07-25-2015, 07:58 AM
kourosh_iran نوشته: بله وجود خدا محتمل است، ولی قطعی نیست. یعنی ما نمیتونیم ثابت کنیم حتما وجود داره! بر چه اساسی باید ثابت کرد وجود داره؟
حالا اگر بگم من سعی هم کردم و تجربه هم کردم و نتیجه ای نگرفتم چی؟ آیا میتونید بگید، منو متهم کنید، ثابت کنید، این حق رو دارید که بگید من دروغ میگم یا اشتباه میکنم؟ در نهایت شما نمیتونید منو محکوم کنید نمیتونید دروغگو بودن یا اشتباه منو ثابت کنید چون نمیتونید جای من باشید تجربه های زندگی منو نداشتید دریافت های منو نداشتید نمیتونید مطمئن باشید! پس باید قضاوت منو همونقدر شخصی و غیرقابل تحمیل بدونید که مال خودتون رو. اما ادیان و نظامهای مذهبی بطور معمول اینطور نیستن! میگن نه مسلمه که حق با ماست و هرکس خلافش رو بگه به خلافش برسه دروغه اشتباهه و تازه مجازاتش هم میکنیم! این حرف حساب اونهاست! البته این خودش جای بحث داره و شاید بنوعی اغراق باشه ولی بحث اصلی ما این نیست و فقط بعنوان تکمیل مطلب و اینکه بگم ادیان خودشون بیشتر زیر سوال و ایراد هستن مطرح کردم.
شما از تجربه صحبت کردید. و تجربهء من این بوده. مال شما هم مال خودتون. این تجربیات رو خیلی وقتا نمیشه اثبات و منتقل به دیگری کرد. مثل مورد ما. پس اثبات عمومی وجود نداره. چیزی وجود نداره که انتظار داشته باشیم همه بپذیرن. چیز بدیهی این وسط وجود نداره. چیز اثبات مطلق شده وجود نداره. تنها یکسری حدسیات و فرضیات و تصورات شخصی هستن.
و اما اگر شما میخواید وجود خدا رو، صفات الله رو، واقعا ثابت کنید، این مثال ها این کار رو نمیکنن. پس دنبال روش دیگری اثبات دیگری باشید! که البته این همه انسان و بشریت در طول تاریخ تاحالا در این زمینه به نتیجه نرسیدن بنابراین خیلی بعیده که شما هم بتونید این کار رو بکنید.
بزرگترین اندیشمندان، باهوش ترین ها، نخبه ها، نابغه ها، اعجوبه ها، ریاضیدان های بزرگ، کسانی مثل دکارت، اینا همه نتونستن وجود خدا و حقانیت ادیان رو ثابت کنن، بلکه بعکس بیشتر اونا رو زیر سوال بردن باورهای غالب رو سست کردن ایراد و انتقاد کردن و آخرش کلیسا از قدرت به زیر کشیده شد مسیحیت بلکه تمامی ادیان ضربه های سختی خوردن که تا به امروز هم اوضاع تغییر اساسی نکرده و این جریان ادامه داره.
برای من امروز تقریبا قطعی شده که اثبات خدا به لحاظ عقلانی/منطقی/علمی، یا خیلی دشواره و بشریت هنوز بهش دست پیدا نکرده یا شاید هم غیرممکن باشه.
پس فقط میمونه راههای دیگری یا به کمک و تکمیل با نیروها و راههای دیگری، مثلا الهام، و همون عمل و تجربه که میفرمایید، که البته بنده از عمل و تلاش و تجربه هم به چنین نتیجه ای نرسیدم!
البته من تاحالا بارها هزار بار گفتم بازم میگم که به اصول بنیادین معنویت و مشترکات میان ادیان تاحدی اعتقاد دارم یعنی احتمال صحت زیادی براشون میدم اینکه واقعا منشاء ماورایی داشته باشن هم محتمل میدونم و سعی در پایبندی به اونا و احتیاط در این باب رو عاقلانه میدونم.
بدبختی اینجاست که همه آن بقول شما نوابغ و اعجوبه ها خواستند از طریق علم مرده ریگ (بقول حضرت مولانا) خدا را اثبات کنند. حکیم صفا فیلسوف و عارف بزرگ ایرانی بهترین جواب را به همه ی کسانی که بدنبال خدا با علم مادی هستند ،داده است:
تجلّی گه خود کرد خدا دیده ی ما را
در این دیده در آیید و ببینید خدا را
خدا در دل سودا زدگانست بجویید
مجویید زمین را و مپویید سما را
گدایان در فقر و فناییم و گرفتیم
به پاداش سر و افسر سلطان بقا را
بلا را بپرستیم و به رحمت بگزینیم
اگر دوست پسندید پسندیم بلا را
طبیبان خداییم و به هر درد دوائیم
به جایی که بود درد فرستیم دوا را
مبندید در مرگ و ز مردن مگریزید
که ما باز نمودیم در دار شفا را
گدایان سلوکیم و شهنشاه ملوکیم
شهنشاه کند سلطنت فقر گدا را
حجاب رخ مقصود من و ما شمایید
شمایید مبینید من و ما و شما را
«صفا» را نتوان دید که در خانه ی فقرست
در این خانه بیایید و ببینید صفا
عرفا معتقدند که برای رسیدن بخدا باید به علم عشق آگاه بود
بشوی اوراق اگر همدرس مایی
که علم عشق در دفتر نباشد.......