06-26-2016, 08:28 PM
صبح هجدهم رمضان بود . امام در محراب در حال نماز بود که ضربتی سخت بر سرش فرود آمد. امام تقویم جیبی اش را نگاه کرد و زیر لب با تعجب فرمود: فزت و رب الکعبه. خواست نماز را ادامه دهد که ضربت دوم فرود آمد. امام با تعجب رو به آسمان کرد و گفت: فزت و رب الکعبه دیگه! خواست به سجده برود که ضربت سوم بر سرش وارد شد: امام با خشم گفت: گیردادیا رب الکعبه! اصلا میرم خونه… ناگهان ضربت چهارم وارد شد. امام داد زد: ریدم به فاز و کعبه و همه چی! چه خبره اینجا؟ سرش را که برگرداند دید ابن ملجم گوشه مسجد خوابیده و حسنین با شمشیر پلاستیکی بالای سر حضرت ایستاده اند. حضرت که قرمز شده بود گفت: مادر لای در مانده ها ! چه مرگتان است؟ حسنین گفتند : قرار است ما فردا به فرق تو ضربت بزنیم و ابن ملجم بینمان قضاوت کند! حضرت همانجا به مدت 24 ساعت از دین اسلام مرخصی گرفته و فردایش هم عسگری کوچولو را برای نماز به مسجد فرستادند که …
منطق الابنه – ص 69
منطق الابنه – ص 69
سنده سگ تو کس و دهن حضرت زهرا جده جنده سیدهای اولاد پیامبر اسلام.
تمام کادر وزارت اطلاعات و بسیج و سپاه پاسداران و پلیس و انتظامی و حراستی ایران و مزدورانشان بدون استثنا مادر جنده هستند.