نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چطور زنم رو بی حجاب کنم؟
#11

Mehrbod نوشته: با این شیوه‌یِ نگرش هرگز از زندگی لذّت نخواهید برد ...

مهربد جان میشه بیشتر در این مورد بنویسید؟
پاسخ
#12

Waffen نوشته: جدا برای این تصمیم گیری ها هنوز خیلی خیلی زود است. جدا عرض میکنم.


بیخیال شوید!!

البته که من توی زندگیم به کسی زور نگفتم خب من در خانواده مذهبی 24 سیلندر که نماز و روزه و کفاره و فطریه شون ترک نمیشه بزرگ شدم، و جدایی من از دین تو این محیط بسته شاهکار بود، که اون هم از راه مطالعه کتب و تحقیق در مورد تمام مکاتب فکری بود.

باز هم میگم من یاد گرفتم به کسی زور نگم خب من شرایط خانم مذهبی خودم را درک میکنم و اینو خوب میدونم اون هم با دین بزرگ شده و یه عمره خرافات و بدعت دین ذهنش رو تسخیر کرده، و دور ریختن اینها و قدم برداشتن به سمت خردگرایی خیلی سخته.
و من اصراری ندارم و حرف زور نمیزنم هر چند گاهی بهش تلنگر میزنم.
من تنها کاری که از دستم برمیومد این بود که ذهن فرزندانم رو از حرفای دینی پر نکنم و بارها به خانمم گفتم چیزی در مورد دین بهشون نگو بگذار خودشون به سن قانونی و به درک عقلی برسن و آنوقت برای خودشون تصمیم بگیرن.
پاسخ
#13

هه هه هه هه
زدن همچین تاپیکی حسنای خوبی داره بیشتر میشود ذهن فاسد حتی بی‌خدایان و مدعی خردگرایی را رو کرد و بیشتر به درپیت بودن این آدم‌ها پی برد!
بچه جون برو تکالیف مدرسه‌‌‌ات رو انجام بده اومدی به من درس اخلاق میدی! دوزاری!
من راست تو و بابات و آقا جونت تجربه زندگی دارم!
واسه خودم قول ویرانگری شدم، به سختی‌های زمونه که هر انسانی رو از پا در میاره سیلی زدم.
من دهه شصتی هستم. زمان نداری و بدبختی بزرگ شدم.
حالا تو بچه مدرسه‌ای دهه 70-80 اومدی کسشعر به من میگی.
کونده!
من تو 7 سالگی کارگری کردم و همزمان درس هم میخوندم تو اوج سرمای زمستانی اون موقعه‌ها که برف تا زانوی‌ پا میومد با کفشای کتونی پاره پوره که نوکش سوراخ بود آب و یخ میرفت توش دهنمون سرویس میشد با زانوی وصله شده. تجربیات سنگینی از این دنیا کسب کردم که با خوندن چندتا کتاب هم نمیتونی این چیزهای ارزشمند رو بدست بیاری
دگوری! الاغ! به زبون خودت بهات حرف میزنم که ادعای شاخ بودن نکنی! گوساله!
از زیر صفر به این جایگاه رسیدم.
چیزی که شما دختر و پسرای لوس و ننر امروزی با این همه ادعاتون زیرش گوزیدین
عرضه ندارین ازدواج کنید! عرضه ندارین خرج تحصیلات خودتون رو پرداخت کنید! پول تو جیبی‌تون از بابای گرامی هستش! گوشی که دستتون گرفتید بابایی خریده!
احمق‌های درپیت!
فقط بلدین غر بزنید و از آدما و زمونه شاکی باشید. واقعا خاک بر سرتون.
من با خودم عهد کردم وارد هر خط فکری که میشم انسانیت و کرامات خودم رو زیر پا نگذارم و هر کاری که کردم با فکر بوده، گاگولی‌وار نرفتم جلو.
تو محیط زور و دیکتاتوری ایران بزرگ شدم ولی برای اینکه ریشه دیکتاتوری رو تو وجود خودم بخشکونم تلاش کردم.
همین شراب خوری هم از روی فکر بوده، من حقیقتش نه در عبادت و نه نماز و روزه وجود خدا رو حس نکردم ولی در شراب خواری حس زیبایی بهم داد :e420:
با این حال هیچوقت بی‌جنبه بازی و بی‌بندباری در نیاوردم و همیشه تنها و بدون رفقای ناباب نشستم خوردم.
برای اینکه نامردی دنیا و آدم‌هاش و ظلمی که بهم کرد رو فراموش کنم.
اینطور نیست که با برداشتن حجاب زنم به اوج کمال لذت برسم! نمیدانم شاید منظورم رو بد رسوندم.
چقدر انسان‌های درپیت مغز خراب وجود دارن که فکر میکنند زنی که حجاب نداره یا بیکینی پوش تردد میکنه این زن خراب هستش!
ای توف به این جامعه‌ای که توش بزرگ شدیم.
پاسخ
#14

من الان در حال حاضر بی‌دین هستم و تقریبا بی‌خدا یعنی اون خدایی که ادیان ازش دم میزنن به اون شکل قبول ندارم و هیچوقت خدا رو تکیه گاه خودم قرار نمیدم.
حالا نمیدونم منو میخوای تو ردیف آگنوستیک یا آتئیست قرار بدین مهم نیست این کسشعرا برای من اهمیت نداره!
بنظر من هیج نظر قاطعانه‌ای در مورد هر چیزی درست نیست. انسان باید تو طول زمان تغییر کنه و با علم و دانش حرکت کنه.
شاید حرف ادیان درست باشه این تاریخی که ازش دم میزنند و حقانیت‌شون رو ثابت میکنه درست باشه و شاید هم نه تاریخی که ضدشون هست اون درست میگه چه میدونم من که اون زمان نبودم! حرف امام و پیغمبر هم تو کت من یکی نمیره.
ولی انقدر انعطاف پذیر هستم که هر وقت تونستن حقانیت خودشون رو ثابت کنند از بی‌خدایی و بی‌دینی برگردم دوباره متدین بشم ولی با این مطالعاتی که من داشتم ادیان حرف منطقی و درستی نمیزنند و کاملا رفوزه شدن و روز به روز شکستشون بیشتر میشه.
دگوری! انوقت تو انقدر انعطاف پذیر هستی که بتونی به خودت تغییر بدی؟ با واقعیت‌ها کنار بیای؟ یا تو یک متعصب از نوع آتئیست هستی؟

چیزی که برای من مهمه انسانیت هستش اینطور نیست که من بی‌خدا بخوام حق و حقوق دیگران رو پایمال کنم بارها شده طرف به اشتباه پول زیاد بهم داده بهش برگدوندم و همیشه وقتی دختر همسایه از کنارم رد شده سر به زیر بودم که مبادا چشم تو چشم از من خجالت بکشه و معضب بشه. چیزی که توی مسلمون فقط شعارشو میدی.
اینو گفتم که فکر نکنی من تمام خطوط قرمز زندگی رو زیر پا گذاشتم!
پاسخ
#15

Timsar نوشته: مهربد جان میشه بیشتر در این مورد بنویسید؟

در روش درست, کسی خوش است که درد و رنج ندارد, نه کسیکه کاری ویژه‌ای میکند.

برای شما هم درد و رنجی که به خودتان میدهید از چشم و همچشمی و خودنمایی ریشه میگیرد, برای نمونه با اینکه زنتان شاید برای
خودتان بی اندازه زیبا و دلربا باشد ولی باز دوست دارید پُز او را به دیگران هم بدهید و یک نیاز دیگر را در خودتان برآورده کنید, ولی
این یکی نیاز از آنجاییکه بیش از اندازه وابسته به دیگران است بسختی تا هرگز میتواند کار بکند.

نمونه‌یِ گویا, این همه هنرپیشه‌هایِ پولدار میبیند و درباره اشان میخوانید که با اینکه زندگی‌هایِ بریز و بپاش آنچنانی
دارند سرانجام خودشان را میکشند یا دچار افسردگی ژرف میشوند, که اینپرسش را به میان میآورد که چرا؟ آیا
صرفا دسترسی به آن ابزارهای بریز و بپاش و خودنمایی مایه‌یِ خوشنودی از زندگی میشوند یا چیزی دیگر؟

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#16

Mehrbod نوشته: در روش درست, کسی خوش است که درد و رنج ندارد, نه کسیکه کاری ویژه‌ای میکند.

برای شما هم درد و رنجی که به خودتان میدهید از چشم و همچشمی و خودنمایی ریشه میگیرد, برای نمونه با اینکه زنتان شاید برای
خودتان بی اندازه زیبا و دلربا باشد ولی باز دوست دارید پُز او را به دیگران هم بدهید و یک نیاز دیگر را در خودتان برآورده کنید, ولی
این یکی نیاز از آنجاییکه بیش از اندازه وابسته به دیگران است بسختی تا هرگز میتواند کار بکند.

نمونه‌یِ گویا, این همه هنرپیشه‌هایِ پولدار میبیند و درباره اشان میخوانید که با اینکه زندگی‌هایِ بریز و بپاش آنچنانی
دارند سرانجام خودشان را میکشند یا دچار افسردگی ژرف میشوند, که اینپرسش را به میان میآورد که چرا؟ آیا
صرفا دسترسی به آن ابزارهای بریز و بپاش و خودنمایی مایه‌یِ خوشنودی از زندگی میشوند یا چیزی دیگر؟

مثل اینکه تفکرات مذهبی روی شما هم رخنه کرده! :e057:
تا حدودی با حرفای شما موافقم اما حجاب برداشتن و شیک پوشیدن کاره ویژه‌ای هستش؟
توی محیط بسته ایران کار شاقی است اما شما در هر کجای دنیا باشی یک امر عادی است.
یعنی به نگرتان گلشیفته هم برای خودنمایی حجاب برداشت؟
البته که من به این نتیجه رسیدم حق تصمیم گیری و زور کردن ندارم که بخوام حجاب رو از کسی بگیرم و یا به زور حجاب سر کسی بکنم.
راستی اون پستی که حذف کردی را برگردان نهایت کلمات رکیک را ویرایش کن.
خوبه تو اون پست توهین کرد ولی شما گذر کردی!
پاسخ
#17

Timsar نوشته: چیزی که برای من مهمه انسانیت هستش !

انسانیت بدون خدا تنها یک احساس شاعرانه است و هیچ پایه و اساسی ندارد




نقل قول:ولی انقدر انعطاف پذیر هستم که هر وقت تونستن حقانیت خودشون رو ثابت کنند از بی‌خدایی و بی‌دینی برگردم دوباره متدین بشم ولی با این مطالعاتی که من داشتم ادیان حرف منطقی و درستی نمیزنند

در ادامه مطالعاتتون بد نیست یه نگاهی هم به نوشته های آقای طاهرزاده بیندازید.

ما در عالمي زندگي مي‌كنيم كه جلوه‌گاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديده‌هاي عالم تا كوچك‌ترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستي‌شناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهاده‌اند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازي‌هاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني
پاسخ
#18

Timsar نوشته: مثل اینکه تفکرات مذهبی روی شما هم رخنه کرده! :e057:




Timsar نوشته: تا حدودی با حرفای شما موافقم اما حجاب برداشتن و شیک پوشیدن کاره ویژه‌ای هستش؟
توی محیط بسته ایران کار شاقی است اما شما در هر کجای دنیا باشی یک امر عادی است.
یعنی به نگرتان گلشیفته هم برای خودنمایی حجاب برداشت؟
البته که من به این نتیجه رسیدم حق تصمیم گیری و زور کردن ندارم که بخوام حجاب رو از کسی بگیرم و یا به زور حجاب سر کسی بکنم.

رویهمرفته نگرش من این بود که خوشی زندگی را در این چیز و آن چیز نمیشود یافت, برای نمونه زنتان هم بی‌حجاب و
مانکن بشود دور از باور نیست که یک چیز دیگر پیدا شود که باز سر آن اعصابتان خورد شود و همینجور به پیش.



Timsar نوشته: راستی اون پستی که حذف کردی را برگردان نهایت کلمات رکیک را ویرایش کن.
خوبه تو اون پست توهین کرد ولی شما گذر کردی!

ببخشایید, ولی زمان برای خواندن و ویرایش خط به خط نیست, از ناسزا خودداری فرمایید و اگر دیدید هم دکمه‌یِ گزارش را بفشارید رسیدگی میشود.

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#19

کوشا نوشته: انسانیت بدون خدا تنها یک احساس شاعرانه است و هیچ پایه و اساسی ندارد






در ادامه مطالعاتتون بد نیست یه نگاهی هم به نوشته های آقای طاهرزاده بیندازید.

پایه و اساس نداشته باشه مهم نیست، من وقتی کار نیکی انجام میدم بیشتر خودم رو راحت کردم نه اینکه بفکر خشنودی الله باشم!
اون میشه منت گذاشتن سر الله!
کار نیکی که انجام میدی در عوض ازش بهشت و حوری و قلمان میخوای! میخوام نده صد سال سیاه.
دوست عزیز انسانیت و جوانمردی ربطی به خداپرستی نداره.
پاسخ
#20

Mehrbod نوشته: رویهمرفته نگرش من این بود که خوشی زندگی را در این چیز و آن چیز نمیشود یافت, برای نمونه زنتان هم بی‌حجاب و
مانکن بشود دور از باور نیست که یک چیز دیگر پیدا شود که باز سر آن اعصابتان خورد شود و همینجور به پیش.





ببخشایید, ولی زمان برای خواندن و ویرایش خط به خط نیست, از ناسزا خودداری فرمایید و اگر دیدید هم دکمه‌یِ گزارش را بفشارید رسیدگی میشود.

سوء برداشت شده قرار نیست با برداشتن حجاب به خوشی و لذت برسم!
چیزی که برای کسی که یک عمره قراره بهاش زندگی کنم میپسندم و نه بیشتر! در حد یک پیشنهاد.
اما خودم طی این صحبتا به یک نتیجه رسیدم و با زور نمیشه حجاب برداشت و سر کرد مگر اینکه خودش به جایی برسه که بفهمه این حجابی که سر میکنه از ترس الله هستش و اونو از پدر و مادرش به ارث برده یک حجاب اجباری من در آوردی است. و هیچ چیزی توش نیست انوقت تصمیم بگیره آزادانه بدون حجاب ارثی و زور چیزی که دوست داره تن بکنه.
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 6 مهمان