12-12-2012, 11:19 AM
سالها قبل " خریت "جزء لاینفك زندگیم به شمار میرفت و خدایان ِ بیهوده در كالبدم به تخت شاهی نشسته و بر تمام سلول ها و نورون ها و رگها و اعصابم فرمانروایی میكردند ؛
وهورمونها درمخالفت و اعتراض بر ازدیاد تستوسترون دست به دعا بر داشته بودند تا حس شیرین یك لزبین را نابودسازند :))
هنوز همان خدایان هستند من هم هستم ؛خدایان پیر و فرتوت و شدند و من جوان و جوانتر:)
سلولها و رگها و هورمونها تستوسترون ِ مظلوم را بر تخت نشاندند و خدا را به بردگی گرفتند
ومن امروز به این می اندیشیدم كه چرا همیشه ناخن شست پایم لاك زده بود و باقی نه:))
میبینید ؟برای همه چیز تبصره وجود دارد برای همه چیز:))
وهورمونها درمخالفت و اعتراض بر ازدیاد تستوسترون دست به دعا بر داشته بودند تا حس شیرین یك لزبین را نابودسازند :))
هنوز همان خدایان هستند من هم هستم ؛خدایان پیر و فرتوت و شدند و من جوان و جوانتر:)
سلولها و رگها و هورمونها تستوسترون ِ مظلوم را بر تخت نشاندند و خدا را به بردگی گرفتند
ومن امروز به این می اندیشیدم كه چرا همیشه ناخن شست پایم لاك زده بود و باقی نه:))
میبینید ؟برای همه چیز تبصره وجود دارد برای همه چیز:))