11-18-2013, 06:59 AM
Reactor نوشته: الوین تافلر در کتاب "جابجایی در قدرت", قدرت رو همچون مثلثی میداند که سه ضلع دارد.درسته، ولی ظاهرا دیدگاه این طرف قدرت حکومتی و اجتماع و اینا بوده!!
هوش , ثروت , خشونت
تافلر طبق تجربه و مشاهده میگوید که برای نیل به هر هدفی در این دنیا, شما نیاز به دسترسی به مقداری از چشمه ی قدرت دارید.
هر چه دسترسی شما به قدرت بیشتر شود, خواسته ها و آرزوهای شما بیشتر برآورده خواهد شد.
میزان گرفتن حق و حقوق هم, با داشتن قدرت است که معنا پیدا میکند.
شرط لازم برای بدست آوردن قدرت, داشتن "هوش" است اما فقط داشتن "هوش" شرط کافی نیست.
فرد خواستار قدرت بعد از رسیدن به هدف اولی یعنی دستیابی به "هوش"(اطلاعات) باید پیش به سوی قدرت دوم یعنی بدست آوردن "ثروت"(پول) برود.
پس از رسیدن به ثروت باید به سوی بدست آوردن نیروی "خشونت"(قدرت بازدارنده) برود تا آن دو صفت لازم قبلی یعنی "هوش" و "ثروت" را بیمه کند و بدینسان قدرتش را با دوام سازد.
یه مسئلهء اجتماعی و سیاسی و اینها خلاصه.
درحالیکه دیدگاه بنده به قدرت چیز دیگری هست.
قدرت اجتماعی و سیاسی بنظر بنده بیشتر در همون دستهء دوم، یعنی قدرتهای غیراصیل/برونی و دست دوم، قرار میگیره.
این مطلب میگه که برای رسیدن و حفظ این نوع از قدرت، چرا از چه قدرتهایی باید استفاده کرد. که از قدرتهایی که نام برده و توصیف کرده در هر دو دستهء مورد نظر بنده وجود دارن. مثلا هوش در دستهء اوله، درحالیکه ثروت در دستهء دومه.
البته تعریفش از هوش هم کمی ابهام و تفاوت داره، چون اون رو به اطلاعات تعبیر کرده، درحالیکه منظور بنده از هوش بیشتر قدرت ذهن است تا اطلاعات که مواد خام و محصول ذهن است.
البته اطلاعات خودش باز قدرت دیگری هست که در دستهء اول واقع میشه بنظرم.