12-22-2013, 12:45 PM
جون تو دیروز پریروزا داشتم توی خیابون راه میرفتم. تنظیم سرعتم هم روی سرعت بالاتر از حد عادی بود
یهو یجا توی پیاده رو یه لوله کلفت به ارتفاع حدود 10 سانت از آسفالت زده بود بیرون (فکر کنم پایهء تابلویی چیزی بود که با فرز بریده بودن)، خلاصه پام خورد بهش، ولی تنها یکی دو قدم یخورده تعادلم کم شد و بعدش بدون اینکه زیاد دچار مشکل بشم و حتی ترسیده باشم به راه رفتن نرمال خودم ادامه دادم.
ولی واقعا حال کردم از این استحکام و قدرت و شجاعت خودم.
اینکه میگم کنگفو فقط مال مبارزه و باشگاه نیست و حتی راه رفتن آدم توی خیابون هم باید بر اساس اصول و هنرهای رزمی باشه، بفرما اینم یه نمونش!
من زمین نخوردم چون راه رفتنم طوریه که حداکثر ثبات و استحکام رو داشته باشه و بتونم درصورت اتفاقات غیرمترقبه هم سریع و مطمئن از خودم واکنش نشون بدم.
خیلی از مردم عادی به شکل ضعیف تر و کم ثبات تری راه میرن.
میبینی دوست عزیز، میدونی، حتی راه رفتن هم در این دنیا برای خودش بنظر من جدا از نبردی دائمی نیست.
راه رفتن هم یک نبرده برای خودش.
و برترین افراد اونایی هستن که همه چیزشون به شکل یک جنگنده دراومده باشه و این کاملا به خوردشون رفته باشه. یعنی دیگه کوچکترین حرکت و رفتار طبیعی اونا هم خارج از این قاعده نباشه.
البته انسانیت و شفقت بجای خودش. مثلا ممکنه به یک حیوانی مهربانی و کمک کنیم؛ خب این چه ربطی به جنگ داره؟ ولی بازم یک انسان جنگنده میتونه حتی این کار رو هم بر اساس خرد و اصول بهتری انجام بده، چون قویتر و آگاه تره.
یهو یجا توی پیاده رو یه لوله کلفت به ارتفاع حدود 10 سانت از آسفالت زده بود بیرون (فکر کنم پایهء تابلویی چیزی بود که با فرز بریده بودن)، خلاصه پام خورد بهش، ولی تنها یکی دو قدم یخورده تعادلم کم شد و بعدش بدون اینکه زیاد دچار مشکل بشم و حتی ترسیده باشم به راه رفتن نرمال خودم ادامه دادم.
ولی واقعا حال کردم از این استحکام و قدرت و شجاعت خودم.
اینکه میگم کنگفو فقط مال مبارزه و باشگاه نیست و حتی راه رفتن آدم توی خیابون هم باید بر اساس اصول و هنرهای رزمی باشه، بفرما اینم یه نمونش!
من زمین نخوردم چون راه رفتنم طوریه که حداکثر ثبات و استحکام رو داشته باشه و بتونم درصورت اتفاقات غیرمترقبه هم سریع و مطمئن از خودم واکنش نشون بدم.
خیلی از مردم عادی به شکل ضعیف تر و کم ثبات تری راه میرن.
میبینی دوست عزیز، میدونی، حتی راه رفتن هم در این دنیا برای خودش بنظر من جدا از نبردی دائمی نیست.
راه رفتن هم یک نبرده برای خودش.
و برترین افراد اونایی هستن که همه چیزشون به شکل یک جنگنده دراومده باشه و این کاملا به خوردشون رفته باشه. یعنی دیگه کوچکترین حرکت و رفتار طبیعی اونا هم خارج از این قاعده نباشه.
البته انسانیت و شفقت بجای خودش. مثلا ممکنه به یک حیوانی مهربانی و کمک کنیم؛ خب این چه ربطی به جنگ داره؟ ولی بازم یک انسان جنگنده میتونه حتی این کار رو هم بر اساس خرد و اصول بهتری انجام بده، چون قویتر و آگاه تره.