زنده می کند که خداوند میراندش صد سالی پسش زنده اش کرد گفت چند درنگ کردی گفت روزی یا نیمه روزی گفت نه صد سالی مرده بودی به آب هم خوراکت بنگر که دست نخوردند باز بنگر به خرت چگونه زنده اش کنیم که گفت باور کرد به خداوند که همه کار بلدست،پناه بر خداوند که همه جور می آفریند می گوید کشته شدگان در راهش زنده اند هم ما درنمی یابیم