12-11-2014, 05:07 PM
kourosh_iran نوشته: کوشا بدجوری ترسوندنت!
ترس برادر مرگه!
ادیان و مذاهب اینقدر کس شعر هستن که اگر بخوایم بعنوان روزنهء امید اونا رو بگیریم بنظرم از روی بزدلی و تهی بودن خودمون از ارزش و نیروهای درونی واقعی خواهد بود.
این همه اراجیف و چرندیات صدمن یک غاز رو بپذیریم از ترس اینکه خدایی باشه و همون خدای ادیان باشه و اون دنیا ازمون بابت باور و عمل به این به اصطلاح آموزه های بی سر و ته حساب بکشه، بنظر من اون خدا رو همون در نظر نگیری بهتره عاقلانه تره حداقلش در این دنیا راحتتر و کاراتر زندگی میکنی.
ببخشید اون خدایی که دنیا و ما رو اینطور آفریده و شرایط رو اینطور کرده خدا نیست، بلکه یک دلقک مسخره است!
دو کلام حرف حساب میذاشت که قابل درک و قانع کننده و منصفانه باشه قابل قبول میبود؛ ولی نه دیگه اینقدر انتظار باور و عمل به چیزهای عجیب و غریب و غیرمنطقی و بی سر و ته و متناقض!
البته من گفتم که اصول بنیادین معنویت و مشترکات و واضحات ادیان رو میشه منطقی و محتمل دونست.
اگر خدایی باشه، خودش عقل ما رو آفریده، پس اگر از عقل خودمون تبعیت کنیم دلیلی نداره ما رو خطاکار بدونه! اعتبار عقل از این همه کاغذ پاره پر از چیزهای مسخره بیشتره بنظر من!
گفتم که اگر واقعا عنادی در کار نباشه و انکار برای فرار از تکلیف که به طور طبیعی سختی داره نباشه (که در نوشته هاتون نشانه هایی از این موضوع هست) و توانایی درک بیش از این مقدار را نداشته باشید تکلیفی نیز بیش از این ندارید.
نقل قول:بَلْ یُریدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ
انسان شك در معاد ندارد بلكه او مى خواهد آزادانه در تمام عمر گناه كند.
ما در عالمي زندگي ميكنيم كه جلوهگاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديدههاي عالم تا كوچكترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستيشناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهادهاند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازيهاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني