12-28-2013, 10:58 AM
Rationalist نوشته: @folaani چرا پاسخی به این سخنانم ندادی؟!جواب میخوای؟
خب معمولا وقتی لزوما مخالف نیستم یا نظر خاصی ندارم، جوابی نمیدم.
نقل قول:اگر به خرد خود بها دهی و به آن اجازه دهی رها و مستقل پیرامون مفاهیم برایت عمل سنجش را انجام دهد؛ آنگاه درخواهی یافت که مستقل از هر دین و آیینی می توانی ارزش های اخلاقی را دریابی و معنویات راستین را درک کنی.شاید.
بنده کلی گویی و مبهم گویی در این گفتار میبینم.
کمک گرفتن از منابع دیگر هم چیزی جدای از خردگرایی نیست.
خرد که نمیگه از هیچ منبع خارجی استفاده نکن و احتمال درست بودن در چیزهای دیگر رو نده.
بلکه میگه همه رو بررسی کن درست ها و کاربردی هاش رو تشخیص بده و جذب و استفاده کن.
مثل اینکه در علم هم ما همین کار رو میکنیم؟ آیا کتابها و حاصل کار و تحقیقات و دستاوردهای دیگران رو بررسی و استفاده نمیکنیم؟ آیا خودمون از ابتدا همهء تحقیقات و کشفیات و اختراعات رو انجام میدیم؟
نقل قول:آنچه به صورت تجربه درونی دریافته ای را، من چه طور می توانم دریابم؟شاید تجربهء مشابهی داشته باشی و بتونی درک کنی. شایدم نه.
شاید کم و بیش باور کنی و شایدم نه.
بهرحال وقتی از من سوالی میکنید یا ایرادی میگیرید، و بنده دلیل و سند از نوع دیگری ندارم، خب واقعیتش را میگویم، شاید که مفید بود. حداقل بلاتکلیف نمی مانید که بعد بیایید بگویید چرا پاسخ مرا ندادی!
نقل قول:به قوانین الهی جهان اتکا می کنی چون به قوانین مادی اعتباری نیست برای دست یافتن و حفظ قدرت های درونی؟!!! آگاهی از اینکه آیا اساسا قوانین الهی وجود دارند یا نه خودش یک قدرت درونی مهند می باشد و اکنون پرسشم اینجاست که چه اعتبار منطقی برای وجود قوانین الهی بیان می نمایی؟خب این یه احتماله که محض احتیاط هم شده تاحدی که هزینهء سنگینی نداره سعی میکنم اون رو درنظر بگیرم.
کلا هم در زندگی بر اساس تجربیات و احتمالاتی که دیدم و شاید یجور دریافت و حس درونی هم باشه، فکر میکنم این کار عاقلانه است. مطمئن نیستم، اما مجبور نیستم که ریسکی در این زمینه بکنم. چرا باید ریسک کنم؟ هزینهء زیادی ندارد، و در خلافش عمل کردن هم سود خاصی نمیبینم.
مشکل کجاست حالا؟
میگن کار از محکم کاری عیب نمیکنه!
من خودم وقتی خیلی کافر میشم، چند بار گفتم تاحالا، تبدیل به یک حفرهء سیاه میشم، مثل یک سیاهچاله که همه چیز را به درون خودش میکشد و نابود میکند، پوچی و تباهی محض، خشونت، بی اخلاقی، بی معنایی، آنچنان که خودم از آنچه در وجودم جریان می یابد رنج میکشم. احساس میکنم این خودم هستم که دارم نابود میشوم.
این یک دریافت مستقیم است. چطور برای شما اثباتش کنم؟ چه منطقی دارد؟
ولی وجود دارد.
معنویت حداقلی و مشترکات ادیان را همیشه برای خودم مفید و قانع کننده یافته ام. بلکه ضروری.
هم از لحاظ عقلانی و هم از لحاظ دریافت مستقیم.