05-04-2015, 04:35 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی علمه شدید القوی""هم چیست زبان می گشاید بارهء دلکشش اگر اوست جز نشانه دادنیست نشانه داده می شود آموختش خیلی سخت پرتوان"
هم خیلی اندوهگین می شوم که زین پس از خداوند می خواهم نشوم که از این که خیلی دانسته می گویم شما به باد من درآوردی می نگارید
پیر هایی دیدم که سر یک گاهی یهو سر نیم ساعت جان دادند با اندیشهء درست هم پیرهایی دیدم سنشان از همه بیشتر شد نادان شدند زمینگیر شدند توان بچه ها درآمد از بس که شستشو هم شب نگهبانی دادندشان تا سر واپسین یک دوهفته درکار جانکندن بودند شما همش روی کج کنید از بازگویی خداوند هم نخواهید جز زندگی نزدیک دنیا
درباره روز هم دلم می خواهد چیزی بگویم باز خودم را خسته کردم
"(ویستعجلونک بالعذاب ولن یخلف الله وعده وان یوما عند ربک کالف سنه مما تعدون )"
"تعرج الملئکه و الروح الیه فی یوم کان مقداره خمسین الف سنه )"
"(یدبر الامر من السماء الی الارض ثم یعرج الیه فی یوم کان مقداره الف سنه مما تعدون )"
در همه این نشانه ها همجورند آغازین گفت "جور هزار سالی" دومی "بود اندازه اش پنجاه هزار سالی"سومی "بود اندازه اش هزار سالی از چه می شمارید"
به گشودگی هستی می پردازد دومی درازای رفتنش بیشتر است برای روز برپایی از سومی که برگشت دستور برای همین زندگی نزدیک است بسوی آسمان
یوم یا زمان شبانه روز گفتم برای زمین هم ماه هم دیگر یکی نیست که زمین 24 گاه یا ساعت برای ماه 30 روزی می کشد یک شبانه روز واسه دیگر چیز نمی دانم که بگوییم یک شبانه روز ماه برابر سی شبانه روز زمین است
پناه بر خداوند که پروردگار منست هم شماها
"و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی علمه شدید القوی""هم چیست زبان می گشاید بارهء دلکشش اگر اوست جز نشانه دادنیست نشانه داده می شود آموختش خیلی سخت پرتوان"
هم خیلی اندوهگین می شوم که زین پس از خداوند می خواهم نشوم که از این که خیلی دانسته می گویم شما به باد من درآوردی می نگارید
پیر هایی دیدم که سر یک گاهی یهو سر نیم ساعت جان دادند با اندیشهء درست هم پیرهایی دیدم سنشان از همه بیشتر شد نادان شدند زمینگیر شدند توان بچه ها درآمد از بس که شستشو هم شب نگهبانی دادندشان تا سر واپسین یک دوهفته درکار جانکندن بودند شما همش روی کج کنید از بازگویی خداوند هم نخواهید جز زندگی نزدیک دنیا
درباره روز هم دلم می خواهد چیزی بگویم باز خودم را خسته کردم
"(ویستعجلونک بالعذاب ولن یخلف الله وعده وان یوما عند ربک کالف سنه مما تعدون )"
"تعرج الملئکه و الروح الیه فی یوم کان مقداره خمسین الف سنه )"
"(یدبر الامر من السماء الی الارض ثم یعرج الیه فی یوم کان مقداره الف سنه مما تعدون )"
در همه این نشانه ها همجورند آغازین گفت "جور هزار سالی" دومی "بود اندازه اش پنجاه هزار سالی"سومی "بود اندازه اش هزار سالی از چه می شمارید"
به گشودگی هستی می پردازد دومی درازای رفتنش بیشتر است برای روز برپایی از سومی که برگشت دستور برای همین زندگی نزدیک است بسوی آسمان
یوم یا زمان شبانه روز گفتم برای زمین هم ماه هم دیگر یکی نیست که زمین 24 گاه یا ساعت برای ماه 30 روزی می کشد یک شبانه روز واسه دیگر چیز نمی دانم که بگوییم یک شبانه روز ماه برابر سی شبانه روز زمین است
پناه بر خداوند که پروردگار منست هم شماها